در فضای استارتاپی عادت بر این است که از موفقیتها بگوییم تا امیدمان به آینده را زنده نگهداریم اما اشتباه بزرگی است که شکست گذشتگان را به فراموشی بسپاریم و از تجارب گذشتگان بهرهمند نشویم. برای این منظور تیم اکوموتیو اقدام به جمعآوری تجربیات مجموعهای از استارتاپهای ناموفق کرده است تا شاید مرور سرگذشت ناکام ایشان زمینهای باشد برای موفقیت استارتاپهای نوپای جامعه استارتاپی ایران. این مجموعه به مرور و در قالب بخش داستان شکست منتشر و در اختیار مخاطبین قرار خواهد گرفت. یازدهمین قسمت از این مجموعه که به داستان شکست استارتاپ Webvan Group میپردازد را با هم مرور میکنیم.
وبون در روزهای بالاگرفتن تب اینترنت در سال ۱۹۹۶ توسط لوئیس بوردرز تأسیس شد. او در سال ۱۹۷۱ نیز از مؤسسان کتابفروشی بوردرز بود. وبون با همکاری شرکت مهندسی بچتل، ۱ میلیارد دلار صرف ساختن انبار خود کرد و ناوگانی از کامیون نیز برای تحویل کالا به مشتریان خود، خریداری نمود. از سوی دیگر، سهامِ شرکت رقیبش؛ یعنی هومگروکر را که اوضاع خوبی نداشت، به بهای ۱.۲ میلیارد دلار خرید.
سرمایهگذاری بنچمارک و سکوسیا هرکدام ۳.۵ میلیون دلار در دور اول (سری A) یعنی سال ۱۹۹۷، در شرکت سرمایهگذاری کرده و هر سهام را به مبلغ ۹.۵۸ سنت خریداری نمودند. بعدها سرمایهگذاران دیگری با سرمایههای بسیار بیشتر نیز وارد میدان شدند (ازجمله یاهو با ۱۰ میلیون دلار). مجموع این سرمایهگذاریها در وبون به ۳۹۶ میلیون دلار رسید. شرکت ۳۷۵ میلیون دلار دیگر هم در در نوامبر ۱۹۹۹ در عرضهی اولیهی عمومی جذب کرد که ارزشگذاری شرکت را به ۴.۸ میلیارد دلار رساند. در آن برهه، درآمد تجمعی شرکت ۳۹۵،۰۰۰ دلار و زیان خالص تجمعیاش بیش از ۵۰ میلیون دلار گزارش شده بود.
وبون ، در سال ۲۰۰۰ یعنی روزهای اوجش، ۱۷۸.۵ میلیون دلار فروش داشت اما ۵۲۵.۴ میلیون دلار هم هزینه کرده بود.
این شرکت در دوران اوجش در بیش از ده بازار آمریکا فعالیت داشت: منطقهی بیسانفرانسیسکو، دالاس، سندیگو، لسآنجلس، شیکاگو، سیاتل، پورتلند، اُرِگون، آتلانتا، جورجیا، ساکرامنتو، اورینج کانتری و کالیفرنیا؛ با این امید که این رقم را تا سال ۲۰۰۱ به ۲۶ شهر برساند.
سرمایهگذاران فشار زیادی بر شرکت میآوردند تا زودتر به سوددهی برسد. همین فشار و رشد سریع، بعدها گریبانگیر وبون شد، بهگونهای که سی نت این کسبوکار را یکی از بزرگترین شکستهای تاریخ خوانده است.
هیچیک از مدیران ارشد یا سرمایهگذاران شرکت و همچنین خود مدیرعامل، تجربهای در زمینهی صنعت سوپرمارکت نداشتند، کما اینکه جورج شاهین برای پیوستن به این شرکت، از ریاست دفتر مشاورهی اندرسن استعفا داده بود. وبون مجبور بود دستمزد بالایی به شاهین بپردازد چراکه او در پست قبلیاش، ۴ میلیون دلار در سال درآمد داشت. شاهین در آوریل ۲۰۰۱ وقتی که وبون در شرف تعطیل شدن بود، از مدیرعاملی شرکت کنارهگیری نمود.
شرکت بیش از ۸۰۰ میلیون دلار ضرر کرد و در ژوئن ۲۰۰۱، طبق فصل ۱۱ قانون محافظت از ورشکستگی تشکیل پرونده داد و ۲۰۰۰ کارمندش را اخراج کرد. و به عنوان بخشی از روند تعطیلی شرکت، همهی غذاهای فاسدنشدنی، به بانکهای محلی مواد غذایی هدیه داده شد.
وبون زمانی پا به عرصهی خردهفروشی اینترنتی گذاشت که هنوز نه اینترنت با سرعت بالا در منازل وجود داشت و نه تجارت اینترنتی به مرحلهی بلوغ خود رسیده بود. اما همهی میراثی که از این شرکت پیشرو به جای ماند، جعبههای رنگارنگ حمل کالای آن در خانهها و ونهایی با ظاهر متمایز است که حالا رنگ تازهای به خود گرفتهاند.