ناآشنایی با شیوه و فوتوفن راهاندازی کسبوکار های شخصی یکی از اصلیترین عواملی است که انتظار برای اشتغال را از نهاد دولت به شدت بالابردهاست.
اغلب مردم، اشتغالزایی را وظیفه دولت میدانند و دائم از عدم موفقیت دولتها در این زمینه گلایه دارند. دولتها هم متأسفانه به علل گوناگون بر آتش این انتظار نادرست دمیدهاند.
گذشته از دولتها و ساختار معیوبی که به اندک افرادی که طالب کارآفرینی و ایجاد کسبوکار شخصیهستند،
اجازه راهاندازی آن را نمیدهند، ناآشنایی عمومی با شیوهها و روشهای ایجاد چنین مشاغلی هم از جمله موانع بزرگ پا نگرفتن کسبوکارهای شخصی و مستقل است.
کودکان و کارآفرینی
بیشتر کودکان ما از همان ابتدا یاد میگیرند که باید به فکر پیداکردن کاری در یک اداره، سازمان یا شرکتی باشند و اگر این محل، دولتی هم بود که نور علی نور خواهدبود. ظاهرا در کشورهای اروپایی بیمیلی به کارآفرینی، مقولهای رایج است؛ تنها یک سوم اروپاییها دوست دارند کارآفرین بشوند در حالیکه نیمی از آمریکاییها یا چینیها از کودکی این رویا را در سر میپرورانند.
نخستین قدم برای حل مشکل بیمیلی کارآفرینی
نخستین قدم برای حل مشکل، یافت علت بیمیلی به کارآفرینی در اروپا است؛ آمارها نشانمیدهد احتمال اینکه کسانی که از کودکی با کارآفرینی و فوتوفن آن آشنا میشوند، در آینده کارآفرین بشوند، پنج برابر بیشتر از افراد آموزش ندیده است.
به همین خاطر در اروپا برای افزایش تمایل به کارآفرینی، برنامهها و روشهای مختلفی را درپیش گرفتهاند؛
یکی از این روشها، تعیین جایزهای به نام “جوایز ترویج کارآفرینی” در اروپا است که به برنامهها و پروژههای ابتکاری تعلق میگیرد. این برنامهها باید کارآفرینی و تأسیس شرکتهای کوچک را در سطح محلی، ملی، یا منطقهای ترویج کنند.
دهکده کارآفرینی
یکی دیگر از برنامههای مشوق آموزش کارآفرینی در اروپا، ایجاد دهکدهای به نام “دهکده کارآفرینی” درشهر “تارتو” دومین شهر بزرگ استونی ” است. ایده و ضرورت ایجاد چنین دهکدهای از آنجا پا گرفت که تحقیقات نشانمیدهد.
دهکده کارآفرینی یک سال پیش ساخته شده و در حال حاضر حدود ۲۵۰۰ دانش آموز و معلم در آن مشغول هستند. در این دهکده به کودکان و نوجوانان پنج تا هجده ساله حین بازی، فوتوفن کارآفرینی را آموزش میدهند. و تشویقشان میکنند در آینده برای خودشان کسبوکاری راه بیندازند.
این روش برای معلمهایی هم که به همراه دانشآموزان به دهکده میآیند، جالب است؛ “ریتر تونسی”، معلم تاریخ و مدیر دبستانی در این باره میگوید “کودکان حین بازی، مهارتهای کار گروهی و مهارتهای ارتباطی را میآموزند و یاد میگیرند که پول چگونه در زندگی روزمره دستبهدست میشود. متاسفانه این چیزها را در مدارس به آنها یاد نمیدهیم”.
معلمهایی که در این برنامه شرکت میکنند مانند دانشآموزان حین بازی از اشتباهاتشان درس میگیرند.
آنها سپس تجربههایشان را با دانشآموزان به اشتراک میگذارند. مثل ماریس که معلم هنر و کاردستی است.
او میگوید”پس از گذراندن این دوره، ایده جدیدی به ذهنم رسیده است و میخواهم یک هفته را به کارآفرینی اختصاص بدهم و به شاگردان کلاسم هم پیشنهاد کنم به دهکده کارآفرینی سر بزنند”.