فضای کار اشتراکی یک پدیده جدید در فضای کسب و کار ایران است. سابقه این پدیده در دیگر کشورها نیز چندان زیاد نیست. با این وجود شاهد فراگیری و رشد سریع این پدیده در جهان هستیم به طوری که امروزه هزاران فضای کار اشتراکی میزبان افرادی هستند که می خواهند خود را از انزوا و یا فضاهای کاری نامناسب رها کنند، پس خوب است که اندکی از تاریخچه این پدیده بدانیم و با چرایی فراگیری آن آشنا شویم.
فضای کار اشتراکی ایده چه کسی بود؟
اولین فضای کار اشتراکی توسط برد نیوبرگ و در سال ۲۰۰۵ راه اندازی شد. او در آن زمان کارمند استارت آپ روخوبود.
برد میخواست که همزمان با کارهای روخو، کارهای مربوط به کسب و کار خودش را هم پیش ببرد اما از شرایطی که داشت راضی نبود. او نمیتوانست آزادی و استقلال کار کردن برای خود را با ساختار و فضای کار کردن با دیگران ترکیب کند. او تصمیم گرفت فضایی را بسازد که بتواند تمام این ویژگیها را در یکجا جمع کند. برد نام این فضا را فضای کار اشتراکی (Coworking) گذاشت.
اولین فضای کار اشتراکی کجا تاسیس شد؟
اولین فضای کار اشتراکی با عنوان فضای کار اشتراکی سن فرانسیسکو و در محلی به نام اسپیرال موس ایجاد شد. برد این مکان را برای دو روز در هفته اجاره کرد و ماهانه ۳۰۰ دلار برای آن پرداخت میکرد.
برد فکر میکرد که اگر یک تبلیغات ساده برای این فضا انجام دهد، دعوت او با استقبال شدیدی مواجه خواهد شد اما حقیقت این بود که کسی به تبلیغات او توجهی نشان نداد. او تصمیم گرفت خودش وارد میدان شود و در فضاهای مختلف مانند کافی شاپ ها طرحش را به دیگران معرفی کند. ری بکستر اولین کسی بود که دعوت او را پذیرفت و اولین عضو فضای کار اشتراکی (Coworker) شد.
افرادی که از این فضای کار بازدید میکردند بیشتر از اینکه به دنبال استقرار در آن باشند، کنجکاو بودند که در آن چه میگذرد و چه روحی بر آن حاکم است. برد نیوبرگ که خود علاقه زیادی به سیستمهای منبع باز یا Open Source داشت، سازوکار فضای کار اشتراکی را برای آنها توضیح میداد و آنها را با این ایده درگیر میکرد. هدف برد این بود که ایدههای دیگران را با این مفهوم جدید ادغام کند و آن را بهبود بخشد.
بعد از گذشت یک سال و با تکامل و پراکنده شدن ایده فضای کار اشتراکی، اسپیرال موس دیگر فضای کافی برای میزبانی از علاقه مندان را نداشت. این شد که برد یک فضای بزرگتر به نام هت فکتوری را در اختیار گرفت و روح فضای کار اشتراکی را در آن دمید.
آیا واقعا برد نیوبرگ این نوآوری را رقم زده بود؟
نیوبرگ اولین کسی بود که با یک ادبیات مشخص فضای کار اشتراکی را ترویج کرد اما حقیقت این است که ایدههای مشابهی قبلا نیز بروز کرده بودند. C-Base که از سال ۱۹۹۵ فعالیتش را در برلین آغاز کرد از اولین هکر اسپیسها بوده است. هکر اسپیس های دیگری هم پیش از سال ۲۰۰۵ فعال بوده و هستند. هکر اسپیس ها محل هایی بودند که مهندسان کامپیوتر در آن گرد هم میآمدند تا از امکانات آن بهرهمند شوند، کارهای مشترکی را پیش ببرند و یا به اشتراک گذاری دانش و تجهیزات با یکدیگر بپردازند. بسیاری معتقدند که فضاهای کار اشتراکی کنونی، نسلی نو از این هکر اسپیس ها هستند.
هکر اسپیس ها از لحاظ امکانات تشابه بسیار زیادی به فضاهای کار اشتراکی دارند اما در فرهنگ کاری با آنها متمایز هستند. در هکر اسپیس چیزی به اسم جامعه شکل نمیگیرد و افراد صرف استفاده از فضا و امکانات در آن حاضر میشوند ولی در فضای کار اشتراکی تعاملات میان افراد مختلف و روابطی که یک جامعه را تشکیل میدهد، حتی در سطحی بالاتر از امکانات، مورد توجه کسانی است که به آن مراجعه میکنند.
هکر اسپیس ها تجهیزات را بهانه گردهمایی مهندسان کامپیوتر میکردند. فضاهای دیگری هم شکل گرفتند که افکار مشابه را بهانه ایجاد جامعهای از افراد فعال در حوزههای مختلف کاری کردند.
مرکز کارآفرینی یا Schraubenfabrik که توسط دو کارآفرین اتریشی در وین شکل گرفت، چنین رویکردی داشت. این مرکز از سال ۲۰۰۲ فعالیتش را آغاز کرد و جمعی از معماران، مشاوران روابط عمومی، استارتاپ ها و فریلنسرها ایجاد کرد. ترکیب افرادی که در این فضا حاضر بودند و نوع روابطی که بین آنها شکل میگرفت بسیار به آنچه در فضاهای کار اشتراکی امروزی میگذرد، نزدیک بود.
موارد بسیار زیادی هستند که میتوانند مدعی اولین فضای کار اشتراکی باشند اما برد نیوبرگ کار مهمی انجام داد که دیگران از آن غفلت کردند. برد مبلغ یک فرهنگ بود. اون فضای کار اشتراکی را در قالب یک مدل کسب و کار ترویج داد و ادبیات آن را جا انداخت.
مدل فضای کار اشتراکی چگونه فراگیر شد؟
برد جمعی را شکل داد که هر یک به نوعی به ترویج فرهنگ فضای کار اشتراکی کمک کردند. کریس مسینا ابداع کنندهی هشتگ در توییتر، یکی از اعضای این جمع بود که در سال ۲۰۰۶ یک مرجع آنلاین برای کار اشتراکی به نام The Coworking Wiki ایجاد کرد و زمینه را برای دسترسی افراد به محتوای مرتبط با کار اشتراکی و معرفی فضاهای کار اشتراکی در سراسر دنیا فراهم کرد.
با پراکنده شدن ایده فضای کار اشتراکی، در نقاط مختلف جهان از آن استقبال شد. فضاهایی به این سبک در شهرهای مختلف شکل گرفته بودند که اکنون شبکه شدن آنها با یکدیگر میتوانست یک اتفاق جدید را رقم بزند.
با ایجاد ویزای کار اشتراکی در سال ۲۰۰۸، این اتفاق افتاد. این ویزا در واقع یک توافق میان فضاهای کار اشتراکی بود. اگر شما عضو یکی از طرفین توافق بودید، میتوانستید از فضا و خدمات دیگر طرفین توافق بهرهمند شوید. این ایده باعث شد که اعضای فضاهای کار اشتراکی مختلف روابط نزدیکتری با یکدیگر داشته باشند و راهی برای انتقال فرهنگ و تجربیات به وجود بیاید، شرایطی که نهایتا شکل گیری یک جامعه جهانی از فضاهای کار اشتراکی را رقم زد.
این جامعه اکنون راهکارهای متنوعی را برای تداوم و تقویت ارتباطاتش به کار میگیرد. رویدادهای بین المللی نظیر GCUC از جمله این راهکارهاست. همچنین بزرگداشت روز فضای کار اشتراکی در نهم اگوست، که همزمان با سالروز ایجاد اولین فضای کار اشتراکی توسط نیوبرگ است، به نزدیکی بیشتر این جامعه، تقویت فرهنگ و ترویج ارزشهای آن کمک میکند.
یکی دیگر از عوامل فراگیری فضای کار اشتراکی، ایجاد کسب و کارهای بزرگی بود که این مدل را اشاعه میدادند. در واقع فضای کار اشتراکی به یک صنعت تبدیل شده بود و اکنون در کنار فرهنگ، یک عامل اقتصادی به ترویج فضاهای کار اشتراکی کمک میکرد.
در میان بازیگران مختلف این نام “وی ورک” بود که بیشتر از دیگران به گوش میرسید و هر کسی قصد داشت یک فضای کار اشتراکی ایجاد کند، آن را الگوی خود قرار میداد. وی ورک بیش از ۵۰۰ فضای مختلف را در سراسر جهان مدیریت میکند اما اخیرا و بعد از کاهش ارزش گذاری اعلام شده برای آن از ۴۷ میلیارد دلار به زیر ۱۰ میلیارد دلار، آینده صنعت فضای کار اشتراکی با اما و اگرهای بسیاری مواجه شده است.
صنعت فضای کار اشتراکی را میتوان جدای از فرهنگ آن مورد بررسی قرار داد. در قسمت بعدی به تحولات این صنعت خواهیم پرداخت.
اگر امکان داره ممنون می شم لینک و منبع این مطلب رو اضافه کنید.
این مطلب با مطالعه چندین منبع تولید شده لذا لینک واحدی برای ارجاع وجود نداره.