دکتر بهزاد سیفی، مدیرعامل هلثیو، یکی از فعالان حوزه سلامت در اکوسیستم استارتاپی کشور محسوب میشوند، ایشان تحصیلات خود را در مقطع کارشناسی در رشته مهندسی پزشکی، در مقطع کارشناسی ارشد، مکانیک و در مقطع دکتری مجددا مهندسی پزشکی دانشگاه امیرکبیر گذراندهاند، بخشی از دکتری خود را نیز در دانشگاه وسترن انتاریو کانادا بودند. دکتر سیفی که در حال حاضر مدیرعامل مجموعه هلثیو هستند گفتگویی پیرامون مجموعه و بخشهای سلامت دیجیتال در زیست بوم نوآوری با بخش سلامت رسانه اکوموتیو داشتند، در ادامه این گفتگو را دنبال کنید:
کار خود را از کجا شروع کردید؟
در سال ۸۹-۹۰ در حوزه مکاترونیک و اتوماسیون، پلتفرمهایی را راه اندازی کردیم؛ هرچند در آن زمان مفهوم استارتاپ هنوز جا نیفتاده بود اما کاری که در آن سال می کردیم تحت عنوان همین مفهوم بود که طی آن سنسورهای هوشمند میساختیم و به صنایعی مانند ایران رادیاتور میفروختیم. دلیل اصلی ادامه نیافتن آن پروژه، تیم بود؛ چراکه تمام هم تیمی ها از ایران رفتند و استارتاپها منحل شدند. در مقطع دکترا نیز رویدادی را تحت عنوان “ایده بازار” راه اندازی کردیم که تقریبا مشابه برنامه “مسابقه میدان” است که در تلوزیون پخش میشود. از آن جایی که از این رویداد استقبال شد، آن را به یک شرکت با نام “ایده بازار امیرکبیر” تبدیل کردیم.
ایده هلثیو چگونه شکل گرفت؟
در اواخر سال ۹۵ با موسسه دانش بنیان برکت آشنا شدم و بعداً با کمک یکی از دوستانم که اکنون نیز مدیرعامل یکی از وی سیها است، هلثیو را کلید زدیم. در ابتدا تصمیم گرفتیم مطالعهی عمیقی بر بازار سلامت ایران و ترندهای دنیا داشته باشیم و بر آن اساس روی استارتاپهای موجود در این حوزه سرمایهگذاری کنیم و در صورتی که تیمی با این شرایط موجود نباشد، خودمان تیمسازی را آغاز کنیم. از آن جایی که نزدیک ترین مدل به کاری که ما میکردیم، مدل استارتاپ استودیو بود، ما هم این مدل را در پیش گرفتیم. نام هلثیو نیز از عبارت healthcare startup studio گرفته شده است.
از فعالیتهای هلثیو بگویید؟
هلثیو از سال ۹۷ با این نام کار خود را آغاز کرد. دو دوره ۱۸ ماهه را گذراند که انتهای اردیبهشت امسال، پایان دوره دوم است و دوره سوم را پس از آن آغاز میکنیم. هلثیو اولین مرکز شتابدهی و استودیو تخصصی حوزه سلامت است که در سه بخش حوزه سلامت کار خود را آغاز کرد. این سه بخش شامل سلامت دیجیتال، تجهیزات پزشکی، بایوتکنولوژی و فناوری های نوین درمان است که در هر سه بخش نیز مورد سرمایهگذاری داشتیم؛ اما در تمام حوزه ها، دو الی سه تیم در سایکل اول موفق شدند و مابقی شکست خوردند.
آیا در سایکل سوم تغییری در روند خود ایجاد می کنید؟
ما در حال حاضر در انتهای سایکل دوم هستیم، در این سایکل حدود ۷ سرمایه گذاری داشتیم که ۳ سرمایه گذاری به موفقیت رسیدند. اما در سایکل سوم با توجه به شناخت و تجربه تصمیم گرفتیم تخصصیتر عمل کنیم و تمام بخشها و زیرمجموعههای حوزه سلامت را پوشش ندهیم و تنها بر بخش سلامت الکترونیک تمرکز خواهیم داشت. به دلیل نقصهایی که در اکوسیستم کشورمان وجود دارد، تصمیم گرفتیم برای برخی تیم ها صرفا نقش شتابدهنده را بازی کنیم و برای برخی دیگر نقش استارتاپ استودیو بازی میکنیم یعنی علاوه بر ارائه سرمایه، کمک میکنیم تا تیم ها قوی شوند و یا اگر ایده و یا شخصی را مستعد دیدیم، به او کمک کنیم تا به تیم تبدیل شود.
از دید شما، حوزه سلامت با چه مشکلاتی مواجه است؟
در حوزه سلامت سه بحث وجود دارد که باعث میشود این حوزه از بقیه حوزهها متفاوت باشد. یکی از این بحث ها حساسیت ذاتی موضوع به دلیل سروکار داشتن این بخش با جان آدمهاست و “اعتماد” در این حوزه بسیار مهم است. بحث دوم درگیریهایی است که این حوزه با رگولاتوری و وزارت بهداشت و قانون گذاران دارد. بحث سوم مقاومت جامعه پزشکی در برابر استفاده از تکنولوژیهای نوظهور است. کسانی هم که قصد ورود به این حوزه را دارند باید با این واقعیت ها روبه رو شوند. استارتاپ های این حوزه غالبا اطلاعات خوبی نسبت به بازار و آنالیز آن دارند اما متاسفانه در کنار این مساله، تحلیل صنعت را فراموش میکنند. در این راستا مقاله ای در “ویرگول” نوشتم تحت عنوان اینکه “چرا استارتاپ های حوزه سلامت شکست میخورند؟”. حوزه سلامت بنابه دلایلی که عرض کردم نسبت به سایر حوزهها، صنعت و بازاری بسیار بزرگتر دارد اما علیرغم این موضوع استارتاپی در حوزه سلامت در حد اسنپ، تپسی و .. نداریم.
به نظر شما به چه دلیل پزشکان، استارتاپ راه اندازی می کنند و وارد مبحث کارآفرینی میشوند؟
از نظر من شخصیت کسی که پزشک و کارش طبابت هست با شخصیت یک کارآفرین تفاوت دارد؛ یک پزشک کارآفرین قطعا در یک قسمت از این مسیر، اشتباهی انجام دادهاست؛ او یا مسیر پزشکی را به اشتباه انتخاب کرده و یا مسیر کارآفرینی را. خیلی بعید است کسی از ابتدا سودای کارآفرینی در سر داشته باشد و مسیرش را با پزشک شدن شروع کند. فکر میکنم پزشکی که قصد کارآفرینی دارد، به اشتباه رشته پزشکی را انتخاب کردهاست؛ از طرفی پزشکان به دلیل استطاعت مالی بالا غالبا وارد کارهایی مانند ساخت و ساز و خرید و فروش و… نیز میشوند، پزشکانی هم که در حال حاضر بیشتر در مدیا حضور دارند و با تکنولوژی آشنا هستند، آینده را از آن کسانی میبینند که صاحب نوآوری باشند و شاید به نوعی احساس خطر میکنند (از نوع مثبت J). گزارشی که در سال ۲۰۱۹ دانشگاه استنفورد منتشر کرد و در آن گزارش از ورود پزشکان به فضای دیجیتال و کار با نرم افزار ابراز ناامیدی کرد و برای حل این مشکل در دانشکدههای پزشکی، در کنار درس پزشکی، واحدهایی ارائه دادند تا پزشکان برای کار با تکنولوژی تربیت شوند؛ پزشکان کشور ما نیز به این نتیجه رسیدند که مدل درآمدزایی دیگر مدل سنتی نیست و از طرف دیگر برای اینکه آپدیت باشند و از روش های نوین پیشگیری ودرمان غافل نمانند، ممکن است به این دلایل به سمت کارآفرینی میل پیدا کنند.
هلثیو در مسیر خود با چه چالش هایی مواجه شده؟
بحث تیم سازی و “منابع انسانی” نه تنها چالش هلثیو بوده بلکه چالش اکوسیستم نیز هست و فکر می کنم غالب شکستهای استارتاپ های ما ریشه در مبحث منابع انسانی دارد. این مشکلات نیز معمولا در حوزه soft skill و مهارتهای نرم هستند و غالبا در مهارتهای hard skill مشکلی پیش نمیآید زیرا این بخش کاملا اکتسابی است. افرادی که به حوزه سلامت ورود میکنند معمولا دو دسته هستند؛ دسته اول کسانی هستند که پیش زمینه آکادمیک دارند و در زمینه پزشکی و پرستاری و .. درس خواندهاند و فعالیت دارند و در محل کار خود با مشکلاتی مواجه شدند و افراد با تخصص فنی پیدا میکنند که دست به انجام کارآفرینی میزنند و یا کسانی هستند که صرفا فنی و کدنویس هستند و ایدهای در این حوزه در ذهن دارند و فردی را در زمینه سلامت با خود همراه میکنند. من فکر میکنم بزرگ ترین چالش، عدم همراهی پزشکان با افراد فنی است زیرا افراد شاغل در این حوزه درک درستی از عملکرد استارتاپ و تکنولوژی ندارند و این سوتفاهم مانع ادامه همکاری میشود.
حوزه سلامت چه سهمی از بازار دارد؟
اندازه بازار دنیا در اوایل سال ۲۰۲۰، ۱۵۰ میلیارد دلار ارزیابی شده است و پیشبینی شده که در سال ۲۰۲۶ تقریبا دو برابر میشود؛ اخیرا ما با مطالعه کشورهای مشابه ایران مانند ترکیه و .. در مقالهای اندازه بازار سلامت دیجیتال ایران را ۴۰۰ میلیون دلار تخمین زدیم که احتمالا در ۵ سال آینده این رقم دو برابر شود.
رقبای هلثیو در این بازار چه ارگانهایی هستند؟
کلمه “رقابت” در بین استارتاپ ها معنی دارد اما از آنجایی که هلثیو در این بازار به عنوان سرمایهگذار و راهبر فعالیت دارد، کلمه “رقابت” مفهومی در این بخش نخواهد داشت و حتی از نظر ما هر سرمایهگذاری که در این حوزه صورت میگیرد، به نفع همه ما است؛ زیرا هرچقدر فعالیت در این حوزه بیشتر شود، خیلی از مسائل مانند چالشهای قانونگذاری نیز به تبع آن رفع میشوند و جاده هموارتر میشود. از نظر من در حال حاضر تنها سه یا چهار مجموعه در اکوسیستم داریم که مانند مجموعه هلثیو شناخت خوبی از سلامت دیجیتال دارد و به صورت جدی در این حوزه فعال است.
بحران کرونا چقدر کسب و کارهای شما را تحت تاثیر قرار داد؟
کرونا مستقیما بر استودیو استارتاپ هلثیو تاثیر چندانی نداشت اما چند استارتاپ که در پرتفو هلثیو، متاثر از کرونا بودند؛ تاثیر کرونا گاهی مثبت بوده و گاهی منفی. به عنوان مثال کرونا تاثیر مثبتی بر استارتاپ هومکا داشت؛ اما استارتاپی با نام آیروچک که بر تصویربرداری از عنبیه چشم بیماران قلبی عروقی تمرکز دارد، از زمان ورود کرونا و سخت شدن دسترسی به بیمارستانها، شرایط نامساعدی را پشت سر گذاشت. تعدادی از استارتاپ ها نیز حول محور کرونا شکل گرفتند به عنوان مثال ما بر کیت تشخیص کرونا سرمایهگذاری کردیم که در دنیا تنها دو شرکت مجوز این کار را از FDA دارند که ما نیز در مرحله R&D هستیم.
جذب تیم در هلثیو چگونه صورت می گیرد؟
در اوایل هر سایکل سعی میکنیم که هرچه زودتر پرتفو را جمعبندی کنیم اما به دلیل مشکلاتی که در اکوسیستم وجود دارد مانند تعطیلی دانشگاهها و محدود شدن دسترسی به منابع انسانی را به دنبال دارد، معمولا در کل دوره نیز جذب تیم به صورت موردی صورت میگیرد و علاقهمندان از طریق سایت میتوانند برای همکاری اقدام کنند.
نظرتان در مورد منتورهای حوزه سلامت دیجیتال چیست؟
از نظر بنده بنابر دلایلی منتور خاص با این عنوان در این حوزه نداریم؛ اگر تعریف منتور کسی باشد که خودش در رزومه خود یک تجربه موفق داشته باشد، بخاطر نبود استارتاپ موفق در این حوزه و در این اندازه پس منتور با آن مشخصات و اندازه نداریم.
اما منتورهای حوزههای مشابه این بیزینس کمکهای بسیاری میتوانند به این بخش نیز بکنند. در کل باید گذشته منتور و تجربههای وی در زمینه رگولاتوری و … مورد بررسی قرار بگیرد تا از داشتن تجربه وی مطمئن شد.
آیا در مسیر این بیزینس با تجربه تلخی مواجه شدهاید که از انجام آن پشیمان باشید؟
بله؛ متاسفانه یک بار بر حسب اعتماد نادرست برسر یک مورد سرمایهگذاری که بخشی از سرمایه به صورت ارزی بود ، ضربه خوردیم. با اینکه مبلغ ناچیزی بود ولی حتی تا دادگاه و شکایت پیش رفتیم. من فکر می کنیم مهم تر از قراردادی که بین دو مجموعه نوشته میشود، مباحث اخلاقی و انسانی آن است؛ زیرا گاهی قراردادهای ۵۰ صفحه ای با مجموعهای بسته میشود اما با این حال باز هم ممکن است اختلافاتی صورت بگیرد و صرفا با قراردادها قابل کنترل نیست؛ از طرفی نیز قراردادهای بسیار سطحی نیز داشتیم که بسیار موفقیت آمیز بودند و فکر میکنم باید در تمام جنبهها، تعادل را رعایت کرد.
صحبت پایانی شما در این گفتگو:
یک نکته کلی اینکه، قبل از شروع یادگیری و مطالعه باید کشف کنیم که چه چیزهایی را نمیدانیم و نقاط کور را پیدا کنیم؛ چراکه پیدا کردن علامت سوال درست، مهمتر از یافتن جواب است. گاهی برخی افراد دورههای زیادی را در زمینه های مختلف میگذرانند اما متاسفانه آن دورهها و آموزش ها کاربردی نیستند. اما در مورد حوزه تخصصی خودمان، در زنجیره ارزش سلامت دیجیتال نقاط مختلفی شامل درمان تا مشاوره و .. داریم و بهتر است استارتاپها فعالیت خود را در بخش هایی از این حوزه، شروع کنند که خیلی با رگولاتوری و کادر درمان سرو کار نداشته باشد و بعد از کسب تجربه وارد نقاط حساس و پرچالش شوند.