در فضای استارتاپی عادت بر این است که از موفقیتها بگوییم تا امیدمان به آینده را زنده نگهداریم اما اشتباه بزرگی است که شکست گذشتگان را به فراموشی بسپاریم و از تجارب گذشتگان بهرهمند نشویم. برای این منظور تیم اکوموتیو اقدام به جمعآوری تجربیات مجموعهای از استارتاپهای ناموفق کرده است تا شاید مرور سرگذشت ناکام ایشان زمینهای باشد برای موفقیت استارتاپهای نوپای جامعه استارتاپی ایران. این مجموعه به مرور و در قالب بخش داستان شکست منتشر و در اختیار مخاطبین قرار خواهد گرفت. چهاردهمین قسمت از این مجموعه که به داستان شکست استارتاپ Terralliance میپردازد را با هم مرور میکنیم.
شرکت فناوریهای ترالینس ، در سال ۲۰۰۲ توسط مهندس سابق ناسا؛ ارلند اولسون در نیوپورتبیچ کالیفرنیا تأسیس شد. اولسون در اکتشاف نفت خبره نبود، اما ۱۴ سال از عمرش را در پروژهی آزمایشگاه نیروی دریایی در پاسادنا گذرانده بود. پروژهای که به راهاندازی فضاپیماهای بدون سرنشین آمریکا مربوط میشد. سپس به خاطر دغدغههایی که درمورد بحران آب داشت، به جستجوی آب پرداخت. اما در جریان جستجوی خود به میادین نفتی رسید و فکر پیدا کردن این گنج، وی را رها نکرد. مأموریت غیرممکن شرکت اولسون طراحی الگوریتمی بود که به مهندسان نشان میداد برای کشف نفت کجا را حفاری کنند. اولسون سرمایهگذاران ردهبالایی مثل Goldman Sachs و Kleiner Perkins را برای این فعالیت غیرمعمول قانع کرد، بهگونهای که کلاینر بزرگترین سرمایهگذاری شرکتی را تا آن زمان به مبلغ ۹۳ میلیون دلار انجام داد.
ترالینس هنوز نفت زیادی پیدا نکرده بود، اما مؤسس و مالکش ایمان داشت که این کار به سرانجام رسیده و درآمد قراردادهای منعقد شده، آیندهی او و شرکتش را تضمین خواهد کرد. ماه اوت، اولسون پس از چند ماه مذاکره با غول سرمایهگذار سنگاپوری؛ یعنی Temasek، همزمان با افزایش قیمت نفت به بشکهای ۱۴۵ دلار، او را راضی به سرمایهگذاری کرد. به این ترتیب تماسک ۱.۱ میلیون دلار روی شرکت سرمایهگذاری کرد. حتی سرمایهگذاران جوانتر مثل Passport Capital جهت مطرح کردن نام خود به عنوان سرمایهگذار انرژی، وارد این بازی شدند. سرمایهگذاران در مجموع، بیش از نیم میلیارد دلار روی شرکت سرمایهگذاری کردند که گواهی بر بلندپروازی و جسارت این شرکت با وجود دستاوردهای اندک آن بود.
آنچه مسلم است این است که ترالینس در قماری بر سر اکتشاف نفت، بازنده شد و زمزمههای افول آن از اوت ۲۰۰۸ در ملاقات میان سرمایهگذاران آغاز شد. آنها در نشستهای خود دربارهی سیاستهای اولسون ابراز نگرانی کردند، چرا که او با وجود تازهوارد بودن در صنعت نفت، مثل یک شاهزادهی سعودی رفتار میکرد. سیاههی خریدهای او، از چاههای نفت در ترکیه، تا جتهای جنگندهی شوروی را در بر میگرفت.
کار تا جایی پیشرفت که یک حسابرس در مورد نقض احتمالی قانون ضدّ رشوهخواری در قراردادهای اولسون، به قوهی قضاییه هشدار داد. به این ترتیب برخی اعضای هیئتمدیره بر آن شدند تا پروندهی مدیر عامل را بسته و او را تنزّل رتبه دهند. اوایل سال ۲۰۰۹، اولسون اخراج و با سقوط بهای نفت و سهام تماسک، اوضاع ترالینس نابسامان شد، چراکه شرکت با انبوهی از اتهامات و پروندههای قضایی نیز مواجه بود.
بهار ۲۰۰۹ ترالینس تلاش میکرد تا با ورود به عرصهی «انرژی سبز» اعتبار خود را بازگرداند. از سوی دیگر، اولسون هم که دیگر از شرکت بیرون انداخته شده بود، جهت ادامهی اکتشافات نفت خود در جهان، شرکت تازهای تأسیس کرده و به دنبال جذب سرمایه بود. در این زمان اتهاماتی از جانب هیئتمدیرهی شرکت نسبت به اولسون مطرح شد، مبنی بر اینکه او دارایی معنوی شرکت را به یغما برده و بر اساس تحقیقات و پروندههایی که متعلق به شرکت بوده، کسبوکار تازهای راه انداخته است. اما اولسون این اتهامات را بیپایه و اساس خواند. با این وجود، نابغهای که روزی به دنبال آب و بعد نفت میگشت، حالا باید در پی بازیافتن آبرو و اعتبار ازدسترفتهی خود بگردد.