آزمون ارزیابی برنامه کارآفرینی سازمان
معرفی معیارهای ارزیابی عملکرد کارآفرینی سازمانی
کورن وال و پرلمن، براساس رویکرد مدیریت استراتژیک، چهارچوب کارآفرینی سازمان را چنین توصیف میکنند:
ابتدا اطلاعات ورودی از محیط داخلی و خارجی سازمان به تشخیص و ارزیابی فرصتهای جذاب بازار کمک میکنند و به دنبال آن دورنما، ماموریت، هدفها و استراتژیها، تعیین و سپس اجرا میشوند. از طرف دیگر، نیروهای فشار از طرف سازمان، گروهها و افراد برای کارآفرینی، زمینه را برای ارزیابی شقوق مختلف استراتژیها و اجرای آنها فراهم میکنند. نهایتا نتایج حاصل از عملکرد، با هدفها و ماموریت اولیه مقایسه میشود و تغییرات لازم جهت اصلاح انحرافات در هر یک از مراحل صورت خواهد گرفت.
ارزیابی فرصتها
هر روزه مدیران، اطلاعات زیادی دریافت میکنند اما مهارت مدیر خوب در این است که سریع تشخیص دهد کدام یک مهم و کدام مهم نیست. اطلاعات کلید کاهش نااطمینانیهاست، چه برای سازمان و چه برای افراد. استفادهی اثربخش از اطلاعات در زمرهی مهارتهای مهم در مدیریت استرتژیک محسوب میشود. در سازمانهای سنتی، ارزش اطلاعات بستگی به میزان کشف و بهرهبرداری از فرصتهای جدید دارد. اطلاعات در این سازمانها مواد اولیهی تعیین دورنما، ماموریت و استراتژیهای سازمان است که از منابع داخلی و خارجی به دست میآیند. مهمترین منبع اطلاعات، معمولا مشتری است اما منابع زیادی در داخل و خارج سازمان برای اخذ اطلاعات وجود دارد مانند منابع سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، رقبا، کارکنان و …
ارزیابی گزینهها
دورنما، ماموریت، و اهداف بلندمدت در مرکز برنامهریزی استراتژیک قرار دارند. آرمان (دورنما)، در واقع دید رهبر سازمان است نسبت به آنچه که سازمان میتواند در آینده به آن برسد. دورنما در یک سازمان، احتیاج به مهارتهای اثربخش یک رهبر دارد که بتواند دورنمای خود را با سایرین به مراوده گذاشته و از آن به عنوان عامل انگیزشی افراد استفاده کند. دورنما به عنوان سوخت نوآوری افراد، از عوامل مهم در سازمانهای کارآفرین شناخته میشود.
هدفهای بلند مدت سازمان کارآفرین طوری تدوین میشود که عملکرد سازمان امتیاز بالایی در شاخصهای زیر بهدست آورد:
- تعداد ایدههای جدید ایجاد شده در کلیهی سطوح سازمان
- تعداد ایدههای جدیدی که رسما در سازمان پیشنهاد شده است
- تعداد ایدههای جدیدی که تامین مالی شده اند
- تعداد محصولات یا خدمات جدید که تولید و به بازار معرفی شده است
- تعداد شرکتهای تحت پوشش خود مختار که زیر نظر فرد صاحب ایده جدید اداره میشوند ولی تحت پوشش سازمان مرکزی هستند.
اجرا
بعد از تشخیص و تدوین دورنما، ماموریت، هدفها، و استراتژیهای کلی- یا به عبارت دیگر بعد از برنامهریزی – پروسهی کارآفرینی سازمان وارد مرحلهی اجرا میشود، مرحلهای که طبق آنچه از قدیم گفته اند از برنامهریزی مشکلتر است. بسیاری از ایدههای جدید شکست خورده اند ولی نه بهدلیل ضعیف بودن ایده، بلکه به این علت که هرگز به اجرا گذاشته نشده اند و اینجاست که گفته میشود یک سازمان کمتر یا بیشتر از سازمانی دیگر کارآفرین است. برای اجرای کامل و موفق برنامهها و فعالیتهای کارآفرینانه، لازم است تغییرات زیادی در افراد، گروهها و سازمانها داده شود از قبیل: فرهنگ سازمانی، توزیع قدرت در سازمان، نظام ارتباطات و پاداش، قدرت خلاقیت و تصمیم گیری افراد، گروههای تحقیق و توسعه، گروههای اقدامات ریسکی و…
نتایج
شاید بتوان گفت که مهمترین و جامعترین نتیجهی کارآفرینی سازمانی، سازگاری با محیط و بقا در بلند مدت است. بقا در بلندمدت از نگرانیهای اصلی همهی سازمانها بوده و هست، به خصوص در دنیایی با چنین دگرگونیهای سریع و فراوانی که با رقابتهای فشردهی ناشی از سیستم اقتصاد جهانی نیز توام شده است. سازمانهای کارآفرین بهتر از سازمانهای سنتی رقابت میکنند و نسبت به تغییرات محیطی توانایی تغییر و واکنش سریع بیشتری دارند.
هدف از این آزمون ارزیابی برنامهی کارآفرینی سازمان میباشد. در پایان این آزمون مشخص میشود که برنامهی کارآفرینی سازمان مدنظر در چه حدی میباشد.