“اسپو”، با هدف کمک به کاهش هزینه های ناباروری، شکل گرفت تا هم دسترسی مردان به ارزیابی سلامت باروری را افزایش داده و هم از هزینه هایی که در صورت تاخیر در این ارزیابی، به وجود می آید، جلوگیری نماید. درواقع، اسپو، با کنترل هزینه های مالی و افزایش آگاهی رسانی در جامعه، می تواند کمک شایانی برای نظام سلامت کشور، به شمار آید.
از این رو، با این استارتاپ نوآور سلامت باروری که به تازگی موفق به کسب مدال برنز در جشنواره بین المللی اختراعات خیام شده است، به گفت و گو نشستیم:
لطفا در ابتدا اجازه دهید تا با تیم “اسپو” آشنا شویم.
حسین واثقی دودران، همبنیاگذار اسپو و متولد اردبیل هستم که تحصیلاتم را در مقطع دکترای فیزیولوژی، گرایش تولیدمثل، در دانشگاه تبریز، به اتمام رسانیده ام.
تیم جوان چهار نفره ما، در سال ۹۸ شکل گرفت تا به طور جدی وارد حوزه “سلامت دیجیتال” و بخش “سلامت باروری” شویم که زمینه ی تخصصی و مهارتی ما بود. مهندس رضا پوستی، دانشجوی ارشد مهندسی پزشکی و همبنیانگذار خلاق اسپو و همینطور، خانم دکتر مژده غفاری، پزشک کارآفرین و مدیر ارشد پزشکی اسپو است. خانم فاطمه عنصری اصل که دانشجوی مامایی هستند هم مدیریت بخش تحقیق و توسعه اسپو را برعهده دارند.
بعد از یک سال کار تحقیقاتی برای کسب دانش فنی و همینطور طی کردن چهار ماه و نیم کارآزمایی بالینی، بالاخره توانستیم که با اخذ نتایج مثبت اولیه، حرفی برای گفتن داشته و افراد جدیدی را هم به اسپو دعوت کنیم؛ خانم دکتر مرضیه عطشان و خانم دکتر زهرا روستا که هردو دانشجوی دکتری جنین شناسی هستند، به ما ملحق شدند. مهندس سعید عالی زاده، حامد محرم نیا و خانم مهندس فائزه حسینی هم در بخش فنی به ما اضافه شده اند. همچنین، در کنار بخش بالینی و علمی، بخش هوش مصنوعی تیم مان را نیز توانستیم تکمیل نموده و در حال حاضر، اسپو یک تیم ۱۱ نفره هست.
چه شد که اسپو شکل گرفت؟
اواخر سال ۹۷ بود که یکی از بهترین دوستانم، دچار سرطان بیضه شد و لازم بود که یکی از بیضه هایش تخلیه شود. روال درمانی، معمولا بدین شکل است که اسپرم فرد باید فریز شود تا بتواند درآینده، با استفاده از تکنیک های کمک تولید مثلی (ART)، برای بچه دار شدن اقدام نماید؛ اما دوست من، برای این کار با مشکلات متعددی در مرکز ناباروری مواجه شد: اضطراب و شرمی که معمولا در همه مردان ایرانی برای نمونه دادن وجود دارد، شرایط نامناسب اتاق نمونه و … که سبب شد تا نمونه وی، با کیفیت پایین فریز گردد.
همین اتفاق، باعث شد تا من به فکر خانگی کردن (at-home) این فرآیند بیفتم و استارت کار بر روی گجت اسپو، زده شد؛ گجتی که به فرد کمک می کند تا نمونه اسپرم خودش را در منزل، تهیه کرده و آنالیز اولیه ای را از آن مشاهده کند. در صورتی هم که به مشکلی برخورد، بتواند از طریق ویدیو، آن را با پزشک خود به اشتراک گذاشته و خدمات مشاوره دریافت نماید. درنهایت هم آن را برای فریزشدن، به مرکز درمانی موردنظر ارسال نماید؛ درواقع، پلتفرم اسپو، برای ارتباط بیشتر میان پزشکان و ارائه دهندگان خدمات سلامت مردان به وجود آمد.
محصول شما درواقع چه مشکلی را رفع می کند؟
براساس گزارش سازمان بهداشت جهانی، شیوع ناباروری در کل دنیا، ۱۲ تا ۱۵ درصد هست که این آمار، در کشور ما بالاتر است و متاسفانه شاهد شیوع ۲۰ درصدی ناباروری هستیم. آنچه هم که از ناباروری در کشور ما جا افتاده، این است که ناباروری، مشکلی زنانه است؛ درحالیکه علت ۵۰-۴۰ درصد از ناباروری ها، به مردان بازمی گردد.
همچنین، شیوع ناباروری در مردان سنین۱۸ تا ۳۵ سال، از شیوع دیابت نیز در این جمعیت، بیشتر است؛ درصدی که متاسفانه تاکنون توجه جدی ای به آن نشده است.
روحیه مرد سالار ایرانی ها، عدم مراجعه جهت ارزیابی اولیه سلامت باروری، ایرادات نمونه گیری در مراکز و عدم آگاهی مردان از سلامت جنسی، مشکلاتی هستند که در این زمینه وجود دارد. لذا، برای کاهش این آمارها، به طراحی سیستمی در کنار مراکز درمان ناباروری، نیاز بود که ما به آن فکر کرده و طراحی اش کردیم.
تحصیلات شما، چگونه بر شکل گیری استارتاپتان، اثر گذاشت؟
در مقاطع تحصیلات تکمیلی در دانشگاه محقق اردبیلی، دانشگاه تهران، دانشگاه تبریز و مدتی هم در مرکز تحقیقات فناوری بن یاخته، پیرامون کوچک ترین سلول بدن یعنی “اسپرم”، پژوهش هایی را انجام دادم. در دوران تحصیلم تا مقطع دکتری، همواره شاگرد اول بوده و سال ۹۷ ، دانشجوی نمونه کشوری در مقطع دکتری شدم. عضو بنیاد ملی نخبگان هستم و چندین بار هم فرصت ادامه تحصیل در دانشگاه های خارجی طراز اول را داشته ام اما تصمیمی که فعلا گرفته ام؛ ماندن، کار کردن و ساختن است. دغدغه من در زندگی، تبدیل دانش این بخش، به فناوری و بعد تجاری سازی فناوری های حوزه باروری است.
از سال ۹۳ به طور جدی وارد حوزه کسب و کارهای استارتاپی و دانش بنیان شدم و اولین طرح ما، رقیق کننده های انجمادی اسپرم و داروهای گیاهی برای درمان ناباروری بود ولی تمرکز فعلی ما، بر روی تجهیزات پزشکی باروری است که مدیون تیم های زایشی بین رشته ای مان از شرکت پایه خود-کیان زیست یاخته ایرانیان- هستیم؛ در واقع به زعم من، درصورتی که مهندس ها، در کنار فارغ التحصیلان علوم پایه و پزشکی قرار گیرند، اتفاقات خیلی خوبی می تواند در اکوسیستم سلامت دیجیتال رخ دهد. شرکت رادین پژوه پارس آزما هم یکی از شرکت های بین رشته ای خوب است که مدیریت اسپو را برعهده دارد.
تلاش من هم تا اینجا، ایجاد چندین تیم خوب بین رشته ای با محوریت باروری بوده است تا اکوسیستم سلامت دیجیتال باروری، شکل گرفته و از حالت سنتی و تمرکز در مراکز ناباروری، خارج شود.
دقت و مکانیسم عملکرد گجت اسپو، چگونه است؟
با یک سال کار با دیتاهای واقعی که خودمان از دو مرکز درمان ناباروری اردبیل (که ورود به این مراکز هم بسیار دشوار بود) بدست آورده بودیم، توانستیم به صحت و دقتی ۹۷ درصدی برای الگوریتم هایمان دست یابیم؛ به ویژه با توجه به این نکته که کار تشخیص، به دلیل کلاس بندی های مختلف اسپرم، بسیار مشکل است.
تلاش ما در وهله اول، طراحی یک ابزار برای تسهیل دسترسی به خدمات ارزیابی و در وهله دوم، ارائه تحلیل دیتاهای ناباروری توسط پزشکان متخصص و سپس، ارائه پیشنهاد درمانی یا تغییر در سبک زندگی با استفاده از هوش مصنوعی است.
گجت ارزیابی اسپو، این امکان را برای مردان فراهم می کند تا با استفاده از نرم افزار نصب شده در گوشی همراه خود، در طی ۳۰ ثانیه، گزارش اولیه ای از وضعیت باروری شان داشته باشند. گجت، علاوه بر قابلیت اندازه گیری تعداد و تحرک پیش رونده نمونه اسپرم، از امکانات پشتیبانی از داده ها، قابلیت ذخیره سازی، گزارش گیری و ارسال به پزشک نیز برخوردار است.
چقدر طول کشید تا به نسخه اولیه محصول برسید؟
کار ما، دو فاز داشت: در فاز اول، بررسی کردیم که آیا می توانیم نرم افزاری طراحی کنیم که بتواند اسپرم را در تلفن های همراه، تشخیص دهد؟ همچنین، این نرم افزار، بر روی سیستم عامل اندروید کار کند؛ چرا که بیشتر ایرانی ها، از اندروید استفاده می کنند. فاز دوم ما، طراحی گجتی بود که برای همه تلفن های همراه، قابل استفاده باشد و با توجه به این که دوربین در نقاط مختلفی از پشت تلفن همراه قرار دارد، طراحی گجت هم فرایندی طولانی بود. طرحی که به زودی وارد بازار خواهد شد، ورژن پنجم طراحی است.
آیا اسپو، تست های انسانی را هم پشت سر گذاشته است؟
ما محصول را بر روی ۱۶۰ نمونه، تست کردیم و نتایج مثبتی گرفتیم. مقایسه ارزیابی گجت با تکنسین هم هرکدام به طور جداگانه، انجام شد و برای تایید و بررسی بیشتر، در اختیار سوپروایزری بیرون از تیم، قرار می گرفت و ایشان نتایج را مقایسه می کردند.
هم چنین، برای این که بتوانیم اعتبار سنجی ای از بازار داشته باشیم، ۵۰ نمونه پرینت سه بعدی از محصول را دراختیار بخش های مختلفی از مشتریان احتمالی خویش قرار دادیم تا فیدبک هایی هم از آنان بگیریم. اکنون هم در حال گذراندن مراحل اخذ مجوزها از رگولاتوری هستیم.
چرا از مشاوره تغذیه و روانشناسی هم در این پلتفرم، بهره می گیرید؟
وضعیت سلامت مردان به دلیل بی توجهی، در شرایطی بحرانی قرار دارد. به طور متوسط، در سراسر جهان، بدون توجه به جغرافیا، نژاد و قومیت، مردان ۶ سال زودتر از زنان می میرند.
در حال حاضر، نگرانی های بهداشت جهانی در مورد مردان، از تمرکز سنتی بر روی آندرولوژی و سلامت جنسی، به یک رویکرد جامع تر تبدیل شده است که شامل تجربیات روحی و عاطفی آن ها نیز هست اما در کشور ما، در مورد مساله مردان، با یک شکاف بهداشتی مواجه هستیم که این شکاف باید در وهله اول، توسط دولت و نهادهای بهداشتی کاهش پیدا کند؛ اما بگذارید سوالاتی بپرسم: چند درصد از مردان می دانند که هفته سلامت مردان، چه زمانی هست؟ آیا در روز مرد یا پدر، به نیازهای روانی و سلامتی مردان توجهی می شود؟
همه این موارد، عزمی جدی را می طلبد؛ به همان اندازه ای که به سلامت مادران و کودکان توجه می شود، باید برای سلامت مردان نیز اهمیت قائل شویم؛ این یک واقعیت است که برندهای موجود در بخش سلامت، تولیدکننده محصولاتی هستند که با توجه به زنان، طراحی یا تولید شده اند و به سلامت مردان تقریباً هیچ توجهی نشده است؛ به جز چند مکمل که مدعی هستند که اختلالات “عملکرد جنسی” را درمان می کنند!
صنعت سلامت هزار میلیارد دلاری و زیرمجموعه های آن – مراقبت و زیبایی شخصی، کاهش وزن، مکمل ها، روان شناسی و آگاهی بخشی – در رده سلامت مردان، چیزهای کمی برای ارائه دارد؛ از این رو، ما سعی کردیم که گامی در این جهت هم برداریم.
مهم ترین چالش هایی که با آن مواجه شدید، چه بوده است؟
در بحث فنی، وقتی کار را شروع کردیم؛ از آنجا که موضوع جدیدی بود که مطالعات اندکی هم بر روی آن انجام شده بود، واقعا لاک پشتی جلو می رفتیم؛ می خواندیم، یاد می گرفتیم و آن ها را تست می کردیم. به نوعی چرخه ناب (lean) را در مطالعات و تحقیقات علمی مان هم پیاده سازی کردیم و درنهایت، این چالش علمی با تکمیل تیم، برطرف شد.
جدای چالش های داخلی ای هم که معمولا در همه استارتاپ ها وجود دارد، چالش اصلی ما، جنبه فرهنگی داستان و جا انداختن این موضوع بود که در حوزه سلامت مردان، نیاز به “گفت و گو” داریم و تابوهای اجتماعی ای که باید تلاش زیادی برای مقابله با آن ها، انجام دهیم.
مسائل خاص مردان مانند اختلال نعوظ، انزال زودرس، سندرم کمبود تستوسترون، سرطان پروستات و بیضه، اغلب در مقایسه با مشکلات بهداشتی مرتبط با سبک زندگی مانند سیگار کشیدن، بیماری قلب و فشار خون بالا، به عنوان اولویت، درنظر گرفته نمی شوند و درعین حال، به مردان گفته می شود که ” وقت زیادی برای باروری و بچه دار شدن دارید”؛ درحالی که این حرف، فاقد پایه علمی است.
بررسی نرخ باروری مردان در سنین مختلف، نشان می دهد که میزان آن در ۴۰ سالگی نسبت به ۲۵ سالگی، به نصف رسیده و همچنین، افزایش سن مردان سبب می شود تا خطر سقط خودبهخود جنین، ابتلا به سندروم داون، تولد زودرس نوزادان و برخی از بیماریهای روانی در فرزندان آنان افزایش یابد.
آیا رقبایی برای کسب و کارتان وجود دارد؟ مزیت رقابتی شما چیست؟
شرکت هایی در بازار جهانی از آمریکا، انگلیس و کانادا وجود دارند که طی سه سال گذشته، همین نوع خدماتی که ارائه می دهیم را ارائه کرده اند. هرکدام از محصولات موجود، از فناوری های متفاوتی استفاده کرده اند که نحوه استفاده و درصد خطای آن ها نیز متفاوت است. از طرف دیگر، قیمت بسیار بالایی در دامنه ۵-۸ میلیون تومان دارند و از جنبه امنیت داده های باروری نیز شفاف نیستند؛ درحالیکه، گجت اسپو با قیمتی بسیار پایین و به صورت کاملا امن، با ارائه یک کد اختصاصی به هر فرد، کار می کند.
به علاوه، متخصصان مراکز ناباروری با توصیه سازمان بهداشت جهانی، با انجام سه بار تست می توانند از سلامت باروری، آگاهی پیدا نمایند که ما نیز در اسپو، این تست را برای سه بار و طی مدت ۹۰ روز، برنامه ریزی کرده ایم.
شرایط راه اندازی یک استارتاپ در شهرستان چگونه است؟
اگر بخواهم که در یک کلمه بگویم: سخت! متاسفانه اکوسیستم های شهرستانی، دست و پا شکسته، شکل گرفته اند؛ به عبارت دیگر، فقط شکل گرفته اند و معنی واقعی “اکوسیستم” که در آن، ارتباطی تنگاتنگ بین اجزا و واحدها برقرار باشد، به آن صورت دیده نمی شود.
در بحث نیروی انسانی ماهر و متخصص هم همیشه در شهرستان ها، مشکل وجود دارد و آخر سر این تیم هست که برای سرپا ماندن استارتاپش، مجبور به کوچ به تهران می شود. در بحث سرمایه گذاری بر روی استارتاپ ها هم تنها شاید یک درصد از استارتاپ های شهرستانی، بتوانند از فرصت هایی که در پایتخت ایجاد می شود، بهره مند گردند. در شهرستان ها همچنین نگرش به استارتاپ ها به عنوان کانالی برای ایجاد اشتغال، هنوز قوام لازم را نیافته و حمایت ها، بیشتر رنگ و بوی “وام” دارد تا “سرمایه گذاری”.
تا دلتان بخواهد می توانید در شهرستان ها، رویدادهای استارتاپی پیدا کنید؛ درحالیکه، جای خالی “شتابدهی و شتاب دهنده های قوی” در شهرستان ها، محسوس است.
آیا حمایت هایی از جانب سازمان های دولتی و منطقه ای استان اردبیل داشته اید؟
ما در پارک علم و فناوری اردبیل مستقر هستیم و تاکنون فقط از تسهیلات نمونه سازی پارک، برای ساخت MVP خود استفاده کرده ایم.
آیا تاکنون، موفق به جذب سرمایه شده اید؟
اول از همه، گلایه مندم که متاسفانه نگاه سرمایه گذاران ایرانی، بلندمدت نیست. حداقل انتظاری که ما در مورد اسپو داشتیم این بود که نگاه سرمایه گذاران به حوزه “فناوری های دانش بنیان سلامت”، با نگرش آن ها به حوزه “خدمات”، متفاوت باشد اما چنین نبود. جنبه دیگر هم ارزش گذاری پایین استارتاپ ها توسط این مجموعه هاست که به نوعی، باعث از دست رفتن سهم بنیانگذارها به میزان بسیار زیاد، می شود. درعین حال هم اگر سرمایه گذاری در زمان مناسب اتفاق نیفتد، تیم از هم می پاشد و ریسک شکست، بالا می رود.
ما در اسفند۹۹ موفق به جذب سرمایه شدیم و امسال، گجت اسپو را در بازار خواهید دید.
چه چشم اندازی برای توسعه اسپو، متصور هستید؟
سالانه ۸۸ هزار زوج، به جمعیت نابارور کشور اضافه می شود که این رقم از یک طرف، نشانگر رشد ناباروری در ایران و از سمت دیگر، نشان دهنده بازار بزرگی است که نرخ رشدی نزدیک به ۷% دارد.
محصول اسپو، همچنین از قابلیت بالایی برای صادرات به کشورهای CIS و حاشیه خلیج فارس برخوردار است. چشم اندازی هم که برای اسپو طراحی شده است، در بخش داده کاوی و تحلیل دیتاها است تا در جهت رفع مشکلات ناباروری، قدم های بزرگی برداریم.
توصیه ای به دانشجویان گرایش های مختلف زیست شناسی که به راه اندازی کسب و کار خود علاقه مند هستند، دارید؟
راه اندازی کسب و کار در حوزه علوم پایه، به دلیل تخصصی بودن، نیاز به آزمایشگاه و نبود زنجیره حمایتی مستقیم، واقعا دشوار است. با این وجود، به نظر من، باید از هر فرصتی از دوران دانشجویی، استفاده کرده و خود را در معرض چالش های مختلفی قرار دهند.
نکته دیگری هم که خیلی بد هست این موضوع است که در شبکه های اجتماعی و سخنرانی ها، کارآفرین هایی که کسب و کارهای موفقی را بعد از چندین بار شکست، توانسته اند شکل دهند، چنین مطرح می کنند که “دانشگاه، جای خوبی نیست” و ” در دانشگاه، نمی توان چیزی را یاد گرفت”؛ درحالیکه به نظر من، اگر تخصصی وجود نداشته باشد، نمی توان کسب و کاری را هم راه انداخت؛ به خصوص در علوم پایه و فناوری های دانش بنیان حوزه سلامت که موضوعی جدی است. من باور دارم که “دانشگاه، محل خوبی است؛ به شرط آن که بخواهی رشد کنی”. همینطور توصیه میکنم که سعی کنید که دایره دوستی تان را از رشته خود، خارج کرده و دوستانی بین رشته ای داشته باشید.