آیا تا به حال برایتان سوال پیش آمده که کارآفرینی و تجربه اداره یک کسب و کار چه حسی دارد؟ اگر از بیرون به قضیه نگاه کنید، شاید تصور کنید که یک شرکت همچون دشتی آرام و آفتابی است با بارندگی های گاه و بیگاه و رنگین کمانی که زینت بخش آسمان است. کارآفرین نیز در آن دشت پهناور همچون پادشاهی قدرتمند، بر همه چیز تسلط دارد.
اما باید گفت که این خیالی بیش نیست. کارآفرینی بیشتر شبیه به سوارشدن در یک ترن هوایی با فراز و فرودهای فراوان است که تجربه بی وقفه و همزمان احساس هیجان، ترس، خوشحالی و آشفتگی است.
فراز و نشیب های کسب و کار چه هستند؟
وقتی صحبت از حس اداره یک کسب و کار می شود، احساسات مثبت مانند هیجان و انگیزه بالا تنها بخش خوب کار را توصیف میکند. زمانی که اوضاع شرکت مساعد است، سطح آدرنالین شما به قدری بالا خواهد بود که میتوانید یک موشک به هوا پرتاب کنید.
اما همان طور که در مراحل مختلف کسب و کار پیش میروید، میبینید که رسیدن به سرازیری ها و موقعیت های ناامیدکننده، بخشی اجتناب ناپذیر در این مسیر است. یک کارآفرین به طور مداوم در برآیندی از احساس هیجان و ناامیدی قرار میگیرد.
در این مطلب قصد داریم موضوعاتی را بیان کنیم تا شما نیز سوار ترن هوایی کسب و کار شده و احساس واقعی کارآفرینان را درک کنید.
احساس سرخوشی – سیر در میان ابرها
این مورد رایج ترین حس هنگام آغاز یک کسب و کار است. ممکن است این حس، نشان از بی تجربگی داشته باشد اما داشتن خوشحالی مفرط، تجربه ای ناگزیر در شروع کار است. البته رفته رفته این احساس هیجان و اعتماد به نفس فروکش کرده و به یک خاطره تبدیل میشود.
وقتی همه چیز خوب پیش میرود، سرخوشی به خودیِ خود ایجاد میشود. یک مشتری جدید یا امضای قرارداد تجاری میتواند سطح سروتونین شما را بسیار بالا ببرد. در واقع، سرخوشی این اتفاق باعث میشود که احساس شکست ناپذیری کنید و این خود، منجر به ریسک بیشتر از حد معمول میشود. اگرچه ریسک یک شمشیر دو لبه است، اما همه ما میدانیم که مخاطره، اساس کارآفرینی است و داشتن جسارت انجام آن، برای کارآفرین یک مزیت تلقی میشود.
با این وجود، این حالت هیجان مضاعف معمولا شریک شرور خود، یعنی ناامیدی را به دنبال دارد.
نا امیدی – رسیدن به آخر خط
در دنیای کسب و کار، سرخوشی و ناامیدی یک خصلت مشترک دارند و آن، این است که هر دوی آنها شما را به سوی ریسک کردن سوق میدهند. البته در مورد دوم، عمل ریسک تنها برای رهایی از وضعیت بدی است که دیگر نمیتوانید آن را تحمل کنید. این نوع واکنش گاهی با نتایج مثبت همراه است؛ اما اغلب منجر به فاجعه های بزرگتر میشود، زیرا استیصال، به قدری قدرت تفکر منطقی شما را تحت تاثیر قرار میدهد که چشم بسته از چاله به چاه می افتید. به همین دلیل است که به کارآفرینان توصیه میشود تا در حالت خونسردی و با ذهنی باز تصمیم گیری کنند.
به عبارت دیگر، ناامیدی میتواند آغازکننده گرفتاری ها باشد. وقتی امید از بین میرود، همه چیز غیرممکن به نظر میرسد، طوری که احساس میکنید شکستی جبران ناپذیر داشته اید و از شروع کار پشیمان میشوید.
آنچه اهمیت دارد این است که به خاطر داشته باشد “این نیز بگذرد”.
ناامیدی بخش ناگزیری از دنیای تجارت است. تنها کاری که شما میتوانید انجام دهید، این است که یاد بگیرید چگونه سریعتر و آسانتر بر آن غلبه کنید. این احساس همیشه در کمین است و منتظر فرصتی برای تضعیف اعتماد به نفس شماست. بهتر است آن را بپذیرید تا احاطه کمتری بر شما داشته باشد.
چگونه با فراز و نشیب های کسب و کار کنار بیاییم؟
بله، در شرایطی خاص، پستی ها و بلندی ها شما را از پا در می آورد. در هر لحظه فکر تسلیم شدن به ذهنتان خطور میکند و نزدیک است که همه چیز را رها کنید اما این کار را انجام نمی دهید و نباید هم انجام دهید. چون بعد از چند مرتبه به ترک کردن کارها عادت خواهید کرد. همچنین در این صورت، بازگردانی امور به حالت اول به مراتب سختتر خواهد شد. مهمتر از همه، چیزی که برنده را از بازنده متمایز میکند این است که برنده همیشه و حتی پس از باخت هایش دوباره تلاش کرده است.
اگر در حال دست و پنجه نرم کردن با چالش های کسب و کار خود هستید و برای غلبه بر آنها دنبال ایده میگردید، میتوانید از توصیه های زیر که اسرار موفقیت ۲۴ کارآفرین برجسته است سرمشق بگیرید:
پیروزی های کوچک را جشن بگیرید
من یاد گرفته ام که حتی برای موفقیت های کوچک هم جشن بگیرم. این دستاوردها بیشتر از نقاط عطف اصلی اتفاق می افتند و به رسمیت شناختن آنها، در حفظ انگیزه و انرژی مثبت نقش به سزایی دارد. عامل اصلی فرسودگی شغلی، عدم وقوع موفقیت های بزرگ نیست بلکه ملال آور بودن فواصل زمانی بین آنها میباشد.
در محیط کار بهانه های زیادی برای جشن گرفتن وجود دارد. خوب است یاد بگیریم، هر دستاورد کوچکی را پاس بداریم. پیشرفت و ترقی واقعی، در حفظ حرکت رو به جلو در هنگام سختی هاست. تمرکز بر خبرها، اتفاقات و نتایج خوب، هر چند کوچک باشند اما به تشکیل ذهنیت مثبت کمک زیادی میکند.
اندازه گیری و تجزیه و تحلیل کنید
برای من، بزرگترین چالش اداره یک کسب و کار حفظ آرامش در طی نوسانات بازده است. افزایش بازده روزانه در شرکت منجر به استرس می شود. تولید روزانه بازده شرکت ما حاصل مجموعه ای از فعالیت های بالادستی است.
خوشبختانه، ما تجزیه و تحلیل را بر اساس معیارهای شرکت خود انجام میدهیم و در هر موقعیتی به سرعت، معیارهای بالادستی را بررسی میکنیم تا مطمئن شویم که هیچ مشکلی وجود ندارد. اگر ورودی های مورد نظر اندازه متناسبی داشته باشند نباید بابت پایین آمدن بازده نگران شویم. اما اگر معیارهای معین شده از حد خود خارج شوند، علت را جویا میشویم تا اقدامات اصلاحی لازم انجام گیرد.
بر پیشروی تمرکز کنید
من اداره یک شرکت را شبیه دوی ماراتن میبینم. همان طور که یک دونده ماراتن سعی میکند از حرکت خیلی سریع یا خیلی کند اجتناب کرده و در عوض بر تعادل تکیه کند تا در تمام مسیر، انرژی داشته باشد، یک گروه تجاری نیز باید با گام هایی پیوسته در مسیر صعود و نزول، انرژی خود را بر حرکت به سوی جلو متمرکز سازد. اگر مدام درگیر هیاهوهای شرکت باشید به سرعت انرژی خود را از دست خواهید داد.
نیمه پر لیوان را ببینید
با آن که شرایط سخت، بقای کسب وکارها را بسیار دشوار میکند، این را به خاطر داشته باشید که هر سکه دو رو دارد و شما باید روی جنبههای مثبت مدیریت شغل خود تمرکز کنید. من بسیاری از صاحبان کسب و کارها را دیدهام که در چنین موقعیت هایی عصبی میشوند، چمدان های خود را بسته و بدون امتحان کردن روشها و مدل های تجاری جدید، بازار را ترک میکنند.
اما در چنین شرایطی میبایست، مدل کسب و کار خود را به روزرسانی کرده و به دنبال راههای تغییر باشید.
خلاصه این که از مواقع سخت، به عنوان فرصتی برای ترقی و درخشش استفاده کنید.
بین کار و زندگی شخصی تعادل برقرار کنید
لازمه عبور موفق از پیچ و خم های اداره یک کسب و کار، ترتیب دادن به روال زندگی شخصی است. به کارهای غیر شغلی خود رسیدگی کنید و فعالیتهای روزانه ای که به کاهش استرس شما کمک میکند را انجام دهید. برای مثال اگر یوگا یا مدیتیشن برای شما مفید است، در طول هفته زمانی را برای انجام آنها اختصاص دهید. البته با توجه به تفاوت افراد، هر کس میتواند فعالیت تقویت ذهنی متناسب با شخصیت خود را برگزیند.
ژورنال بنویسید
من دو عادت را در خود نهادینه کرده ام که مرا در چالش های کاری ثابت قدم نگه میدارد. یکی از آن عادت ها نوشتن روزانه ژورنال است. این کار به من امکان میدهد، بتوانم موقعیتی را بر روی برگه پیاده سازی کنم و با تامل به تحلیل آن بپردازم. مواقعی بوده که مشتریان خود را از دست داده و یا با مشکلات فنی و درگیری اعضای تیم رو به رو شدیم. در تمام این مدت نوشتن ژورنال به من کمک کرد تا چشم انداز خود را بازیابی کرده و به نقطه ثبات برگردم.
عادت دوم انجام تمرینات ورزشی است. پایبندی به یک برنامه ورزشی در همه شرایط، تناسب اندام و سلامت شما را تضمین میکند.
خونسرد باشید
به عقیده من بهترین مکانیزمی که در طول این سالها مرا در مدیریت شرایط سخت یاری کرده، حفظ آرامش و خونسردی است. در واقع با این مهارت میتوانیم بدون جنگیدن با احساسات منفی آنها را به آرامی بپذیریم.
آرامش یک اصل است و بر این نکته تاکید دارد که فرد باید از دید عقل و منطق به احساسات خود نظاره کند و به جای تمرکز بر روی موضوعی که آن احساس را تحریک کرده، لحظاتی را به کنار آمدن با حس ایجاد شده سپری کند. در نهایت این تمرین روحی، شما قادر خواهید بود احساسات منفی ناشی از عملکرد بد شرکت را تضعیف کرده و هیجانات مفرط ناشی از موفقیت ها را دور کنید.
نقطه آغاز خود را به خاطر بسپارید
همیشه به یاد داشته باشید که از کجا شروع کرده و تا کجا پیش رفته اید و اهداف فعلی خود را معین نمایید. هنگام تلاش برای توسعه یک ایده، احتمال دلسردی به دلیل سنگینی کار، زیاد است. مجموعه ما با این باور شروع کرد که هنر باید برای همه قابل دسترسی باشد و این موضوع را همواره در مواقع سخت یادآور میشویم.
حفظ روحیه و انگیزهای که با آن کار را آغاز کردیم بسیار اهمیت دارد.
بدانید که همه چیز گذراست
ترفند شماره یک من در هدایت کسب و کار، به کار بردن این عبارت است: “تا ببینیم چه میشود”. من این حقیقت را دریافتهام که چیزی که در ابتدا خوش شانسی به نظر میرسد، میتواند تبدیل به اتفاقی بد شود و بالعکس. عدم قطعیت در مورد امور آینده، راهبرد بزرگی در حفظ ثبات است.
برای نمونه، سال گذشته تجارت ما یک شبه از ۲.۸ میلیون دلار در سال به نزدیکی صفر سقوط کرد. در ظاهر، این رویداد بسیار بد به نظر میرسید (و همین طور هم بود)، اما قضایا به خیر منتهی شد. ما مدل کسب و کار خود را تغییر دادیم، درآمد خود را بازیابی کرده و از نو آغاز به رشد کردیم.
هرگز دست از یادگیری برندارید
بسیاری از کارآفرینان فاقد حس کنجکاوی هستند و میلی به یادگیری ورای حیطه کاری خود ندارند. این امر در آینده مشکلاتی را برای آنها به بار میآورد. برای جلوگیری از بروز مشکلات، این افراد باید بیش از پیش، بر افزایش مهارت و دانش خود سرمایه گذاری کنند. اگرچه تمرکز بر مدیریت بسیار مهم است، اما اطلاع یافتن در سایر زمینه ها نیز برای رهبر یک مجموعه ضروری است.
کارگاههای آموزشی، کتاب ها و کلاس های مشاوره، ابزار خوبی برای یادگیری مهارتهای جدید هستند. شما نمیتوانید برای همیشه بر همان میزان دانش اولیه خود باقی بمانید و اگر همپا با پیشرفت شرکت، ارتقا نیابید، به بنبست خواهید رسید و شتاب خود را از دست میدهید.
هرچه کارآزموده تر باشید، گزینه های بیشتری برای گذر از فراز و نشیب ها خواهید داشت. بنابراین، تا جایی که میتوانید اطلاعات خود را بالا ببرید و یادگیری را متوقف نکنید.
با سایر صاحبان مشاغل صحبت کنید
تجربه به من نشان داده، یکی از بهترین راهها برای کنار آمدن با نوسانات محیط کار، همصحبتی با همتایان شغلی است. من به طور منظم با گروهی از کارآفرینان صحبت میکنم و این واقعا به من در درک مسائل کمک میکند. بعضی از این افراد، صاحبان شرکت هایی با زمینه فعالیت مشابه هستند و بعضی دیگر، صنایع متفاوتی را مدیریت میکنند. یکی دیگر از مزیت های انجام این توصیه، این است که چون هر یک از مدیران در مرحله متفاوتی از توسعه شرکت خود هستند، میتوانید از آنها، ایده ها و تجارب خوبی کسب کنید و برد و باخت های خود را با آنها به اشتراک بگذارید.
شریکی مسئولیت پذیر اختیار کنید
یکی از اولین روابطی که دارندگان مشاغل کوچک را به ایجاد آن تشویق میکنم، یافتن شریکی مسئولیت پذیر است. تاکنون چهار کسب و کار راه اندازی کردهام ولی در هیچکدام، بدون داشتن یک تکیه گاه نمیتوانستم موفق شوم. هنگامی که ترن هوایی احساسات برخاسته از شرایط کاری، به طور اجتناب ناپذیر شروع به حرکت میکند، اهمیت حضور یک پشتیبان قابل اعتماد، دو چندان میشود. بنده علاوه بر داشتن شریکی مسئولیت پذیر، افتخار همراهی یک مربی را هم در تیم خود داشتم. هر دوی این اشخاص، کار خود را به صورت تمام و کمال انجام دادند.
پیاده روی های طولانی داشته باشید
من روزانه حداقل دو مرتبه پیاده روی طولانی انجام میدهم و روزانه ۴ تا ۷ مایل را هدف قرار میدهم. در این مدت با دوستانم چت میکنم، به موسیقی، پادکست یا یک کتاب صوتی گوش میدهم. بسته به روحیهام، ممکن است چیزی را انتخاب کنم که در پیدا کردن ایده های جدید بازاریابی به من کمک کند یا مایه رشد فکری ام باشد. بعضی وقتها هم صرفا آهنگ گوش میدهم.
روی فرآیند کار تمرکز کنید و نه نتیجه آن
شاید بزرگترین چالش شما به عنوان رهبر گروه این باشد که مدام خود را با شرایط وفق دهید. یافتن راهی برای توسعه یک فناوری پیچیده، نیاز به تفکر خارج از چهارچوب و انطباقات زیادی دارد. با این اوصاف، پیشگام شدن در یک بخش تجاری جدید و بی سابقه کار آسانی نیست. معرفی یک نوآوری کاملا جدید به بازار، بدون هیچ پیش زمینه ای و تلاش برای فروش آن، قطعا با موانعی رو به رو میشود.
از تمرکز بر کسب و کار و به حداقل رساندن حواس پرتی ها است که به نتیجه مطلوب میرسید. با تمرکز بر فرآیند کار به جای نتیجه آن، دانش لازم برای ایجاد تغییرات مورد نیاز در موفقیت را به دست می آورید.
ورزش کنید
ورزش یکی از بهترین روشهایی است که من هنگام رسیدگی به امور شرکت از آن استفاده میکنم. به وسیله تمرین جسمانی، ضمن خارج شدن از فضای داخل و تنفس هوای تازه، میتوانید نگرانی و اضطراب وارد شده در طی روز را پشت سر بگذارید. صرف ۳۰ دقیقه از روز برای ورزش کردن، میتواند تاثیر مثبتی بر بهبود خلق و خوی شما داشته باشد.
صبر و استقامت داشته باشید
کارآفرینان باید به شرکت خود متعهد باشند تا کسب و کارشان موفق باشد. ایده شما بیش از آنچه پیش بینی میکردید زمان و پول صرف میکند و با شکستهایی مواجه خواهید شد. اما اگر با وجود شکست های مکرر، تسلیم نشوید و از خود استقامت و بردباری نشان دهید، بالاخره به هدف خود دست مییابید. به تلاش خود ادامه دهید. همه چیز به میزان مقاومت شما بستگی دارد.
بر اهداف بلندمدت تمرکز کنید
به عنوان یک کارآفرین باید پوست کلفتی داشته باشید. من به دوستانم به شوخی میگویم که در تمام بدنم پینه دارم. اگر میخواهید موفق شوید، انعطاف پذیری یک ضرروت است. بهترین راه برای پیشبرد کارها این است که روی اهداف بلند مدت متمرکز بمانید. تنها اشخاصی که با تمام وجود روی اهداف خود کار میکنند میتوانند بر سختی های کسب و کار فائق بیایند.
بهترین راهکار مقابله ای من در این مورد، این است که خود را با افراد همفکر احاطه کنم. این افراد سایر صاحبان مشاغلی هستند که استرس و دغدغه های روزمره مشابهی دارند و مرا بهتر درک میکنند.
دار و ندارتان را روی یک هدف سرمایه گذاری نکنید
رمز گذر از پستی ها و بلندی ها، قرار دادن همه ظرفیت، انرژی و امید خود بر یک هدف واحد نیست. اگر بر اساس چند منبع تولید درآمد برنامه ریزی کنید، زمانی که فرایند پیشرفت در یکی از گزینه ها کند پیش میرود، میتوانید به منابع دیگر تکیه کنید و این برای توسعه شغلی شما بسیار مفید است.
من با درک این موضوع که همه چیز موقتی است و اتفاقات، آن طور که باید در حال رخ دادن هستند، با موقعیت ها کنار می آیم. آنچه را که خیلی از مردم، سرخوردگی محسوب میکنند، من آن را به عنوان زمانی برای درنگ و تامل میبینم. در مواقعی هیچ واکنشی نسبت به رخدادها نشان نمیدهم و فقط آرامش خود را حفظ میکنم. این ترفند مقابله ای، احساس بسیار خوبی دارد.
ساختار عملکرد و ثبات آن را حفظ کنید
اگر پایه و اساس شرکت محکم باشد، فرقی نمیکند که در بالادستها باشیم یا در سرازیری. تا زمانی که نقشه راه را در دست داشته باشیم و بدانیم چه باید کرد و در چه زمانی باید اقدام کرد، میتوانیم از پس سختی های راه برآییم. تمرکز و ثبات عمل، به کاهش ترس هنگام رکود شرکت کمک میکند. نباید فراموش کرد که زمان افول تجارت، همیشگی نیست و تمرکز بر ساختار عملی شرکت از هراس و تردیدها جلوگیری میکند. داشتن ثبات قدم در کاری که انجام میدهید و زمانی که صرف میکنید، تضمین گر بازگشت روزهای بهتر است. پس خود را برای آن روزها آماده کنید.
همواره دلیل آغاز را به خود متذکر شوید
من معتقدم یک کارآفرین واقعی همیشه باید “چرایی” کار خود را در نظر داشته باشد.
چرا خود را درگیر دردسرهای این تجارت کرده اید؟
من همیشه در مواقع شکست سعی میکنم احساس ناامیدی، مرا از دلیل و غایت اصلی آغاز کارم دور نکنند. چیزهای کوچک میتواند حواس شما را پرت کند، اما اگر نفسی بکشید و به اهدف کلان شرکت فکر کنید، همه چیز آسانتر میشود.
اجازه ندهید احساسات بر شما غلبه کنند
هیچوقت بنا بر احساسات تصمیمگیری نکنید. افق و چشم انداز بزرگتری داشته باشید و بر اساس منطق عمل کنید. این دلیل که امروز شکست خوردید، به این معنی نیست که فردا نمیتوانید موفق شوید. یا بالعکس، اگر امروز همه چیز خیلی خوب پیش رفت، دلیل بر آن نمیشود که بی گدار به آب بزنید.
این بدان معنا نیست که به طور کامل تعاملات خود را عاری از احساس کنید، بلکه کافی است در تصمیمات صرفا بر احساسات اتکا نکنید.
تیمی پرشور و اشتیاق بسازید
تیمی تشکیل دهید که به اندازه خود شما شوق انجام کار داشته باشند. وقتی افراد گروه دل به کار میسپارند و برای موفقیت کوشش میکنند، دلگرمی آنها شما را در مسیر کسب و کار نگه میدارد. تلاش گروهی بسیار ارزشمند است.
نتیجه گیری
راه اندازی یک کسب و کار، شغل آسانی نیست. اکنون میدانیم که در این راه پیچ وخم های زیادی قرار گرفته. به لطف تجربیاتی که کارآفرینان موفق در اختیار ما قرار داده اند، حالا دیگر با آگاهی بیشتری میتوانیم از فراز و نشیب های کارآفرینی گذر کنیم.