آیا تا به حال شده سعی کنید چیز نسبتاً ساده ای را یاد بگیرید اما از دریافت ایده های کلیدی ناتوان باشید؟ یا سعی کنید چیزی را به عده‌ای یاد بدهید و بفهمید بعضی‌ها با مطلبی بسیار ابتدایی مرعوب یا گیج شده‌اند؟ اگر این‌طور باشد احتمالاً برخورد سبک های یادگیری را تجربه کرده‌اید: ترجیحات یادگیری شما و ترجیحات معلم یا مخاطب شما ممکن است در یک راستا نباشند. وقتی چنین اتفاقی می افتد نه تنها برای همه دلسردکننده است، بلکه فرآیند ارتباط را هم مخدوش و یادگیری را عقیم می کند.
یادگیری چیست؟
شاید بهتر باشد قبل از هر چیزی با هم به تعریفی یکسان از یادگیری برسیم ، یکی از برترین تعاریف یادگیری را می توان از نگاه گرگوری آ.کیمبل دید که یادگیری را اینگونه تعریف می کند :
البته تعریف های ساده تری نیز از یادگیری وجود دارد ُ به طور مثال یادگیری را می توان فراگیری اطلاعات یا الگوهای رفتاری یا توانایی‌های جدید، به‌صورت نسبتاً پایدار که مشخصۀ آن تعدیل رفتار درنتیجۀ تمرین یا مطالعه یا تجربه است نامید.
وقتی ترجیح طبیعی یادگیری خودتان را بدانید می‌توانید روی گسترش دادن روش یادگیریتان کار کنید تا بتوانید به روشهای دیگری هم یاد بگیرید، نه فقط به سبک یادگیری دلخواهتان.
با فهمیدن سبک‌های یادگیری می‌توانید محیطی ایجاد کنید که همه بتوانند در آن از شما یاد بگیرند، نه فقط آنهایی که از سبک دلخواه شما استفاده می‌کنند. در این مقاله، خواهیم دید که چه کارهایی می‌توانید برای شناسایی سبک یادگیری خود و سبک‌های یادگیری هم‌قطارانتان انجام دهید.
سبک یادگیری شما چیست؟
یکی از پرکاربردترین مدل‌های سبک یادگیری، «مقیاس سبک های یادگیری» است که توسط دکتر ریچارد فلدر و باربارا سولومان در اواخر دهه ۱۹۸۰ مطرح شده است، و اساس آن را مدل سبک های یادگیری دکتر فلدر و لیندا سیلورمن تشکیل می‌دهد.
براساس این مدل (که فلدر آن را در ۲۰۰۲ اصلاح کرد) سبک های یادگیری چهار بُعد دارند. این ابعاد را طیفی در نظر بگیرید که در منتهاالیه چپ آن یک ترجیح یادگیری و در منتهاالیه راستش ترجیح یادگیری دیگر قرار دارد.
می‌توانید این سبک ها را در ادامه، در شکل زیر ببینید.
استفاده از مقیاس سبک های یادگیری
وقتی بدانید ترجیحات شما در کجای این چهار بعد یادگیری جای دارند، می‌توانید فراتر از این ترجیحات پیش رفته و رویکرد متعادل‌تری را نسبت به یادگیری اتخاذ کنید. بدین‌ترتیب نه‌تنها اثرگذاری یادگیری خود را بالا می‌برید، بلکه نسبت به بسیاری از راه‌های متفاوت برای درک جهان پذیراتر خواهید بود.
تعادل، کلید مسئله است. نباید در یک سمت از ابعاد یادگیری زیاده‌روی کنید. اگر چنین کاری کنید، قابلیت خود برای دریافت اطلاعات جدید و درک سریع، صحیح و مؤثر معنای آنها را محدود می‌کنید.
بهبود مهارت های یادگیری
می‌توانید از این مقیاس جهت بهبود مهارت های یادگیری خود و هم‌چنین فراهم ساختن تجربه یادگیری پیشرفته برای دیگران بهره بگیرید.
ترجیحات یادگیری خود را برای هر بعد یادگیری را شناخته و پس از مطالعه توضیحات مربوط به هر ترجیح یادگیری، هرکدام را که بهتر سبک یادگیری شما را انعکاس می‌دهند انتخاب کنید. به جای این کار می‌توانید از پرسشنامه سبک های یادگیری هم استفاده کنید.
نتایج خود را تحلیل نموده و ابعادی را که در آنها «از تعادل خارج شده‌اید» شناسایی کنید، یعنی ابعادی که تمایل بسیار قدرتمندی به یک سبک داشته و دیگری را دوست ندارید.
ارائه یک تجربه یادگیری پیشرفته به دیگران
هنگام آموزش دادن یا مراوده با دیگران، اطلاعات و ایده‌هایی دارید که می‌خواهید از جانب آنها درک و به نحو کارآمد و مؤثری فرا گرفته شوند.
احتمال دارد مخاطب شما طیف وسیعی از ترجیحات یادگیری را نشان دهد. دراین‌صورت، چالش شما ارائه تنوع و کمک به آنها در جهت یادگیری خوب و سریع است.
درواقع روشهای مدنظر شما در آموزش و ارتباط ممکن است تحت تأثیر ترجیحات یادگیری خود شما قرار بگیرد. مثلاً، اگر یادگیری بصری را به کلامی ترجیح می‌دهید، ممکن است مایل باشید مخاطب خود را با تجربه یادگیری بصری مواجه سازید.
از ترجیحات خود و طیف سلیقه مخاطبانتان اطلاع داشته باشید و تجربه یادگیری متعادلی را ارائه دهید.
نکات کلیدی
سبک‌ها و ترجیحات یادگیری برای هر یک از ما و در موقعیت‌های گوناگون متفاوت است. با فهم این نکته و بهبود مهارت‌هایی که شما را در یادگیری به شکل‌های مختلف یاری می‌دهند، بخش اعظمی از قابلیت یادگیری خود را به فعل درمی‌آورید و از آنجا که از توانایی بهتری در یادگیری و جمع‌آوری اطلاعات برخوردار هستید، قادر به گرفتن تصمیمات بهتر و انتخاب راهکارهای بهتر خواهید بود.
با دانستن اینکه افراد دیگر می‌توانند ترجیحات یادگیری بسیار متفاوتی داشته باشند می‌توانید پیام خود را به شکل مؤثری مخابره کنید، به شکلی که افراد بسیار بیشتری آن را بفهمند. این اساساً مهم است، به‌خصوص اگر اهل حرفه به‌خصوصی باشید که برقراری ارتباط بخش مهمی از آن شغل را تشکیل می‌دهد.
وقت گذاشته و تشخیص دهید که کدام نحوه یادگیری را ترجیح می‌دهید و بعد خودتان را مجبور کنید تا از منطقه راحت و امنی که هستید خارج شوید. وقتی یادگیری به اشکال جدید را شروع می‌کنید، شگفت‌زده خواهید شد که چقدر بیشتر مطلب را گرفته و هضم اطلاعات و درک معنای رویدادها چقدر برایتان راحت‌تر شده است.
