پس از آشنایی با انواع صندوق ها و نحوه عملکردشان همانطور که وعده داده بودیم به بررسی مزایا و معایب این صندوق ها میپردازیم.
مزایای صندوقهای مشترک
دلایل مختلفی وجود دارد که صندوقهای مشترک برای دهه ها ابزاری برای سرمایه گذاران خرده فروشی بوده است. اکثریت قریب به اتفاق پول در برنامه های بازنشستگی تحت حمایت کارفرمایان بسمت صندوق های مشترک میرود.
متنوعسازی
بحث متنوعسازی برای کاهش ریسک ، یکی از مزایای سرمایه گذاری در صندوق های مشترک است. کارشناسان از متنوع سازی به عنوان روشی برای افزایش بازده سبد سهام ، ضمن کاهش ریسک آن یاد می کنند. به عنوان مثال ، خرید سهام شرکتهای مختلف و بالانس کردن آن با سهام بخش صنعت نوعی متنوع سازی میباشد.
گرچه یک پرتفوی متنوع تمام عیار دارای اوراق بهادار با سرمایه و صنایع مختلف و اوراق قرضه با سررسید و صادر کننده های مختلف میباشد. سرمایهگذاری در صندوقهای مشترک، متنوعسازی را بسیار ارزانتر و سریع تر در اختیار ما قرار میدهد. صندوقهای مشترک بزرگ معمولا صدها سهام مختلف در صنایع متفاوت در اختیار دارند. برای یک سرمایهگذار با سرمایهی کم عملی نخواهد بود که اینچنین تنوعی را در پرتفوی خود ایجاد کند.
دسترسی آسان
با تجارت در بورس سهام ، براحتی میتوان در صندوقهای مشترک سرمایهگذاری کرد و آنرا خرید و فروش و یا به پول نقد تبدیل نمود. همچنین ، وقتی صحبت از انواع خاصی از دارایی ها ، مانند سهام خارجی یا کالاهای غیر معمول به میان میآید ، صندوق های مشترک اغلب عملی ترین راه ، و حتی گاهی تنها راه برای سرمایهگذاران شخصی بنظر میآید.
صرفه جویی ناشی از خرید انبوه
صندوقهای مشترک همچنین شامل صرفهجویی در هزینهها با استراتژی خرید انبوه نیز میشود. با تنها یک خرید ، سرمایهگذار میتواند از کارمزدهایی که برای ایجاد یک پرتفوی متنوع میبایست پرداخت اجتناب کند. اما خرید تنها یک اوراق در هربار هزینهی تراکنش را بالا خواهد برد که موجب هدر رفتن بخش قابل توجهی از سرمایه میشود. همچنین ، ممکن است ۱۰۰ یا ۲۰۰ دلار که یک سرمایه گذار قادر به پرداخت آن است برای خرید تعداد زیادی سهام کافی نباشد ، اما با همین مبلغ قادر خواهد بود تا بسیاری از سهام صندوق مشترک را خریداری کند.
نوع های کوچکتر از صندوقهای مشترک همچنین به سرمایهگذار اجازه میدهد تا از استراتژی DCL (تقسیم مقدارپول در دارایی های مختلف برای پایین آوردن ریسک) نیز بهره ببرد. از آنجا که صندوقهای مشترک مقادیر زیادی اوراق بهادار را همزمان خرید و فروش می کنند ، هزینه معاملات آن از آنچه یک فرد برای معاملات اوراق بهادار می پردازد بمراتب کمتر است. علاوه بر آن ، یک صندوق مشترک از آنجا که پول بسیاری از سرمایه گذاران کوچکتر را جمعآوری می کند ، می تواند در دارایی های بزرگتری نسبت به یک فرد سرمایهگذاری کند. به عنوان مثال ، صندوق ممکن است به برخی محصولات ساختار یافته که فقط در دسترس موسسههای سرمایه گذاری است دسترسی داشته باشد.
مدیریت حرفهای
اولین مزیت صندوقهای مشترک این است که مجبور نیستید تا سهم ها را انتخاب و آنها را مدیریت کنید. در عوض یک مدیر سرمایهگذاری حرفهای با استفاده از تحقیقات گسترده و مهارت بالا همهی این کارها را برای شما انجام خواهد داد. دلیل اینکه سرمایه گذاران صندوق را برای سرمایهگذاری انتخاب میکنند این است که آنها اغلب زمان و مهارت کافی و یا اینکه اطلاعاتی را که یک صندوق حرفهای در دست دارد را در اختیار ندارند.
صندوق مشترک راهی کم هزینه برای یک سرمایهگذار کوچک میباشد تا بتواند از آن طریق بر سبد خود مدیریتی تمام وقت داشته باشد. اکثر موسسات خصوصی مدیریت مالی فقط با مشتریانی که دارایی بالا و حداقل شش رقمی دارند کار میکنند. گرچه همانطور که در بالا گفتیم ، صندوقهای مشترک کف نرخ سرمایهگذاریشان بسیار پایین میباشد. بنابراین این صندوقها برای سرمایهگذاران مسیری کم هزینه را برای سرمایهگذاری و دریافت خدماتی همچون مدیریت حرفهای فراهم میکنند.
گوناگونی و آزادی انتخاب
سرمایهگذاران این حق انتخاب را دارند تا از میان مدیران ، آنهایی که سبک و اهداف مدیریتشان با آنان سازگار است را برگزینند. برای مثال ، مدیری ممکن است تا استراتژی value investing (خرید سهامی که قیمتشان پایین تر از قیمت اصلی آن است) و یا growth investing (خرید سهام با رشد بالا) را انتخاب کند و یا بر بازارهای توسعه یافته ، بازارهای نوظهور ، درآمد ، و یا سرمایه گذاری کلان اقتصادی تمرکز کند. این تنوع به سرمایه گذاران اجازه می دهد تا از طریق صندوق های مشترک ، علاوه برسهام و اوراق قرضه ، بر کالاها ، دارایی های خارجی و املاک و مستغلات نیز اشراف داشته باشند. حتی برخی صندوق ها طوری طراحی شدهاند تا از افت بازار بهره ببرند که اصطلاحا به آنها “صندوق خرسی” گفته میشود. صندوقهای مشترک فرصتهایی نظیر سرمایهگذاری داخلی و خارجی را نیز فراهم میکنند که بطور مستقیم ممکن است در اختیار سرمایهگذاران معمولی نباشد.
شفافیت
صندوقهای مشترک مشمول مقررات صنعتی میباشند تا با استفاده از آن پاسخگویی و عدالت در برابر سرمایه گذاران را تضمین کنند.
معایب صندوقهای مشترک
نقدینگی ، تنوع و مدیریت حرفه ای ، همه و همه گزینه های جذابی برای سرمایه گذاران جوان ، تازه کار و سایر سرمایه گذاران شخصی هستند که نمی خواهند به طور فعال پول خود را مدیریت کنند. با این حال ، هر نوع سرمایهگذاری و صندوق مشترک مشکلات خاص خودشان را دارند.
بازده نوسانی
همانند بسیاری از سرمایه گذاری های دیگر که بازده تضمین شده ندارند ، همیشه این احتمال وجود دارد که ارزش صندوق مشترک شما با کاهش مواجه شود. شرکت بیمه سپرده گذاری فدرال (FDIC) از سرمایه گذاری های صندوقهای مشترک حمایت نمی کند و تضمینی برای عملکرد خوب هیچ نوع صندوقی ارائه نمیدهد.
البته که هر نوع سرمایه گذاری ریسک خود را دارد ، اما برای سرمایه گذاران در صندوق های بازار پول مهم است تا بدانند برخلاف بانکها ، این صندوقها توسط FDIC بیمه نمی شوند.( در ایران برخی صندوق ها دارای ضامن میباشند که صندوق ها را حتی از لحاظ نقدشوندگی بیمه میکنند )
بار پولی/مالی
صندوقهای مشترک برای سرمایهگذاری از هزاران سرمایه گذار وجه جمع آوری میکنند ، بنابراین هر روز مردم در حال ریختن پول در صندوق و همچنین برداشت از آن هستند. از این رو صندوق ها برای اینکه بتوانند این برداشت پول ها را پوشش دهد ناگذیرند که بخش بزرگی از پرتفوی را بصورت پول نقد نگاه دارند. داشتن پول کافی برای نقدینگی بسیار عالی است ، اما پولی که نتوانید با آن کار کنید برای شما سودمند نخواهد بود. صندوقهای مشترک برای تامین اعتبار بازپرداخت سهام میبایست مبلغ قابل توجهی از پرتفوی را بصورت پول نقد نگاه دارند. برای حفظ نقدینگی و تسهیل برداشت ها ، صندوق ها معمولاً باید بخش بیشتری از سبد سهام خود را نسبت به سرمایه گذار معمولی به عنوان پول نقد نگاه دارند. از آنجا که پول نقد بازده ندارد در اصطلاح به آن “cash drag” یا بار مالی میگویند.
هزینههای بالا
صندوقهای مشترک برای سرمایهگذاران مدیریت حرفهای را فراهم میکنند ، اما این خدمات بصورت رایگان انجام نمیشوند و بهای آن همان نسبت هزینههاست که قبلا ذکر کردیم. این هزینهها میزان سود کلی را کاهش داده و سرمایهگذاران صرف نظر از عملکرد صندوق موظف به پرداخت آن میباشند. همانطور که می توانید تصور کنید ، در سالهایی که صندوق درآمد ندارد ، این هزینه ها فقط ضررها را افزایش می دهند.
ایجاد و اداره صندوقهای مشترک یک امر هزینه بر است. همه چیز از حقوق مدیر پرتفوی گرفته تا صورتهای سه ماهه سرمایه گذاران هزینه بردار میباشد. این هزینهها را سرمایهگذاران میپردازند و از آنجایی که هزینهها با توجه به نوع صندوقها متفاوت هستند ، توجه نکردن به آنها میتواند پیامدهای منفی درازمدتی بهمراه داشته باشد. صندوقهایی که بصورت فعال مدیریت میشوند هزینههای تراکنش نیز بهمراه دارند که سالانه محاسبه میشوند. باید بیاد داشته باشیم که هر ریالی که برای هزینهها پرداخت میشود به این معنیست که همان مقدار پول صرف سرمایهگذاری و در نتیجه رشد پول نمیشود.
“متجمعسازی” و رقیق شدن
متجمعسازی در واقع نوعی بازی با کلمات میباشد (در مقابل متنوعسازی) و به استراتژیای اشاره میکند که تجمع و پیچیدگی بیش از حد در آن میتواند منجر به نتایج نامطلوب شود. بسیاری از سرمایهگذاران صندوقها مسئله را زیادی پیچیده میکنند. بدین معنی که انها داراییهای بسیار زیادی را که بهم مرتبط هستند گردهم آورده و در آن نتیجهای که باید از متنوعسازی بدست بیاورند را عملا بدست نمیآورند. از آن سو ، چون شما صاحب صندوق مشترک هستید بدین معنی نیست که بطور خودکار پورتفویتان متنوع باشد. برای مثال ، صندوق هایی که تنها در یک صنعت یا منطقه خاص سرمایه گذاری می کنند ، هنوز هم نسبتاً ریسکپذیر هستند. به عبارت دیگر ، به دلیل تنوع بیش از حد ، احتمال بازده کم وجود دارد. از آنجا که صندوقهای مشترک می توانند در بسیاری از شرکت های مختلف دارای داراییهای کوچک باشند ، بازده بالا از سوی تنها چند تای آنها اغلب تفاوت زیادی در بازده کلی ایجاد نخواهد کرد. بحث رقیق شدن نیز نتیجه یک صندوق موفق که زیادی بزرگ شده است میباشد. هنگامی که پول جدید به صندوقهایی که دارای سوابق قدرتمندی هستند سرازیر میشود ، مدیران اغلب در یافتن سرمایه گذاری های مناسب برای بهره برداری از تمامی سرمایه های موجود دچار میشکل میشوند. نکتهای که می تواند منجر به “متجمعسازی” شود این است که اهداف صندوق همیشه مشخص نیستند. تبلیغات صندوق نیز گاهی می تواند سرمایه گذاران را به مسیر اشتباه هدایت کند. کمیسیون بورس و اوراق بهادار (SEC) ایجاب می کند که صندوقها حداقل ۸۰٪ دارایی را در نوع خاصی از سرمایه گذاری که مربوط به حیطه و نام صندوق میشود سرمایهگذاری کنند(این درصدها در ایران با توجه به نوع صندوق متفاوت هستند که با مراجعه به سایت هر صندوق در قسمت اهداف میتوان این نسبت ها را مشاهده کرد).
مدیریت فعال صندوق
بسیاری سرمایهگذاران از خود میپرسند که آیا مدیران حرفهای میتوانند به اندازه خودشان در انتخاب سهام خوب عمل کنند یا خیر. مدیریت به هیچ وجه بدون اشتباه نبوده و حتی اگر صندوق پول ضرر کند ، مدیر صندوق بهرحال دستمزد خود را دریافت می کند. صندوقهایی که بصورت فعال مدیریت میشوند مشمول هزینه بیشتری نیز میشوند و این در حالیست که صندوقهای شاخص محور منفعل در بین مردم محبوبیت بیشتری کسب کرده است. این صندوق ها شاخصی مانند S&P 500 را دنبال می کنند و نگهداری آنها بسیار کم هزینه تر میباشد. صندوقهای با مدیریت فعال بارها و بارها ، خصوصا پس از محاسبه مالیات و هزینهها ، نشان داده اند که راندمان کافی را از خود نشان ندادهاند.
کمبود نقدینگی
یک صندوق مشترک به شما این امکان را می دهد تا درخواست کنید که سهام شما در هر زمان به پول نقد تبدیل شود ، اما برخلاف سهام که در طول روز معامله می شوند ، بسیاری از خرید و فروشهای صندوق مشترک فقط در پایان هر روز معاملاتی صورت می گیرد.
مالیات
هنگامی که یک مدیر صندوق اوراقی را به فروش می رساند ، مالیات حاصل از درآمد بر آن اعمال می شود.
سرمایه گذاران که نگران تأثیر مالیات هستند باید هنگام سرمایه گذاری در صندوق های مشترک این موضوع را در ذهن داشته باشند. بحث مالیات را می توان با سرمایه گذاری در صندوق هایی که نسبت به مالیات حساس تر هستند بهبود بخشید.
ارزیابی صندوقها
تحقیق و مقایسه صندوقها می تواند دشوار باشد. بر خلاف سهام ، صندوقهای مشترک این امکان را به سرمایه گذاران نمیدهند تا قیمت را به نسبت سود (P / E) محاسبه کنند و یا اطلاعاتی همچون درآمد هر سهم (EPS) یا سایر داده های مهم را در اختیار آنان قرار نمیدهد.
ارزش دارایی خالص یک صندوق مشترک می تواند تا حدی زمینه ای را برای مقایسه فراهم کند ، اما با توجه به تنوع سبدهای سهام ، مقایسه صندوقها ، حتی آنهایی که نام و اهداف مشترکی دارند کار دشواریست. تنها صندوق های شاخص محور که بازارهای مشابه را دنبال می کنند قابل مقایسه میباشند.
نمونههایی از صندوقهای مشترک
یکی از مشهورترین صندوقهای مشترک در جهان سرمایه گذاری ، صندوق (Fidelity Investments’ Magellan Fund (FMAGX میباشد. این صندوق که در سال ۱۹۶۳ تأسیس شد ، از طریق سرمایه گذاری در سهام معمول ، هدف جذب سرمایه را دنبال میکرد. روزهای باشکوه این صندوق بین سالهای ۱۹۷۷ و ۱۹۹۰ بود که پیتر لینچ به عنوان مدیر سبد سهام فعالیت کرد. در زمان مدیریت لینچ بود که دارایی تحت مدیریت این صندوق از ۱۸ میلیون دلار به ۱۴ میلیارد دلار افزایش یافت. حتی پس از ترک لینچ ، عملکرد Fidelity همچنان با قوت بکار خود ادامه داد و دارایی های تحت مدیریت (AUM) در سال ۲۰۰۰ به نزدیک به ۱۱۰ میلیارد دلار افزایش یافت تا آن را به بزرگترین صندوق جهان تبدیل کند. تا سال ۱۹۹۷ این صندوق به حدی بزرگ شده بود که Fidelity درب آن را به روی سرمایه گذاران جدید بست و تا سال ۲۰۰۸ آن را بازگشایی نکرد. از ژوئیه سال ۲۰۲۰ ، Fidelity بیش از ۲۰ میلیارد دلار دارایی دارد و از سال فوریه ۲۰۱۹ توسط Sammy Simnegar اداره می شود. عملکرد این صندوق به S&P 500 نزدیک و حتی اندکی از آن پیشی گرفته است.
در مقاله آتی یکی از صندوق های فعال و موفق داخل کشور را مورد بررسی قرار میدهیم.
جالب بود.