زیست فناوریمقالات زیست فناوری

چگونه یک شرکت بیوتکنولوژی راه اندازی کنیم؟

روح کارآفرینی در علوم زیستی، با مراکز و دوره های برجسته نوآوری ای که در سراسر جهان برپا می شوند، زنده و پرتکاپو است. بسیاری از این مراکز در مجاورت دانشگاه های تحقیقاتی تاسیس می شوند و اگر دانشگاه ها، موتور اکتشاف به شمار می روند، استارتاپ ها وسیله نوآوری هستند.

درعین حال، خلاقیت و انگیزه محققان جوان، امکان کشف محصولات و خدمات نوین را برای متحول ساختن صنایع فراهم می سازد.

معرفی

با وجود انرژی و توجه فراوان فعلی به کارآفرینی در بیوتکنولوژی، باور اینکه این صنعت نزدیک به ۵۰ سال قدمت دارد، سخت است. از زمانی که هِرب بویر، استاد دانشگاه کالیفرنیا، سان فرانسیسکو (UCSF)، و باب سوانسون، کارآفرین جوان و سرمایه گذار خطرپذیر و پرشور، Genentech را در سال ۱۹۷۶ راه اندازی کردند و موجب ترقی کل صنعت بیوتکنولوژی شدند، چیزهای زیادی تغییر کرده است.

 در گذشته، ایجاد یک شرکت، محدود به اعضای هیئت علمی یا متخصصین باتجربه بیوتکنولوژی بود. امروزه، دموکراتیزه شدن کارآفرینی علوم زیستی، به دانشجویان تحصیلات تکمیلی و فوق دکترا این امکان را می دهد تا تخصص علمی خود را در تجاری سازی فناوری های تازه توسعه یافته به کار برند.

مانند مسیر یک پروژه دکترا، چرخه یک استارتاپ علمی، ساده و مستقیم نیست اما چندین نقاط عطف مشترک از تولد تا رشد و موفقیت وجود دارد.

(زندگی یک استارتاپ علمی: تشکیل تیم– آزمایش ها – کاهش ریسک علمی - ثبت اختراع – تولید مدل تجاری –رویداد بودجه – خروج بنیان گذاران – مدیران مجرب – مشاوران داده ها – آیا این راه حل مشکل را برطرف می کند ؟ بله!! –جذب سرمایه – سرمایه گذاری جمعی– زاویه ها، بنیان ها –سرمایه گذاران خطرپذیر– تشکیل شرکت (مدل مجازی) – مقالات اختلاط – کاهش خطر (فنی، بازار، نظم) – داده ها، داده ها... – شراکت ها – آزمایشات بالینی – مجوز دانشگاهی – عملیات – فضای آزمایشگاه –)
(زندگی یک استارتاپ علمی: تشکیل تیم– آزمایش ها – کاهش ریسک علمی – ثبت اختراع – تولید مدل تجاری –رویداد بودجه – خروج بنیان گذاران – مدیران مجرب – مشاوران داده ها – آیا این راه حل مشکل را برطرف می کند ؟ بله!! –جذب سرمایه – سرمایه گذاری جمعی– زاویه ها، بنیان ها –سرمایه گذاران خطرپذیر– تشکیل شرکت (مدل مجازی) – مقالات اختلاط – کاهش خطر (فنی، بازار، نظم) – داده ها، داده ها… – شراکت ها – آزمایشات بالینی – مجوز دانشگاهی – عملیات – فضای آزمایشگاه –)

تولد یک استارتاپ

در سال ۲۰۰۹، دَن ویدمایر دانشجوی سال پنجم تحصیلات تکمیلی در UCSF در زمینه زیست شناسی مصنوعی بود و درمورد مهندسی Salmonella برای تولید و ترشح ابریشم عنکبوت تحقیق می کرد.

پروتئین ابریشم عنکبوت، مقاومت کششی فوق العاده ای دارد که قوی تر از فولاد و مستحکم تر از زره بدن و مواد تایر Kevlar است. با وجود این خواص، روند استخراج ابریشم برای صدها سال، نیروی کار فوق العاده زیادی را می طلبید که باعث می شد کاربرد آن غالبا محدود به منسوجات لوکس باشد.

دَن، با استفاده از زیست شناسی مصنوعی، راهکاری برای ساده سازی تولید و استخراج ابریشم عنکبوت یافت. او همکار و شریک آزمایشگاهی خود- اتان میرسکی- و کارشناس میکروسیالات -دیوید برسلاور- که در آن زمان دانشجوی تحصیلات تکمیلی دانشگاه کالیفرنیا، برکلی بود را متقاعد کرد تا او را در ساخت شرکتی جدید همراهی کنند و بدین ترتیب Refactored Materials (یا  Bolt Threads) در سال ۲۰۰۹ متولد شد.

ویدمایر و بنیانگذاران وی ، دیوید برسلاور و اتان میرسکی، در حال پرورش ابریشم عنکبوت مصنوعی هستند.
ویدمایر و بنیانگذاران وی ، دیوید برسلاور و اتان میرسکی، در حال پرورش ابریشم عنکبوت مصنوعی هستند.

این تیم با ارائه طرح تولید ابریشم عنکبوت از میکروب های مهندسی شده به منظور کاربردهای آن در زره بالستیک و تجهیزات پزشکی، کمک هزینه کسب و کارهای کوچک را از طرف بنیان ملی علوم و وزارت دفاع دریافت کرد و عملیات خود را از بنچی ساده در یک فضای انکوباتر در UCSF به نام گاراژ QB3 آغاز نمود.

 از آن زمان تا به حال، Refactored Materials دو دور سرمایه گذاری خطرپذیر جمع آوری کرده و به دنبال بازار نساجی می رود، بازاری بسیار بزرگ تر از آنچه که در ابتدا پیش بینی شده بود و از زمان لایکرا در دهه ۱۹۵۰ تا کنون، نوآوری کمی را شاهد بوده است.

پس انتظار این را داشته باشید که چند سال دیگر، با لباس های ورزشی تان قابلیت تنفس بیشتر شود، جوراب هایتان نرم تر و لباس های ابریشمی تان مقاوم تر شوند؛ همه این ها به لطف سه دانشجوی تحصیلات تکمیلی است، با چشم اندازی برای تغییر دنیا، قدم به قدم با تشریح عنکبوت.

تبدیل تحقیقات به نماینده ای برای تغییر

بدون شک داشتن تاثیری معنادار بر جامعه، محرکی قدرتمند برای دانشمندان است. تعجبی ندارد که بسیاری از اکتشافاتی که جامعه ما را با افزایش کارایی، افزودن قابلیت ها و بهبود سلامت توسعه داده اند، از تحقیقات پایه ی انجام شده در دانشگاه ها حاصل شده اند.

با این حال، دانشگاه ها کاملا برای اتصال فن آوری ها از آزمایشگاه های دانشگاهی به بازار مجهز نیستند و برای تحقق وعده تاثیر اجتماعی، به وسیله ای مجزا نیاز است. برخی از قابلیت های محیط صنعتی در دانشگاه نادر هستند. از آغاز Genentech تا به حال اوضاع همین بوده است، دانشمندان جوان و کارآفرینان آینده، به یاد داشته باشند که صنعت مجرایی برای تبدیل دانش به محصول است.

علوم زیستی

استارتاپ ها به سه دلیل اساسی وسیله موردنیاز برای این تبدیل هستند:

۱.استارتاپ ها می توانند خطرات فنی اصلی را برطرف کرده و با میزان کمی سرمایه و تقریبا بدون مخارج کلی، به نقاط تصمیم گیری در انجام رفتن/نرفتن (Go/No-Go Decisions) برسند.

استارتاپ های مهم دارای سرمایه کم، به گوش دادن به سرمایه گذاران و مشاوران و اقدام سریع تشویق می شوند، دستاوردی که در سخن آسان است اما در آکادمی، به ندرت بدست می آید. اگر استارتاپ می خواهد دوام بیاورد، دستیابی به نقاط عطف اختیاری نیست؛ بنابراین هر آزمایش متناسب با پاسخ به سوالات رفتن/نرفتن طراحی شده است. داده ها نه تنها باید ارزش انتشار داشته باشند، بلکه مهم تر از آن باید ارزش میلیون ها دلار سرمایه گذاران و سال ها کار را داشته باشند.

۲. بنیان گذاران باید بطور مداوم خطرات را ارزیابی کنند. همچنین، یک بررسی دقیق برای انتخاب بهترین بازار برای فن آوری ای که چندین کاربرد احتمالی دارد، ضروری است.

با درنظر گرفتن تمامی عوامل دخیل در یک مدل تجاری مناسب، فشارهای انتخابی برای استارتاپی که در مراحل اولیه است، به شدت زیاد است. این فشارها، بازاری رقابتی برای بهترین ایده ها را ایجاد می کنند. در چنین بازاری، ساختار استارتاپ امکان توانایی محوری- چالاک ماندن در حین تکامل کسب و کار- را فراهم می کند.

بنابراین، بنیان گذاران استارتاپ می توانند از اینکه این فن آوری، بازاری مناسب برای رشد و ترقی دارد، اطمینان یابند و برنامه ای معتبر برای رسیدن به آن ایجاد نمایند.

۳. استارتاپ ها، امکان مطابقت درست مشوق ها را برای مؤسسان خود، از نظر تاثیر در دنیای واقعی و بازدهی مالی فراهم می کنند. دانشجویان و افراد دارای فوق دکترا، در مرحله ای از شغل خود هستند که می توانند زمانی را برای ایجاد این فرصت اختصاص دهند، کاری که مسئولین دانشکده معمولا نمی توانند انجام دهند.

استارتاپ های علمی اغلب شامل مخترعان اصلی این نوآوری ها می شوند- دانشجویان فوق دکترا و تحصیلات تکمیلی- که می توانند به آسانی سوالات اصلی اثبات مفهوم طرح را پاسخ داده و فن آوری اصلی را توسعه دهند. در بیشتر موارد، اختراعات به دست این دانشمندان جوان تحقق می یابند، بنابراین حس مالکیت در آن ها، قوی است و برای دیدن اینکه کارشان، نیازی را در دنیای واقعی برطرف می سازد (و بهره مندی از مزایای تلاششان)، بسیار پرشور و انگیزه مند هستند.

در زیر چند درس برای کارآفرینان آینده حوزه های علوم زیستی آورده شده است:

کارآفرینان آینده حوزه های علوم زیستی

  1. نیاز برآورده نشده ای را که فن آوری شما آن را برطرف می سازد، شناسایی کنید.

بهترین راه برای بیان راه حل و ارزش رویکردتان، بیان واضح مشکلی است که قصد حل کردن آن را دارید. حل مشکلی که نسبت به آن اشتیاق دارید، مهم است اما باید بازار این فن آوری به اندازه کافی بزرگ باشد؛ به بیان دیگر، مطمئن شوید که تعداد کافی ای از افراد، آن قدر به این مشکل اهمیت می دهند که حاضر باشند هزینه راه حل شما را بدهند.

 رفتن به دنبال بازاری کوچک یا به خصوص هم قابل قبول است اما منابع مالی تان، کمتر خواهد بود و باید به طور واضح بیان کنید که شرکتتان چطور می تواند هزینه ها را جبران کند.

وقتی به بازارتان نگاه می کنید، “دنبال میخی برای چکش زدن نباشید”؛ یعنی، در تشخیص نیاز بی طرف باشید نه اینکه سعی کنید علایق خاص خود را تبدیل به بازاری کنید که احتمالا اصلا وجود نداشته باشد!

  1. تیمی باکیفیت و دارای مهارت های متعدد بسازید.

هیچ استارتاپی تنها با یک نفر ساخته نشده است. هنگام راه اندازی شرکت، یک یا چند بنیانگذار با مجموعه مهارت های مکمل پیدا کنید. بطور مثال، اگر شما زیست شناس سرطان هستید و ایده تان ایجاد روش های درمانی جدید برای سرطان است، کسی را با تجربه ی داروسازی یا توسعه دارو پیدا کنید. اگر سابقه بالینی دارید و می خواهید دستگاهی پزشکی بسازید، به دنبال مهندس باشید.

 در مورد Refactored Materials، دانش دَن در زمینه شیمی بود. اتان، مهندسی برق و تخصص عملیاتی را فراهم کرد و دیوید به لطف سابقه میکروسیالات خود قادر به رشتن الیاف بود.

داشتن بنیان گذار چندین فایده دارد، از گسترش مهارت های شرکت گرفته تا داشتن هیئت مدیره ای منطقی و شریک در مسئولیت ها تا نشان دادن توانایی خود در کار کردن با دیگران به سرمایه گذاران.

داشتن تیمی جامع با بهترین افرادی که می توانید به کار گیرید، سرمایه اصلی یک استارتاپ است؛ داشتن تیمی متشکل از افراد دانشگاهی برای یافتن کارآفرینان مجرب یا مدیر اجرایی باتجربه در استارتاپ بسیار مفید است. همچنین، داشتن تیمی جوان، عالی است اما یک فرد باتجربه، به جاافتادن تیم کمک می کند و در مقابل سرمایه گذاران به شما اعتبار می بخشد.

این امر درمورد مربیان و مشاوران واجد شرایط نیز صدق می کند: همه ی افراد تیمتان باید درمورد چشم انداز و ماموریت شرکت پرشور و اشتیاق باشند.

  1. انگیزه ها را درک کنید و از آن ها در راه موفقیت شرکت خود استفاده کنید.

هنگامی که تیم همه جانبه خود را تشکیل دادید، مطمئن شوید که افراد درگیر، برای انجام بهترین کار خود در شرکت انگیزه دارند. در همان مراحل اولیه، سرمایه موردنیاز برای صرف نظر کردن همکاران خود از دستمزدشان در صنعت، مشاوره، یا هر حقوق دیگر را نخواهید داشت. بنابراین، حقوق صاحبان سهام یا سهام شرکت خود را که به یک برنامه واگذاری وابسته است را به آن ها می دهید و بدین ترتیب به همکاران بنیان گذار و کارمندان اولیه خود اجازه می دهید که در مالکیت شرکت شما، مشارکت داشته باشند.

در ابتدا این سهام شرکت، ارزش بسیار کمی خواهند داشت اما باعث ایجاد انگیزه برای کاری باکیفیت می شود که منجر به افزایش ارزش سهام با پتانسیلی بالا برای سهامداران خواهد شد. همچنین، حقوق صاحبان سهام وسیله ای برای جذب کارآفرینی با تجربه، مشاور ارشد یا مشاوری با تخصص خاص برای کمک به شرکت شما است.

  1. از مشاوره حقوقی باکیفیت استفاده کنید.

یک وکیل خوب در مراحل اولیه شرکتتان، به مشاوری اصلی تبدیل خواهد شد، بنابراین جستجوی مشاوره حقوقی باکیفیت در زمینه استارتاپ خود ضروری است (وکیلی باتجربه در زمینه املاک و مستغلات، نمی تواند به شرکتی که ایمپلنت های قلبی-عروقی را اختراع می کند، کمک چندانی بکند).

 بله، پرهزینه است اما چیزی که برایش هزینه می کنید را بدست می آورید، پس کمی هزینه بیشتر برای راه اندازی صحیح پایه شرکتتان ارزشش را دارد و بسیاری از شرکت های حقوقی بزرگ مشوق های ویژه ای برای استارتاپ ها دارند که اغلب کارمزد را تا زمان وقوع رویداد تامین سرمایه به تعویق می اندازند.

 در خصوص تشکیل شرکت، مطمئن شوید که ساختار شرکتی را انتخاب می کنید که برای مدل تجاری تان مناسب است. بطور مثال، اگر نیاز دارید با حقوق سهام صاحبان به مشاوران اولیه انگیزه دهید و اگر برای آوردن محصول خود به بازار، به دنبال سرمایه خصوصی هستید، یک شرکت C انتخاب منطقی تری است. اگر به عنوان یک سرویس عمل می کنید و به پول سرمایه گذاران وابسته نیستید، بهتر است که یک شرکت سهامی محدود (LLC) را در نظر بگیرید.

مالکیت معنوی (IP) شما نیز یکی از ارزشمندترین دارایی هایتان است، پس مطمئن شوید که به موقع و به خوبی از آن محافظت می کنید. اگر در حال ثبت اختراع خود هستید، ادعاها را به گونه ای تنظیم کنید که از فن آوری شما تا حد ممکن محافظت شود؛ اگر مجوز IP می گیرید (مثلا از طرف دانشگاه)، زود برای این کار اقدام کنید و برای اطمینان از قابل قبول بودن مجوزتان، از وکیل خود مشاوره بگیرید.

  1. پول، پول، پول- از زیر سنگ هم شده پیدا کنید!

برای تامین بودجه در مراحل اولیه، منابع بسیاری وجود دارند: مراکز نوآوری، سرمایه گذاری انجل، سرمایه گذاری خطرپذیر (VC)، بنیادها، سرمایه گذاری جمعی، دوستان، و خانواده.

تمام این ها را کاوش کنید اما آماده باشید تا آستینتان را بالا بزنید و درخواست کمک مالی بنویسید.

بیشتر سرمایه گذاران خطرپذیر و انجل بیشتر به سمتی رفته اند که فن آوری در آن بی خطر است پس کمک مالی دولتی قطعا ارزش وقت و تلاشتان را دارد.

در آخر اینکه، به هر دری بزنید. ایجاد روابط با سرمایه گذاران احتمالی آینده، همیشه به فهمیدن اینکه چه چیزی برای “بله” گرفتن در آینده لازم است، کمک می کند و قبل از درخواست پول، مشاوره بخواهید (ضرب المثل قدیمی “اگه پول میخوای، مشاوره بگیر” ، قطعا در دنیای سرمایه گذاری اولیه صدق می کند).

  1. به سرمایه گذارانتان احترام بگذارید.

قبل از ملاقات با سرمایه گذاران خود، درمورد آن ها تحقیق کنید. دریابید که منافع سرمایه گذاری آن ها چیست و معمولا در چه فضایی شرکت می کنند. این کار کمک می کند که داستانتان را حول کاربردی خاص (اگر چند کاربرد احتمالی دارید)، مبلغ قابل درخواست (برخی سرمایه گذاران بزرگ نمی توانند به شما هزینه شروع پروژه بدهند) و نحوه استفاده شما از سرمایه، بیان کنید.

دیر یا زود، با این شایعه مواجه می شوید که نباید با سرمایه گذاران درمورد علم صحبت کنید. بدانید که این حقیقت ندارد؛ سرمایه گذاران خبره علوم زیستی، می خواهند فن آوری را که روی آن سرمایه گذاری می کنند، درک کنند. به قول مهندس و آمارشناس ویلیام ادواردز دمینگ، “به خدا اعتماد داریم، بقیه باید با اطلاعات خودشان را ثابت کنند.”

سرمایه گذاران شما بیشتر از خودتان، درمورد بازار می دانند؛ این یعنی نیازی نیست روی این نکته که سرطان مشکلی مهم است، زیاد فکر کنید. به توصیه های سرمایه گذاران خود حتی قبل از اینکه سرمایه گذار شما شوند، گوش دهید. بینش آن ها می تواند به شما در شناسایی فرصت ها و اصلاح تفکر استراتژیک خود کمک کند.

  1. در ابتدا روی چیز خاصی تمرکز نکنید اما یاد بگیرید فرصت ها را شناسایی کنید.

این توصیه درمورد فن آوری هایی با بیشتر از یک کاربرد، مانند فن آوری های پلتفرم صدق می کند؛ در چنین موقعیت هایی شاید انتخاب اینکه اول به دنبال چه کاربرد یا بازاری بروید، سخت باشد. بهتر است که به فکر استراتژی ای باشید که راهی زودتر یا آسان تر برای کسب درآمد باشد.

بازارهای بزرگ ممکن است به عنوان اولین میدان جنگ جذاب باشند اما اغلب با خطرات نظارتی و بازار، همراه هستند. دریابید که آیا راهی بهتر برای ارائه اثبات مفهوم شما وجود دارد یا نه، حتی اگر در بازاری کوچک تر باشد. داشتن مسیری مستقیم به بازار به شما این امکان را می دهد تا سریع تر و با بودجه کمتری حرکت کنید؛ این امر، مقابله با بازاری بزرگ تر و چالش برانگیزتر در آینده را آسان تر می کند.

Refactored Materials فهمیدند که زره بالیستیک و دستگاه های پزشکی، بازارهای چالش برانگیزی برای نفوذ هستند، پس توجه زیادی از صنعت منسوجات را جلب کردند. مسیر بازگشت به دیگر برنامه ها در آینده، باز است اما بازار پارچه ابریشم، آماده تغییر است.

  1. بزرگترین خطر خود را شناسایی کرده و هوشمندانه از زمان خود استفاده کنید.

خطرات زیادی در راه بردن یک فن آوری علمی به بازار قرار دارند: خطر فنی/علمی، خطر نظارتی، ریسک بازار. ریسک بالاتر در هر یک از این زمینه ها، مستقیما با دشواری در دریافت پول مرتبط است (زیرا عدم اطمینان از بازگشت سرمایه برای سرمایه گذاران بیشتر است). متقاعد ساختن سرمایه گذاران برای قبول این خطرات، شرکت هایی که در مراحل اولیه هستند را به شدت تحت تاثیر قرار می دهد زیرا این شرکت ها، عوامل ناشناخته بیشتری دارند.

هدف شما به عنوان کارآفرین، تمرکز بر پاسخ دادن به سوالاتی است که به شما در برطرف کردن و کاهش این خطرات کمک می کند؛ پس خطرات اصلی که میان شما و رسیدن به بازار قرار دارند را بفهمید و وقتتان را روی آن ها متمرکز کنید.

  1. مدل تجاری خود را آزمایش کرده و بسازید- نه، به شخص تجاری نیازی ندارید- بله، می توانید از یک رویکرد علمی هم استفاده کنید.

به عنوان یک استارتاپ، یکی از مهم ترین وظایف شما، کشف مدل تجاری، یعنی چگونگی جاافتادن شرکتتان در بازار است. ارزش پیشنهادی شما چیست؟ مشتریان و شرکای شما چه کسانی هستند؟ آیا می دانید محصولتان چگونه در کل فرآیند یا روند مراقبت از بیمار قرار می گیرد؟ اگر درحال ایجاد روش تشخیص برای یک بیماری هستید که در حال حاضر هیچ درمانی ندارد، چرا مردم باید تمایل به استفاده (و پرداخت هزینه برای) محصول شما داشته باشند؟ شاید پاسخ هایی برای تمام این سوالات داشته باشید اما فعلا این ها فقط فرضیه هستند.

بهترین روش برای سنجیدن اعتبار این موارد و توسعه مدل تجاری، گفتگوی مستقیم با شرکای مربوطه در فرآیندی است که توسط استیو بلنک ایجاد شده و “کشف مشتری” نام دارد. بنیان گذاران، بهترین افراد برای انجام این اعتبارسنجی هستند زیرا درک عمیقی از فن آوری دارند و می توانند در صورت لزوم در مدل (یا محور) تغییراتی ایجاد کنند. بنابراین، به قول بلنک، “از ساختمان بیرون برو!”

  1. بهینه باشید!

پول، خط زندگی یک استارتاپ است و هرگز به اندازه کافی از آن نخواهید داشت. باید وقتی پول در اختیار دارید، عاقلانه از آن استفاده کنید و هر زمان که می توانید، آن را بدست آورید.

 برای اطمینان از اینکه منابع شما به سمت فعالیت های اصلی تان می روند، بودجه تعیین کرده و اولویت بندی نمایید و این طرح را به طور عالی اجرا کنید: به بیان دیگر، استارتاپی بهینه باشید. بعنوان مثال، از همان ابتدا نیازی به استخدام تمام وقت یک شخص تجاری ندارید؛ در عوض کسی را پیدا کنید که مایل باشد در ازای حقوق صاحبان یا دستمزد کم (یا عدم پرداخت) به عنوان مشاور یا مدیرعامل موقت با شرکت شما کار کند. اگر به شرکت شما باور داشته باشند، انگیزه می یابند که به پیشرفت شرکتتان کمک کنند.

اگر بهینه باشید، اغلب نیاز دارید حدوسطی پیدا کنید که به شما امکان تمرکز بر مهارت های اصلی تان را می دهد. تلاش برای صرفه جویی در هزینه با مطالعه “حسابداری ۱۰۱” شاید روش عاقلانه ای برای گذراندن وقتتان نباشد. متقابلا، نیازی نیست حسابدار تمام وقت استخدام کنید؛ کار حسابداری شرکت را برون سپاری کرده و بر اساس ساعت کار یا خدمات، حقوق بدهید.

  1. بدون برملا کردن اسرارتان، داستانی را تعریف کنید.

داشتن ایده، به تنهایی برای ساختن یک شرکت کافی نیست؛ شما به اجرای کار و بازخورد دیگران نیاز دارید. باید بیاموزید که چگونه بدون افشای “راز مخفی” با سرمایه گذاران و شرکای احتمالی، درمورد ایده خود صحبت کنید: در بیان رسمی، به این کار بحث غیرمحرمانه می گویند.

هنگامی که در حال ثبت پرونده اختراع برای حفاظت از IP خود هستید، یادگیری چگونگی توصیف مشکلی که حل می کنید و رویکردتان بدون افشای جزئیات محرمانه، مفید است. توانایی توصیف ایده خود با عبارات غیرمحرمانه به شما این امکان را می دهد که هنگام بحث مقدماتی با یک شریک احتمالی، نیازی به درخواست توافق نامه عدم افشای اطلاعات (NDA) نداشته باشید.

 هرکاری می کنید، از همان اول از سرمایه گذاران خطرپذیر، تقاضای NDA نکنید: آن را امضا نمی کنند و باعث می شود که ساده لوح بنظر برسید!

  1. مطلع باشید!

مطلع بودن، کلید موفقیت است: با کارآفرینان این حوزه صحبت کنید و منابعی را در موسسه خود پیدا کنید (دفتر شغلی، دفتر انتقال فن آوری، گروه های کارآفرینی) که می توانند به شما در یادگیری کارآفرینی و ارتباط با فارغ التحصیلانی که شرکت خود را تاسیس کرده یا به استارتاپی پیوسته اند، کمک کنند. به دانشکده هایی که شرکت هایی تاسیس کرده اند، مراجعه کنید و سعی کنید با کارآفرینانی که شرکت آن ها را اداره می کنند ارتباط برقرار کنید.

  1. تسلیم نشوید و آماده مسیری پر فراز و نشیب باشید!

با وجود انبوهی از مسائل (گاه دلهره آوری) که باید به آن ها فکر کنید تا به حال حتی یک کارآفرین سراغ ندارم که از راه اندازی شرکتش پشیمان باشد. مانند علوم آکادمیک، فراز و نشیب هایی خواهد بود اما مانند هر هدفی، این کار هم ارزش پیگیری را دارد.

مانند مورد Refactored Materials که تولید ابریشم عنکبوت برای کاربردهای مختلف در مقیاس بزرگ، آن هم به روشی سازگار با محیط زیست، انقلابی در صنعتی با قرن ها قدمت ایجاد می کند.

به این مطلب چه امتیازی می دهید ؟
[Total: ۲ Average: ۵]
منبع
How to start a biotech company
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *