سلسله گردهمایی های موج سوم اکوسیستم استارتاپی، رویدادهایی هستند که قرار است ضمن آن ها به چالش های موجود در زیست بوم استارتاپی خصوصا چالش های مربوط به سرمایه گذاری پرداخته شود. این سلسله رویدادها به عنوان بخشی از برنامه ۱۰۰ استارتاپ برگزار می شود تا فرصتی برای بیان تجربیات ایجاد شود و این تجربیات در سازوکار و ساختار ۱۰۰ استارتاپ به کار گرفته شود. در نخستین رویداد از این سلسله، موضوعات راهبری و سرمایه گذاری بذری مورد توجه و بررسی کارشناسان قرار گرفت.
نخستین رویداد با صحبتهای سعید معروفی آغاز شد. معروفی که مدیرعاملی شرکت اندیشه گستر مبین را بر عهده دارد، از تجربیاتش در راه اندازی یک استارتاپ در صنعت نفت گفت. ارتباط و شناخت ضعیف صاحبان صنعت و تکنولوژی از یکدیگر، نکته مورد تاکید معروفی بود. اندیشه گستر مبین که در حوزه نفت فعالیت دارد به جایگاهی رسیده است که خود نقش حامی از طرحها و ایدههای نوآورانه را هم ایفا میکند و مثال خوبی از ظرفیت های موجود برای متنوع سازی اکوسیستم و ایجاد ارزش در صنایعی است که هنوز ساختارهایی سنتی دارند.
بعد از صحبتهای سعید معروفی که به نوعی دعوت از صنایع سنتی برای تعامل و همکاری با استارتاپها بود، پنل چالش های سرمایه گذاری بذری با مدیریت میثم زرگرپور برگزار شد. در این نشست حمزه قطبی نژاد از شرکت توسعه کارآفرینی بهمن، محمدمهدی عباس خانی از حرکت اول، حامد قنادپور از تجارت الکترونیک فردا و شهاب جوانمردی از فناپ حضور داشتند. بیشتر وقت پنل به معرفی و مرور فعالیتهای شرکتهایی گذشت که نمایندگان آنها در پنل حضور داشتند.
جمعبندی پنل این بود که شرکتهای سرمایه گذار، حتی آنهایی که خود را سرمایه گذار خطرپذیر مینامند ریسک پذیری بالایی ندارند و در مراحلی اقدام به سرمایه گذاری میکنند که ریسک بسیار پایین باشد. مثلا استارتاپ هایی را میپذیرند که ضمن داشتن محصول، به بازار هم ورود کرده باشد. این رویکرد سبب میشود که توجه کمتری به استارتاپ های مرحله بذری و پیش بذری شود و سرمایه گذاری های صورت گرفته در این مرحله انگشت شمار باشد. از طرف دیگر خدمات شتاب دهنده ها که برای حمایت از استارتاپ های بذری ارائه میشود دیگر برای ایشان جذابیتی ندارد و سبب شده است که بیشتر تیم ها به دنبال خدماتی مثل فضای کار اشتراکی بروند و سعی کنند خودشان گام های ابتدایی را تا تهیه محصول بردارند که البته ضریب شکست بالایی در این مسیر دارند. این طور به نظر میرسد که ۱۰۰ استارتاپ برای حل همین ناکارآمدیها شکل گرفته است اما به نظر میآید بسیاری از سرمایه گذاران حتی آنهایی که در پنل حضور داشتند تمایل چندانی به سرمایه گذاری در مرحله بذری نداشتند و کار ۱۰۰ استارتاپ برای همراه کردن ایشان دشوار خواهد بود.
همانطور که انتظار میرفت بخشی از رویداد به معرفی ۱۰۰ استارتاپ تخصیص داده شده بود. قبلا و در نشست سیاست گذاری ۱۰۰ استارتاپ معرفی کلی این برنامه به مشارکت کنندگان انجام شده بود اما این بار مخاطب گسترده تری از ویژگیهای این برنامه آگاه میشد. معرفی ۱۰۰ استارتاپ را علی زواشکیانی بر عهده داشت. مهمترین بخش صحبت های زواشکیانی که از فعالان با سابقه اکوسیستم استارتاپی است، شیوه سرمایه گذاری ۱۰۰ استارتاپ و نحوه مشارکت راهبران ارشد در این برنامه بود. طبق این صحبتها سرمایه گذاری ۵۰ میلیونی برای استارتاپ های پیش بذری سرویس محور و ۱۰۰ میلیونی برای استارتاپ های پیش بذری محصول محور در دستور کار برنامه است. همچنین سرمایه ۱۰۰ تا ۳۰۰ میلیونی برای استارتاپ های بذری سرویس محور و ۳۰۰ تا ۵۰۰ میلیونی برای استارتاپ های بذری محصول محور در نظر گرفته شده است. در مورد راهبران ارشد، لزوم مشارکت در سرمایه گذاری و حضور فعال در کنار استارتاپ شروط اصلی بودند اما موارد دیگری نیز مطرح شد که در این فایل به آنها اشاره شده است.
معرفی برنامه سرمایه گذاری ۱۰۰ استارتاپ
پنل چالش های راهبری آخرین بخش رویداد بود که با مدیریت امیر شکوهی نیا برگزار شد. در این پنل رضا روحی از گروه سرمایه گذاران نیک اندیش کارایا، مهدی مظاهری از صندوق سرمایه گذاری سرو، مونا ناصری از شتاب دهنده بانا و سعید ذکایی از پارسا پلیمر حضور داشتند. در این پنل تبدیل منتورینگ به یک شغل به عنوان یکی از چالش های راهبری مطرح شد و از منتورهایی سخن به میان آمد که بدون داشتن تجربه کسب و کاری خود را به عنوان منتور معرفی میکنند. استفاده از منتور در جایگاه فردی صاحب تجربه که میتواند شناخت تیم استارتاپی را ارتقا دهد، به عنوان یکی از الزامات رشد و موفقیت استارتاپ ها مطرح شد و چگونگی حداکثر کردن تاثیر مثبت منتورینگ بر استارتاپ ها مورد بررسی قرار گرفت.
این سلسله رویدادها با هدف شناسایی چالش های فعالیت در اکوسیستم استارتاپی و به عنوان بخشی از برنامه ۱۰۰ استارتاپ برگزار میشود. زمان و مکان برگزاری رویدادهای بعدی از طریق وبسایت و شبکه های اجتماعی اکوموتیو به اطلاع علاقه مندان خواهد رسید.
سوالی که هست این است که آیا چنین اقدامی بر اساس تجارب بین المللی موفق، طراحی شده یا مجدداً باید شاهد ایجاد یک مدل خلق الساعه باشیم اون هم در اکوسیستم کارآفرینی ایران که چندین دهه بعد از اکوسیستم های اروپایی/آمریکایی، ایجاد شده اند؟