کثرت انگیزهها و اهداف کارآفرینان موضوعی سوال برنگیز است. سوالهایی که همگی ماهیت کارآفرینی را نشانه رفتهاند: کارآفرینی چیست؟ وقتی میگوییم کارآفرین و کارآفرینی، به چه کسی یا چه چیزی اشاره میکنیم؟ آیا تفاوتی میان کسی که سر کوچه بغالی باز میکند یا کسی که یک ساندویچی میزند با یک کارآفرین هست؟ این تفاوت چیست؟ چه خصوصیاتی کارآفرین و کارآفرینی را تعریف میکنند؟
در ابتدای امر و قبل از اینکه به سراغ مقوله کارآفرینی بروید بهتر است مطلب زیر را بخوانید تا بدانید کارآفرین کیست ؟
تاریخنگاران و نویسندگان حیطهی تجارت با این پرسش کلنجار رفته و تلاشهای بسیاری برای پیدا کردن جواب کردهاند. حتی امروز هم هیچ تعریف جامعی وجود ندارد که همه حول آن اجماع داشته باشند. اما همین جوابهای متعدد سرنخهای مهمی را به دست میدهند. سرنخهایی در پاسخ به این سوال: چه چیزی کارآفرینی را مهم میکند؟
جوزف شامپیتر، استاد دانشگاه هارواد معتقد است که ویژگیِ خاصِ فعالیتهایِ خطرپذیرِ کارآفرینانه نوآوری است.
جوزف شامپیتر، استاد دانشگاه هارواد معتقد است که ویژگیِ خاصِ فعالیتهایِ خطرپذیرِ کارآفرینانه نوآوری است. کارآفرین با یافتن یک کارکردِ ارزشآفرینِ جدید در همان منابعی که وجود دارند، دست به نوآوری میزند. این نوآوری را همه میشناسند. طراحی یک سازمان یا محصول جدید، یک ابزار جدید برای بازاریابی یا یک فرآیند جدید همگی جزئی از نوآوری مد نظر آقای شامپیتر است.
از دیگر محققان میتوان به آرتور کول اشاره کرد که کارآفرینی را فعالیت هدفداری برای ایجاد، نگهداری و توسعهی یک کسب و کار سودمحور تعریف کرد. بر اساس این تعریف یک شخص میبایست حتما سازمان تجاری جدیدی را ایجاد کند تا کارآفرین تلقی شود.
دیگرانی مثل شاپیرو و سُکُل معتقدند که هر سازمانی میتواند کارآفرین باشد. این افراد بیش از ساختار سازمانی بر فعالیتها تمرکز میکنند. از نظر آنها، ویژگیهای کارآفرینی در فرد یا گروهی است که فعالیت را شروع میکند، منابع را جمع میکند، مستقل است و ریسک را میپذیرد. بر اساس این تعریف کارآفرین سازمانهایی از هر نوع و با هر اندازهای و با هر هدف و کارکردی را شامل میشود.
پیتر دراکر در کتاب نوآوری و کارآفرینی، تعریف شامپیتر را توسعه میدهد. بر اساس گفتههای او نوآوری مد نظر شامپیتر میتواند به صورت سیستماتیک مورد استفادهی هر مدیری قرار بگیرد تا فعالیتهای تجاری و غیرتجاری را دوباره زنده کند. با ترکیب فعالیتهای مدیریتی و نوآورانه میتوان یک روش کارآفرینی ایجاد کرد که فعالیتها و ارزشهای کارآفرینی به سازمانها وارد شوند. طبق تعریف دراکر، کارآفرینی یک تلاش سیستماتیک و حرفهای است که انجامش برای هر کسی در یک سازمان ممکن است. این تعریف کارآفرینی را از یک واژهی گنگ و جادویی به ابزاری تبدیل میکند که در هر نقطهای از چرخهی عمر هر سازمانی قابل استفاده است. چه این سازمان یک استارتاپ چابک باشد، چه یک شرکت کهن با ۱۰۰ سال سابقه.
با تشکر از مقاله شما جناب رضوی.
موفق و پیروز باشید