فناوری بیوتکنولوژی با سرعت چشمگیری در حال رشد است و متخصصان این حوزه نیز در کشور مشغول فعالیتند. دکتر رامین فاضل یکی از این افراد است که علاوه بر مدیریت کسب و کاری پرفراز و نشیب در این حوزه، مدیریت شتابدهنده ای تخصصی را نیز برعهده دارند. گفتگوی اکوموتیو با ایشان را از دست ندهید.
دکتر رامین فاضل از چه نقطه ای به اینجا رسیدند؟
بنده فارغ التحصیل مقطع دکترا پیوسته، رشته بیوتکنولوژی از دانشگاه تهران هستم؛ در ابتدا وارد حوزه پزشکی شدم اما پس از مدتی آینده خود را در بیوتک دیدم و تغییر رشته دادم. دکترا پیوسته رشته بیوتک، رشته ای است که تنها دانشگاه تهران آن را ارائه می دهد لذا ما از بعد از دیپلم، مستقیم وارد مقطع phd می شویم و تمامی مقاطع لیسانس، فوق و .. را در قالب آن طی می کنیم با این تفاوت که در این بین، کنکور دیگری نمی دهیم. در فوق لیسانس و دکتری سعی داشتم طرح های مرتبط با صنعت را انتخاب کنم و در همین حین با آقای دکتر مهبودی، مجموعه سیناژن، آریوژن و .. آشنا شدم و به همین طریق با این مجموعه ها فعالیت داشتم. سپس به یک فرصت مطالعاتی رفتم و علاقه خود را در زمینه بیوتکنولوژی دارویی دیدم. بعد از اتمام فرصت مطالعاتی، کسب و کاری راه انداختم؛ سپس در شرکت لیوژن فارمد دعوت به کار شدم و ۴ سالی است که به عنوان مدیرعامل در آنجا مشغول هستم و اخیرا شرکت سینا کلون نیز با این مجموعه ادغام شده است.
لیوژن فارمد چطور تاسیس شد؟
پیش از ورود من به لیوژن فارمد، این شرکت تاسیس شده بود. لیوژن فارمد نیز مانند یک استارتاپ، فراز و فرودهایی را تجربه کرده است و متاسفانه در ابتدا وارد یک دره مرگ می شود؛ چراکه زمینه کاری خود را به سمت “تشخیص با استفاده از روش های غیرتهاجمی” برده بود و این زمینه در علوم ۱۵ سال پیش، پیچیدگی های فراوانی داشت؛ به همین دلیل با شکست مواجه شد و مدتی در وضعیت نیمه منحل بود تا اینکه یک تغییر استراتژیک در زمینه دیگری می دهد و این مصادف با ورود بنده به لیوژن فارمد می شود؛ در آن زمان، شرکت ضررده بود. ما هم کمی تغییر استراتژی دادیم و زمینه “کیت های کنترل کیفیت داروها” و همینطور “ارائه پکیج های کنترل کیفی به شرکت های داروسازی بیوتکنولوژی” را تقویت کردیم، چراکه بازار بکری داشت و طبق ارتباطاتی که داشتیم، شرایط بهتر شد. به طوری که از سال ۹۶ تا به الان، هر سال از همه نظر، پیشرفت کردیم و نزدیک به ۷۰ نفر در حال حاضر در شرکت فعال هستند.
چرا حاضر به همکاری در شرکتی شدید که به قول خودتان در دره بود؟
این پیشنهاد از طرف شخصی به من شد که بسیار او را قبول داشتم؛ از طرفی از نظر من، کسانی که سطح تخصص و هوش بالاتری دارند، بسیار پرانرژی هستند و در چارچوب و ساختار نمی گنجند؛ خود من هم شاید یکی از آن افراد باشم و معدود افرادی که سخنشان را می پذیرم، آقای دکتر مهبودی بودند لذا زمانی که ایشان این پیشنهاد را به من دادند، برای من مهم نبود که آن شرکت ضررده است یا سودده و با توجه به اینکه می دانستم پتانسیل خوبی دارد، و بیشتر هم “پتانسیل” قابل توجهم بود، همین شد که چشم بسته قبول کردم و خیلی هم از این انتخاب خوشحالم. حتی پیش تر از این همکاری یعنی در سال ۸۷، که از طریق انجمن دانشجویی بیوتکنولوژی بنده سمتی داشتم و قصد برگزاری همایشی داشتیم، با مجموعه ایشان آشنا شده بودم و تمام سعی خود را داشتم که طرح فوق لیسانس خود را با ایشان و مجموعه شان تعریف کنم. زمانی که این پیشنهاد به من شد، ایشان استاد مشاور من بود و من طرح کسب و کار خود را به ایشان ارائه داده بودم و شناخت خوبی هم نسبت به هم داشتیم. به همین دلایل، غالب توجه من به پتانسیل این کسب و کار و شخصی که آن را به من معرفی کرد، بود و مطمئن بودم که می توانم توسط این واسطه ها کارهای بزرگی کنم.
گفتید تغییر استراتژی دادید، چطور این کسب و کار را از دره به دامنه کشیدید؟
موارد مختلفی منجر به این اتفاق شد؛ مشکل اول این بود که ما مانند اکثر استارتاپ ها توجهی به کشش و نیاز بازار نداشتیم. من فکر میکنم با توجه به فعالیت هایی که در صنعت داشتم، نیاز بازار را به خوبی تشخیص دادم و پتانسیل لیوژن فارمد نیز چه از لحاظ فضا، چه تجهیزات و منابع انسانی را ارزیابی کردم، با توجه به این مسائل تصمیم گرفتیم در زمینه کنترل کیفیت داروها فعالیت کنیم؛ به “کیفیت” بهای زیادی دادیم و تنها شرکتی هستیم که از سازمان غذا و دارو مجوز GLP را داریم؛ سازمان غذا و دارو به ما اعتماد زیادی دارد و همین باعث می شود که شرکت ها نیز به ما اعتماد کنند و این کیفیت را در گذر زمانی اثبات کردیم و حتی در سال های اخیر ما از بازار عقب بودیم؛ در کل مساله اصلی از نظر من، شناخت بازار است و همین به ما کمک کرد تا از دره خارج شویم. البته جای تاکید هست که شرکت ما از نظر منابع انسانی هم بسیار منحصر به فرد بوده و این موفقیت ها حاصل کار جمعی است.
چه چالش هایی در زمینه منابع انسانی داشتید؟
تقریبا تمامی شرکت های ایرانی در این زمینه چالش دارند؛ دلیل آن هم شرایط وحشتناک اقتصادی کشور و نرخ تورم است لذا هرچقدر هم پیشنهاد حقوقی خوبی به اشخاص بدهیم، باز هم ممکن است، به دلیل عدم انطباق دخل با خرج، آن را رد کنند. اولین مشکل ما توان پرداختی کارفرما و شرکت ها است چراکه هرچقدر هم حقوق بالاتری پیشنهاد دهیم، باز هم کمکی به کارمند نمی شود و همین منجر به یاس و ناامیدی و انفعال می شود؛ علی الخصوص که ما با افراد متخصص سرو کار داریم و هرچند نیروی کار زیاد است اما مشکل اصلی عدم ثبات کارمندان است؛ افراد متخصص غالبا برنامه یک سال آینده خود را نمی دانند زیرا ممکن است قصد مهاجرت داشته باشند. ما به دنبال نیروی کاری هستیم که علاوه بر تخصص، با اخلاق و باثبات باشد تا شرکت نیز در این روند پوزیشن های بهتری به او پیشنهاد بدهد.
از نظر من این موضوع کاملا به شرایط اقتصادی مملکت مرتبط است، زیرا منجر به عدم توانایی برنامه ریزی می شود و همین باعث می شود حتی شرکت ما با وجود اینکه در زمینه منابع انسانی بسیار غنی است، به مشکل بخورد. در این بین تعداد بسیار زیادی از متخصصان مهاجرت کرده اند و ما سعی داریم با نیروی متخصص انسانی که در کشور مانده اند و قصد پیشرفت در همین جا را دارند، به شکلی همکاری کنیم که در این مسیر درجا نزنیم، هرکسی در هر سمتی با انگیزه و علاقه کار کند و حتی به مباحث آموزشی نیز می پردازیم تا نیرو در سازمان بماند. اما در نهایت به دلیل شرایطی که عرض کردم، سازمان هر تلاشی که در این راستا بکند، باز هم عده ای از همکاری دست می کشند. البته ما تعداد زیادی شرکت در حوزه هایتک در کشورمان نداریم و افراد متخصص در این حوزه، گزینه های زیادی در اختیار ندارند؛ لذا ما همیشه سعی داریم به افراد این حوزه پیشنهادهای همکاری خوبی ارائه دهیم.
لیوژن فارمد چه خدماتی ارائه می دهد؟
لیوژن در حال حاضر دارای سه مجموعه است که این مجموعه ها به صورت وابسته به هم فعالیت دارند که یکی از آن ها لیوژن فارمد است. تمام این مجموعه ها در حوزه بیوتکنولوژی فعال هستند. لیوژن فارمد در حوزه “کنترل کیفیت فراورده های بایولوژیک” کار می کند و صرفا شامل دارو نمی شود؛ به عنوان مثال کارهای QC بخش عمده ای از واکسن ها در حال حاضر توسط ما انجام می شود؛ همچنین بخش دیگر مربوط می شود به محصولاتی مانند زخم پوش ها و یا کیت های تشخیصی کرونا، کیت های کنترل کیفیت داروها؛ ما جزو معدود شرکت هایی هستیم که در زمینه کیت تشخیص کرونا تاییدیه داریم. دیگر خدمات نیز مربوط می شود به خدمات خرد و شخصی سازی به شرکت ها و پژوهشگران. در این راستا پکیج های خدماتی شامل آزمون های مختلف برای شرکت ها و محصولات بخصوصی داریم. تعدادی خدمات خرد نیز به شرکت ها ارائه می دهیم مانند اجاره دستگاه، شخصی سازی تست ها طبق مراجع بین المللی و … .
در این بین شتابدهنده بومیکس را در قالب استارتاپ استودیو راه اندازی کردیم تا در آن، افراد از سطح صفر، حتی بدون داشتن ایده و تیم، وارد شتابدهنده می شوند و ایده را از ما (برحسب خلاهای موجود در صنعت و همچنین ترندهای دنیا) می گیرند؛ بعد از طی این مراحل، به جذب سرمایه گذار، برای تیم ها می پردازیم. در حال حاضر نیز دومین دوره جذب افراد را سپری می کنیم و دوره اول در مرحله سرمایه گذاری است. مجموعه سینا کلون به ارائه خدمات و محصولات بیولوژی/زیست شناسی مولکولی و یا محصولات در حوزه بیوتکنولوژی مانند انواع کیت ها، مواد اولیه و .. می پردازد و همچنین شبکه فروش خوبی در سرتاسر ایران دارد.
کسب و کارهای حوزه سلامت، در بخش اخذ مجوز مشکلات زیادی دارد؛ شما چه چالشی در این زمینه داشتید؟
عملکرد سازمان غذا و دارو غالبا کند است و آن چابکی لازم را ندارد؛ وزارت بهداشت نیز به قدری تضاد منافع در سیستم خود ایجاد کرده است که همین مشکل آفرین شده است؛ وزارت بهداشت حتی خود نمیداند که آیا ارگانی است نظارتی و یا مصرف کننده و وارد کننده؟ لذا، نیاز است که این مسئولیت ها را به شرکت های خصوصی و ارگان های غیر، برون سپاری کند و خود تنها نظارت گر باشد. بزرگ ترین مشکل این است که سازمان غذا و دارو به شدت کند است اما از طرفی هم زمانی که پای درد و دل آنها می نشینیم، متوجه می شویم که آنها هم حق دارند چراکه وظایف بسیار زیادی بر گردن این سازمان است و توانایی رسیدگی به همه آنها را ندارند. بزرگ ترین آسیب برای یک شرکت این است که بازرسی برای آن انتخاب شود که اطلاعات کافی راجع به عملکرد شرکت نداشته باشد زیرا همین باعث می شود که طی ارزیابی، صحبت های غیرمنطقی رخ دهد و شرکت هم راه حلی برای آن پیدا نکند. در کل بزرگ ترین مشکل کند بودن عملکرد سازمان غذا و دارو است؛ دریافت مجوز ما حدود ۳ سال طول کشید؛ زیرا ما ابتدا باید اثبات می کردیم که چرا این مجوز برای کشور نیاز است؟ توجیه کردن این موضوع، زمان زیادی می برد. از طرف دیگر، طی انجام مراحل، تا باب آشنایی با یک رئیس باز شود، تغییر سمت اتفاق می افتد و همه چیز دوباره به قدم اول خود باز می گردد و هیچ ثباتی وجود ندارد. از نظر من زمانی که سازمان کارهای متفاوت زیادی داشته باشد، فرصت این را ندارد که به طور خاص بر موضوع کار شرکتی تمرکز و مطالعه کند تا نظرات منطقی دهد. حتی برای کیت تشخیص کرونا که یک مساله اورژانسی کشور بود، ۶ ماه الی ۱ سال ارائه مجوز آن طول کشید. این در حالی است که شعار هر ساله حاکمیت حمایت از تولید ملی است اما متاسفانه به جز معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری مجموعه دیگری پناهگاه شرکت های دانش بنیان نیست.
آیا بومیکس صرفا یک استارتاپ استودیو است؟
بومیکس لزوما استارتاپ استودیو نیست؛ بلکه شتابدهنده نیز است یعنی اگر تیمی دارای ایده به بومیکس مراجعه کند، به آن تیم نیز کمک می شود.
چه تیم ها با چه شرایطی به شما مراجعه می کنند و شما چه خدماتی ارائه می دهید؟
در قالب شتابدهندگی، هر تیمی که ما را بشناسد به ما مراجعه می کند و اولین چیزی که ما از آنها می خواهیم، مکتوب کردن ایده است زیرا غالب افرادی که به ما مراجعه می کنند، ایده را تنها در سر خود دارند. کمک های ما به این تیم ها بستگی به نیازهایشان دارد؛ این نیازها ممکن است از گرفتن مجوز باشد تا مشاوره، خط تولید و سرمایه گذاری. اگر آن طرح برای ما جذاب باشد، آن را عارضه یابی می کنیم تا نیازهای آن را پیدا کنیم و سپس تعهدات یکدیگر را به هم اعلام می کنیم و در بسیاری از موارد نیز سرمایه گذاری اولیه توسط خودمان صورت می گیرد. در راستای استارتاپ استودیو ما یک رویداد یک روزه برگزار می کنیم، که طی آن به تبلیغات می پردازیم و عملکرد خود را به طور کامل توضیح می دهیم؛ سپس افراد در دوره ها ثبت نام می کنند که غالبا هزینه های بسیار کمی دارند. پس از آن وارد فاز صفر می شویم که در قالب آن کلاس های مختلفی در حوزه های مدیریت، کارآفرینی و … برگزار می کنیم و افراد را با پروژه ها آشنا می کنیم؛ سپس افراد، به تیم تبدیل می شوند و ما نیز در راستای تیم سازی و روانشناختی به آنها کمک می کنیم و بعد از آن تیم ها حول ایده ها، پروژه را انتخاب می کنند و در “فاز یک” کار را آغاز می کنند؛ “فاز یک” رایگان است منتها ما یک تعهد و ضمانتنامه حقوقی می گیریم تا افراد همکاری خود را قطع نکنند و چنانچه همکاری نکنند، مستلزم به پرداخت هزینه دوره هستند. فاز یک، یک الی یک و نیم سال زمان می برد و ما غالبا سعی می کنیم در این فاز به نمونه اولیه برسیم و در انتها سرمایه گذاری خطرپذیر صورت می گیرد و در این بین سرمایه گذاری سیدمانی را بومیکس انجام می دهد که مبلغی حدود ۵۰ الی ۱۰۰ میلیون تومان است. پس از سرمایه گذاری وارد فاز ۲ می شویم، که هدف اصلی رسیدن به نمونه اولیه دارای مجوز و قابل فروش است.
آینده حوزه بیوتکنولوژی را چطور می بینید؟
وضعیت هایتک مفعول اتفاق هایی است که در دنیا در حال رخ دادن است و این اتفاقات غالبا با ۵ الی ۱۰ سال تاخیر به کشورهایی مانند ایران می رسد؛ آینده ی دنیا در ترکیب هوش مصنوعی، آی تی و بیوتکنولوژی است و همه چیز در ترکیب این سه قرار می گیرد؛ همانطور که در دوره ای “انقلاب صنعتی” در محور بوده و ما نیز تا حدی در این زمینه رشد کردیم اما از این جا به بعد، انسان های خرمند تصمیم میگیرند تا ابرانسان ها را بوجود بیاورند؛ همانطور که در حال حاضر این امکان وجود دارد که شما از طریق هوش مصنوعی، یک دست مصنوعی داشته باشید و به آن دستور انقباض و انبساط بدهید و یا با چشم، سیگنال هایی بدهید تا اتفاقاتی بیفتد لذا بیوتک در قسمت سلول های بنیادی و بازساختی می تواند اجزای گوشت، پوست، قلب و … تولید کند؛ پس همه مسائل در آینده از زمینه های مختلف تشخیص، دارو، تمایل به جاودانگی انسان و … ترکیبی از این فناوری ها خواهد بود و بقیه موارد در خدمت این فناوری ها عمل خواهند کرد.
سخن آخر
از همه افرادی که هدف و حرکتی رو به جلو دارند، تشکر می کنم چرا که دید مثبتی دارند و به اکوسیستم کشور کمک می کنند. از نظر من زندگی ما مجموعه ای از گام هایی کوچک ولی هدفمند است که همه این ها منجر به اتفاقات بزرگ می شوند، به همین دلیل به جوانان توصیه می کنم که اهدافی کوتاه مدت برای خود تعریف کنند و در حرکت باشند تا درگیر تصمیم گیری شوند زیرا پیشرفت در حین تجربه صورت می گیرد و به دنبال آن قطعا اتفاقات خوبی برایشان می افتد.