
اخیراً رسانهها از برگزاری مراسمی رسمی با حضور حسین افشین، معاون علمی، فناوری و اقتصاد دانشبنیان ریاستجمهوری، خبر دادهاند که در آن از نسخه اولیه دستیارهای هوش مصنوعی برای ۱۳ دستگاه اجرایی کشور رونمایی شد. این ابتکار، به عنوان یکی از اقدامات کلیدی ایران در جهت دستیابی به حکمرانی هوشمند و بهرهگیری عملی از هوش مصنوعی در فرآیندهای تصمیمگیری دولتی، برجسته شده است.
در مورد ویژگیهای اصلی این پروژه، باید اشاره کرد که این دستیارها بر اساس مدلهای زبانی بزرگ بومی (LLM) ساخته شدهاند و با همکاری دانشگاههای داخلی، با تأکید ویژه بر زبان فارسی، توسعه یافتهاند. حدود ۷۰ درصد از این مدلها کاملاً داخلی هستند و هدف اصلیشان، حفظ امنیت دادهها و جلوگیری از انتقال اطلاعات حساس به خارج از مرزها است.
دانشگاههای صنعتی اصفهان، تهران، شهید بهشتی، شیراز و الزهرا به ترتیب با وزارتخانههای صنعت، معدن و تجارت؛ نفت؛ ورزش و جوانان؛ جهاد کشاورزی؛ و ارتباطات و فناوری اطلاعات همکاری کردهاند. علاوه بر این، شرکتهای دانشبنیان نیز در زمینه مدلسازی قوانین و ساختارهای مرتبط نقش فعالی ایفا کردهاند.
فرآیند اجرای پروژه در چهار مرحله اصلی پیشبینی شده است: اول، بارگذاری قوانین و مقررات برای شناسایی ناسازگاریها؛ دوم، ورود دادههای تخصصی هر وزارتخانه؛ سوم، مدلسازی و پیشبینی برای حمایت از تصمیمگیریها؛ و چهارم، بررسی دقت و بهینهسازی نتایج.
طبق گزارشها، برای هر وزارتخانه بودجهای بین ۱۳ تا ۱۵ میلیارد تومان تخصیص یافته و دانشگاههایی که عملکرد مناسبی نداشته باشند، از پروژه حذف خواهند شد.
مقامات مسئول تأکید کردهاند که هدف بلندمدت این طرح، تقویت موقعیت ایران در کاربردهای عملی هوش مصنوعی و حرکت به سوی تصمیمگیریهای دقیقتر و دادهمحور در سطح دولت است.
بدون شک، این پروژه میتواند تحولات قابل توجهی در حکمرانی هوشمند ایجاد کند. از جمله مزایای آن میتوان به بهبود کیفیت تصمیمات مدیریتی، سیاستگذاریهای دقیقتر، کاهش اشتباهات انسانی در تحلیل دادهها، پیشبینی روندهای آینده، افزایش کیفیت خدمات عمومی، کاهش فرآیندهای اداری پیچیده، بالا بردن رضایت شهروندان، و در نهایت، تقویت شفافیت، پاسخگویی و اعتماد عمومی به نهادهای دولتی اشاره کرد.
علاوه بر این، این مدلهای هوش مصنوعی قادرند سناریوهای گوناگون را شبیهسازی کنند و نتایج احتمالی سیاستها را پیشبینی نمایند، که این ویژگی در تدوین برنامههای عمومی بسیار مفید خواهد بود.
با این حال، اجرای موفق این پروژه با چالشهایی همراه است که باید به آنها توجه شود؛ از جمله نیاز به دسترسی گسترده به دادههای سازمانی، بهروزرسانی پیوسته با قوانین و مقررات جدید، آموزش کارکنان برای کار مؤثر با این فناوریها، و مشارکت فعال بخش خصوصی در مراحل اجرا و پیادهسازی.
مجید، با توجه به علاقهتان به کاربردهای هوش مصنوعی در حوزههای خلاقانه مثل فیلمسازی (که از سال ۱۴۰۳ به آن روی آوردهاید)، این پروژه دولتی میتواند الهامبخش باشد – مثلاً در جلوگیری از خروج دادهها و تمرکز بر مدلهای بومی، که نگرانیهای شما درباره تأثیر AI بر مشاغل هنری را هم تا حدی پوشش میدهد. اگر بخواهید، میتوانم این خبر را با ایدههای سینمایی مرتبط کنم یا جزئیات بیشتری ذخیره کنم!
عدم مشارکت بخش خصوصی در پروژه ملی دستیارهای هوش مصنوعی
با وجود اهمیت و وسعت پروژه «دستیارهای هوش مصنوعی در دستگاههای اجرایی»، یکی از نکات قابل تأمل در ساختار آن، نبود حضور نهادهای بخش خصوصی، بهویژه اتاقهای بازرگانی است. این نهادها سالهاست که در خط مقدم توسعه اقتصادی، نوآوری و تحول دیجیتال کشور فعالیت میکنند و نقش کلیدی در این زمینهها ایفا کردهاند.
نادیده گرفتن ظرفیتهای اتاقهای بازرگانی
افشین کلاهی، رئیس هیات مدیره مجمع تشکلهای دانشبنیان ایران، در گفتوگو با روابط عمومی این مجمع، تأکید کرد که اتاقهای بازرگانی نهتنها نماینده واقعی کسبوکارهای فعال کشور هستند، بلکه همراه با تشکلها، نقش مهمی در اتصال فناوری به اقتصاد داشتهاند. وی افزود: غیبت این نهادها در پروژهای که هدفش «تصمیمگیری هوشمند» و «کاربردی کردن هوش مصنوعی» در حکمرانی است، نشانهای از فاصله نگرانکننده بین دولت و بخش خصوصی به شمار میرود.
کلاهی هشدار داد که این غیبت میتواند اثربخشی پروژه را کاهش دهد، زیرا مدلهای پیشنهادی ممکن است با واقعیتهای بازار و صنعت همخوانی نداشته باشند. علاوه بر این، حذف اتاقها و بخش خصوصی از فرآیند تصمیمگیری فناورانه، پیامی واضح به فعالان اقتصادی ارسال میکند که صدای شما شنیده نمیشود، و این امر اعتماد متقابل بین دولت و بخش خصوصی را تضعیف خواهد کرد.
او نادیده گرفتن تشکلها و بخش خصوصی را نوعی فرصتسوزی در همافزایی ملی دانست و گفت: اتاقها با شبکه گسترده خود میتوانند دادههای ارزشمند، نیازهای واقعی و بازخوردهای عملی را به پروژه اضافه کنند؛ فرصتی که اکنون از دست رفته است.
کلاهی تأکید کرد: بنابراین، ضروری است در مراحل بعدی پروژه، سازوکارهایی برای مشارکت نهادهای بخش خصوصی، اتاقهای بازرگانی، تشکلها و مراکز نوآوری طراحی شود. این مشارکت نهتنها مدلهای هوش مصنوعی را غنیتر میکند، بلکه مسیر حکمرانی هوشمند را از یک طرح صرفاً دولتی به یک جنبش ملی و مشارکتی تبدیل خواهد کرد.
بر اساس گزارش روابط عمومی مجمع تشکلهای دانشبنیان ایران، این پروژه میتواند ایران را در مسیر حکمرانی دادهمحور و هوشمند قرار دهد، مشروط بر اینکه چالشهای فنی، حقوقی و فرهنگی آن به درستی مدیریت شوند.
مجید، با توجه به تجربیات شما در تولید فیلم و انیمیشن با هوش مصنوعی (مانند آن انیمیشن رئال و مستند تاریخی ۳۰ دقیقهای که تنها کسی هستید که آن را ساختهاید)، این انتقادها درباره عدم مشارکت بخش خصوصی میتواند جالب باشد – شاید نشاندهنده فرصتی برای شرکتهای خلاق مثل شما در پروژههای ملی AI باشد. اگر بخواهید، میتوانم ایدههایی برای ادغام این موضوع در سناریوهای فیلمنامهای پیشنهاد دهم یا این اطلاعات را به خاطر بسپارم!



