پایش مداوم سلامتی، یکی از مهم ترین نکاتی است که با افزایش سن اهمیت بیشتری پیدا میکند. حال تصور کنید که پدران و مادران شما به تنهایی زندگی میکنند و شما نگران این پایش به خصوص در مورد بیماری های قلبی و عروقی (اولین علت مرگ و میر) هستید.
تیم ایواسا (Evasa)، استارتاپی را به کمک هوش مصنوعی به بازار ارائه داده است که میتواند از طریق تلفن همراه این پایش را در منزل میسر سازد. گفتگوی اکوموتیو با زهرا روشن، مدیر عامل و یکی از بنیانگذاران این استارتاپ را دنبال کنید:
لطفا خودتان را معرفی بفرمایید:
من در دانشگاه امیرکبیر در مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد مهندسی پزشکی خواندهام. مدت کمتر از یکسال بعد از فارغالتحصیلی در قسمت مارکتینگ یک شرکت تجهیزات پزشکی مشغول به کار شدم. بعد از مدتی احساس کردم با روحیاتم خیلی سازگار نیست و ترجیح میدادم جنس چالشهای کارم علمیتر باشد. به همین خاطر وارد حوزه هوش مصنوعی شدم. چون ادامه دادنش محدود به دانشگاه نیست، یعنی میتوان یک محصول مستقیم داشت و کماکان یک مبحث علمی نیز محسوب میشود. در هنگام جستجو برای بوتکمپهای مصنوعی با کمپ دیجی نکست آشنا شدم. حتی نمیدانستم که کمپ استارتاپی وجود دارد. یعنی از ابتدا اصراری به راه اندازی استارتاپ نداشتم. اما بعد آشنا شدن تصمیم گرفتیم که کمی گپ بزنیم و بررسی بیشتری داشته باشم. در ضمن مجدد کنکور شرکت کرده بودم و همزمان با کار نیز مشغول تحصیل در رشته علوم سیاسی شدم. در حال حاضر نیز دانشجوی ترم آخر این رشته هستم.
این همه تفاوت در رشته های تحصیلی؟
علوم انسانی یکی از علایقم بوده است. کرونا و غیرحضوری شدن کلاسها باعث شد بتوانم به علایق دیگر خود نیز برسم. چون رشته اصلی من مهندسی پزشکی ست و همیشه به تکنولوژیهای حوزه سلامت علاقه داشتم و بدون اینکه بخواهم فاصلهای در رزومه کاری و تحصیلیام وجود داشته باشد، توانستم علایق دیگر خود را با رسمیت آکادمیک دنبال کنم.
تیم تان چگونه تشکیل شد؟
محصول ما یک اپلیکیشن است که با استفاده از دوربین، علائم حیاتی فرد مانند ضربان قلب، تنفس، سطح اکسیژن، فشار خون و … را اندازهگیری میکند. قبل از اجراییشدن این ایده، ما در کمپ دیجی نکست به مدت دو هفته در حال دریافت آموزش های مربوط به تیمسازی بودیم. تمایل خودم به خاطر رشته تحصیلیام این است که بیشتر در حوزه سلامت فعال باشم. یکی از افراد تیم ما ایدهای داشت که خودم هم نشنیده بودم. یک شرکت را هم خارج از ایران معرفی کرد که روی چنین فناوریای کار میکردند. این شرکت تکنولوژی اولیهی کار ما را استفاده میکند، ولی بیشتر روی بازار شرکتهای بیمه تمرکز کرده و به عبارتی ارائه خدمت به شرکتهای بیمه را انجام میدهد. به تدریج سایر افراد تیم را گرد هم آوردیم. در حال حاضر من و همکارم پریا داوودی توسعهدهنده هوش مصنوعی هستیم. پریا کارشناسی ارشد رشته الکترونیک دارد و بعد از دریافت مدرک کارشناسی تا یکسال در شرکت شاتل فعالیت میکرد که مرتبط با رشته تحصیلیاش نبود و بعد از مدتی از آنجا خارج شد. پریا بیشتر علاقه به فعالیت در حوزه هوش مصنوعی داشت و او نیز اصراری بر راه اندازی استارتاپ نداشت. بعد از شنیدن ایده، خیلی به موضوع آن علاقهمند شد و احساس کرد که خیلی جای کار دارد و معتقد بود که این ایده میتواند به جای خوبی برسد و به تیم ما ملحق شد. بعدتر با افراد دیگری هم صحبت کردیم و خوشبختانه الان در حال گستردهتر کردن گروه هستیم.
محصول شما نمونه خارجی هم دارد؟
این محصول نمونه خارجی دارد. یک شرکت به نام «بیناه» واقع در اسرائیل و یک شرکت دیگر به نام «وستمایندز» در انگلیس این محصول را دارند. این دو شرکت شبیهترین شرکتها به استارتاپ ما هستند. بیناه به شرکتهای بیمه خدمات ارائه میکند. هرچند ما بعد از اینکه با منتورها صحبت کردیم و مسیر خود را بررسی کردیم، مسالهمان را تغییر دادیم. شرکتهای بیمه با اینکه جزو یکی از گروههای مشتریان ما هستند، به عنوان هدف اصلی ما تعریف نشدهاند. به عبارتی ما مسئله را تغییر دادیم و نشان دادیم که این ایده میتواند مشکلات زیادی را در حوزهی سلامت دیجیتال نیز حل کند. به همین دلیل ایده ما از جنبه بازار هدف و استراتژی کسب و کار تا حد زیادی تغییر کرد. هر چند در تحقیقاتمان متوجه شدیم که علاوه بر شرکتهای معرفی شده، محصولات دیگری هم در خارج از ایران هستند که هم در تکنولوژی و هم در بازار هدف شباهت بیشتری به ما دارند.
با توجه به حوزه کاری شما که حوزه سلامت هست، چالشهایی که با قانون داشتید چه مواردی بودند؟
ما در بسیاری از مواردی که پیشبینی کردیم ممکن است مشکل بخوریم، خود نقشه راه را تغییر دادیم. به عنوان مثال در یک برهه به ورود به بیمارستانها فکر میکردیم، البته همچنان هم به این مورد فکر میکنیم، اما برای شروع کار تلاش کردیم که مسیری با پیچیدگیهای اداری کمتر را انتخاب کنیم. هرچند کماکان یک قسمت از هدفی که برای محصولمان تعریف کردیم این است که بتواند برخی از اختلالها و بیماریها را تشخیص دهد. و یا اینکه تاریخچهای از وضعیت سلامتی فرد به او ارائه دهد، و اگر لازم شد به او هشدار دهد که به پزشک مراجعه کند. برای اینکه بتوانیم چنین چیزی را با دقت بالایی داشته باشیم نیاز داریم که دادههای در دسترس ما، فقط از افراد سالم نباشد. نمونههایی از افرادی با بیماریهای مختلف را نیز در اختیار داشته باشیم تا بتوانیم محصولی ارائه کنیم که برای این افراد نیز مناسب باشد و این مورد نیاز به همکاری بیمارستانها دارد. ما در حال آمادهسازی پروپوزالهایی برای ارائه به بیمارستانها هستیم تا با کمک برخی از پزشکان متخصص این مسیر را باز کنیم؛ اما این قسمتی از کار است که چالش اولیه محسوب میشود. قطعا اگر بعدا وارد بیمارستانها شویم کار کمی جدیتر خواهد شد.
پس در حال حاضر مخاطب اصلی این محصول چه کسانی هستند که بعدا قرار است در مرحله توسعه وارد بیمارستان شوید؟
ما دو نوع گروه مشتریان فردی و مشتریان سازمانی را تعریف کردهایم. تمرکز ما در این مرحله سازمانها هستند، هر چند برخی از آنها هم با واسطه به افراد خدمت ارائه میدهند. روی شرکتهای تله مدیسین، شرکتهای بیمه و شرکتهایی که در حوزه پزشکی آنلاین فعالیت میکنند و خدمتی به افراد بیمار ارائه میکنند، متمرکز شدهایم. مسالهای که مخصوصا در دوران کرونا به چشم آمد، این بود که بسیاری از افراد به خاطر مشکلات ویزیتهای حضوری به پزشکی آنلاین روی آورده بودند، اما در این حالت پزشک از راه دور به تمام علائم بیمار دسترسی ندارد. یعنی پزشک یک داده دقیق از بیمار خود داشته باشد و صرفا به شرح حال بیمار بسنده نکند. این کمبود باعث شده است ویزیت آنلاین نتواند به اندازهی ویزیت حضوری اعتماد بیماران را جلب کند و بسیاری از افراد ترجیح دادند که چالشهای حضوری را به جان بخرند و پزشک، به صورت حضوری آنها را معاینه کند. طبق آمارها هر ایرانی در سال متوسط هشت ویزیت انجام میدهد، یعنی در مجموع ۶۴۰ میلیون ویزیت در سال (که این آمار شامل بیمارستانها نمیشود). از این تعداد دو و نیم تا آزمایش است و بقیه ویزیت مستقیم پزشک. در واقع اگر ماهی سی میلیون ویزیت انجام شود، تعداد ویزیتهای آنلاین حتی به پانصدهزار تا نمیرسد. که واقعا سهم ناچیزی است. (آمارها از سخنرانی ژوبین علاقبند در انجمن تجارت الکترونیک تهران)
از یک طرف ما به دنبال این بودیم که کنار این سرویسها قرار بگیریم و امکان بالا بردن کیفیت و دقت معاینه را فراهم کنیم. از طرف دیگر نیز قرار است امکانی اضافه شود تا تاریخچه پزشکی فرد ذخیره شود و در صورت نیاز هشداری از سمت اپ دریافت کند. به عبارتی گروه هدف ما شامل افرادی است که ریسک بیماری دارند. به خصوص اینکه طبق آمار، نزدیک به یک سوم جمعیت ما ریسک ابتلا به بیماریهای قلبی-عروقی را دارند و بیماریهای قلبی نیز با اختلاف علت اول فوت ناشی از بیماری است. برای اینکه درک دقیقتری از اعداد داشته باشیم، پیش از کرونا درصد مرگ ناشی از سرطان تقریبا ۸ درصد و بیماری قلبی-عروقی حدود ۳۰ درصد اعلام شده بود. با وجود این اختلاف چشمگیر بین این دو، معمولا افراد خیلی به این موضوع حساس نیستند.
بخشی از افرادی که ریسک بالای بیماری دارند و جزو گروههای هدف ما هستند، افراد مسن جامعهاند که لازم است که به صورت مرتب پایش شوند. به خصوص افرادی که اعضای خانواده و فرزندان آنها دسترسی سریع بهشان ندارند. مثلا در شهر یا کشور دیگری زندگی میکنند و اطلاعی از والدین خود ندارند و همیشه نگران والدین خود هستند. هدف ما نیز علاوه بر دسترسی افراد به این دادهها، کاهش نگرانی اعضای خانواده از وضعیت جسمانی والدین خودشان است.
مدل درآمدی شما به چه صورت است؟
ما دو مدل روش درآمدی داریم. برای سازمانها و شرکتهای بیمه که بحث پیشگیری برای آنها بسیار مهم است، یک سرویس جانبی به صورت API و SDK و برای افراد سرویس اشتراکی در نظرگرفتهایم. به این صورت که افراد میتوانند نسبت به تهیه حق اشتراک برای مدت طولانی اقدام کنند و از خدمات استفاده کنند.
افراد با سن بالاتر که از خانواده خود دور هستند و کمی با تکنولوژی بیگانهاند و ممکن است از تلفن هوشمند استفاده نکنند. شما با این دسته از افراد با چالش مواجه نشدید؟
دقیقا این موضوعی بود که در نظر گرفتیم و بررسی کردیم که چه تعداد دستگاه هوشمند داخل کشور داریم و چند درصد از سالمندان به این دستگاههای هوشمند دسترسی دارند. نتیجه این بود که به ویژه گروهی که نزد خانواده خود نیستند، احتمالا به تلفن هوشمند دسترسی داشته باشند. یکی از چالشهایی که داشتیم و سوالی که از ما پرسیده میشود این است که تفاوت محصول شما با دستبند یا ساعت هوشمند چیست؟ اولا دسترسی به این دستگاهها بسیار پایینتر از گوشی تلفن است. دوم اینکه گروه مشتریان این دستگاهها بسیار متفاوت از هدف ما هستند و بیشتر جوانان و ورزشکاران از آنها استفاده میکنند. اینکه از افراد مسن بخواهیم همواره آن را روی دست خود نگه دارند تغییر عادت شدیدی است. در حالی که -مخصوصا با شیوع ویروس کرونا و ترویج استفاده از تماس تصویری- احتمالا افراد با نگه داشتن گوشی جلوی صورت آشناتر و راحتترند. یکی از ارزشهای هستهای ما راحتی استفاده است. به عبارتی افراد یا کار با این محصول را میدانند یا بسیار راحت میتوانند کار با آن را بیاموزند.
برخورد پزشکان نسبت به این محصول چگونه بوده است؟ آیا از این محصول استقبال کردند یا مخالفند؟
طبق مشاورههای پزشکی که داشتیم، حالت تدافعی پزشکان از حد تصور ما بسیار پایینتر بود. حتی بیشتر متعجب شده بودند که چنینی تکنولوژی عجیبی وجود دارد. اما زمانی که از نظر فنی به پزشکان توضیح میدهیم، به ما توصیه میکنند که صرفا دقت این محصول در حدی باشد که بتوانند روی آن حساب کنند. این صحبت نیز کاملا درست است و تا زمانی که به یک دقت بالینی دست نیابیم، به صورت گسترده وارد بازار نخواهیم شد. در حال حاضر دقت متوسط ما ۷ ضربان بر دقیقه است؛ در حالیکه دقت مورد تایید FDA، ۵ ضربان بر دقیقه است. اگر دستگاهی بتواند دقت مثبت-منفی پنج را اندازهگیری کند، میتواند برای اخذ استاندارد FDA اقدام کند. برنامهی ما هم همین است.
در حال حاضر چه تعداد کاربر، به صورت سازمانی و یا به صورت شخصی دارید؟
ما در حال حاضر وارد بازار نشدهایم. اصرار داریم که در ابتدا به دقت پزشکی دست پیدا کنیم و سپس به صورت گسترده وارد شویم. در حوزه فعالیت ما بحث اعتماد بسیار مهم است. اینگونه نیست که بتوان با آزمون و خطا وارد آن شد و با زندگی انسانها شوخی کرد. استارتاپ ما در حال جذب سرمایه اولیه (بذری) است و در تلاشیم با جذب افراد متخصص، کار را سریعتر پیش ببریم.
به عنوان جمعبندی صحبتهای شما، اگر نکته ای باقیمانده است بفرمایید:
همیشه از ما میپرسند که هدف ای چیست؟ در پزشکی «زمان» یک موضوع جدی است و روز به روز اهمیت آن بیشتر مورد توجه قرار میگیرد. ما برای درمان همه بیماریها یک زمان طلایی تعریف میکنیم. هرچقدر این زمان دست برود و افراد در مرحله دیرتری به پزشک مراجعه کنند، هم درصد موفقیت درمان کاهش مییابد و هم هزینهها و عوارض جانبی آن افرایش پیدا میکند. این موضوع باعث بروز اتفاقات ناگواری میشود که شاید خیلی از آنها قابل پیشگیری بودند. این موضوع مثلا در بیماری سرطان ملموستر است. به طور کلی برای پزشکان و علم پزشکی «پیشگیری» مهم است و سعی بر این است که یک بیماری را قبل از اینکه علائم آن نمایان شود، تشخیص دهند. یک از راههای رسیدن به این هدف «پایش سلامتی» است. این حوزهای است که ایواسا در آن فعالیت میکند. ما میخواهیم افراد پیش از آنکه دیر شود، به صورت مداوم مراقب سلامتی خود باشند و هزینهی درمان را برای خودشان، عزیزانشان و سیستم سلامت کشور کاهش دهند. ما امیدواریم حساسیت روی این موضوع بالا برود و مراقبت از سلامتی در بین افراد رواج یابد. در این صورت میتوانیم بگوییم رسالت ایواسا انجام شده است.
در این مسیر مربیها و مسئولان کمپ دیجی نکست حمایت فوقالعادهای از ما داشتند و سهم زیادی در به سرانجام رسیدن محصول دارند. بسیاری از نکاتی که ما در آنجا آموختیم، حاصل سالها تجربهی افراد متخصص است و اگر قرار بود بیرون از کمپ به آنها دست پیدا کنیم باید سالهای زیادی را صرف آن میکردیم. واقعا کار کردن کنار افرادی که سطح یک خودشان هستند به شدت لذتبخش است و ریسک کار را هم برای ما کاهش میدهند. امیدوارم در نهایت بتوانیم با کمک این عزیزان به نتیجهای برسیم که سهمی در بالا بردن کیفیت زندگی عزیزانمان داشته باشد.