جو پروکوپیو مدیر تولید Get Spiffy و بنیانگذار Teaching Startup است که بیش از سه دهه تجربه کارآفرینی دارد و در این مقاله از تجربیات خود در مسیر کسب و کار میگوید:
من در طول ۲۰ سال گذشته یک روش رهبری را کامل کرده ام که دستاورد های شگفت انگیزی در بهره وری و نوآوری داشته است. من آن را “زمان مولد” می نامم.
در ابتدا، این مفهوم ممکن است غیر قابل درک به نظر برسد. اما هنگامی که متوجه شدید که چگونه آن را به درستی انجام دهید، نتایج می تواند بازی را تغییر دهد.
به عنوان یک رهبر، مسئولیت اصلی شما این است که بهره وری تیم خود را به حداکثر برسانید. شما نیاز دارید که آن ها کارآمد باشند و انگیزه داشته باشند، اما بیشتر از همه نیاز دارید که آن ها روی وظایف و پروژه هایی کار کنند که تاثیرگذارترین نتایج را برای نتیجه کسب و کار شما ایجاد کنند. این که همه اعضای تیمتان کمی سخت تر کار کنند، به خودی خود این کار را انجام نمی دهد. شما باید خارج از چهارچوب فکر کنید.
لازم به ذکر است، من از این عبارت به اندازه شما بدم می آید. دقیقا در آن چهارچوب چیست؟ چرا به بیرون از آن می رویم؟ وقتی به آنجا رسیدیم چه کار می کنیم؟ در خلا، «بیرون از چهارچوب فکر کن» تصاویری از یک نمایش دلقک را تداعی می کند، و ترس این است که در نهایت وقت خود را با انجام سقوط اعتماد تلف کنید، و تمرکز خود را از آنچه که قرار است نتایج با کیفیتی برای کسب و کار ایجاد کند، پرت کنید.
تفکر خارج از چارچوب به معنای تنظیم مجدد اهداف و نقاط عطف است.
بهترین رهبران دائما برای به حداکثر رساندن زمان تلاش می کنند، زیرا زمان معمولا کمیاب ترین منبع آن هاست. اما هر مدیر عامل و موسسی که با آن ها صحبت می کنم به شما خواهد گفت که بیشترین زمان تلف شده در پی دنبال کردن اهداف و نقاط عطف اشتباه است. مهم نیست که تیم شما چقدر کارآمد و با انگیزه است، هر چه آن ها سخت تر به دنبال اهداف اشتباه باشند، زمان بیشتری را تلف می کنند.
من ترجیح می دهم هر روز یک ساعت پر بار متمرکز بر اهداف و نقاط عطف درست داشته باشم تا این که ۱۲ ساعت در روز روی اهداف اشتباه تمرکز کنم.
چگونه می توانید این وضوح را بدست آورید؟
معمولا تیم ها به خودی خود در چرخه کاهش کارایی قرار می گیرند. کاری که آن ها انجام می دهند نتایج درستی را به همراه ندارد، اما در نهایت نتایجی را به همراه دارد. از آنجایی که هیچ کس نمی خواهد از این دستاوردها چشم پوشی کند، برای دستیابی به بازدهی کاهش یافته، سخت تر و سخت تر فشار می آورند.
مثل این است که هیچ کس نمی خواهد برای بررسی نقشه جلو بیاید. اما تمام آن زمان تلف شده – و تمام زمان مورد نیاز برای بهبودی از فرسودگی غیر قابل اجتناب – زمانی است که باید صرف تنظیم مجدد اهداف و نقاط عطف شود.
راه هایی وجود دارند که می توان از طریق آن ها زمان های اتلاف شده واکنشی را با اتلافی های مولد پیشگیرانه مبادله کرد.
هفته فکر کردن
این چیزی است که من سال ها استفاده می کنم. در اوایل کارم، استارتاپی که من به آن ملحق شدم هر سال یک هفته اختصاص می داد و در آن کل شرکت را برای چند روز به یک استراحتگاه کوهستانی دور افتاده می برد تا جلسات و برنامه ریزی را در سطح شرکت برگزار کند.
جوانتر هایی مثل من از این هفته ها به عنوان بهانه ای استفاده می کردند تا مهمانی های زیادی را با بودجه شرکت انجام دهند، و سپس محتوای روز بعد را با حواس پرت دنبال می کردند. این دستوری برای افزایش بهره وری و نوآوری به نظر نمی رسد، اما خیلی سریع متوجه شدم که بلافاصله بعد از آن هفته و مدتی پس از آن، افزایش بهره وری عظیمی را تجربه کردم.
و من تنها نبودم. من با همسالانم صحبت کردم و متوجه شدم که همان تمرین فکر کردن به کسب و کار در حالی که از کسب و کار دور هستیم و ۱۰۰ درصد آن را انجام نمی دهیم، دیدگاه متفاوتی به ما می دهد. قوانین، رویه ها و پروتکل ها حذف شدند و به ما این امکان را می دهند که ایده های تازه ای را برای منتقل کردن به دنیای تجارت خود توسعه دهیم و بلافاصله بازی های جمعی خود را تقویت کنیم.
مدیریت نمیدانست چرا این موضوع جواب می دهد، اما می دانستند که کار می کند، بنابراین به انجام آن ادامه دادند.
اکنون این کار را هر شش ماه یکبار انجام می دهم، اما این کار را کاملا به تنهایی انجام می دهم و جایی نمی روم. به علاوه، من هر شب مهمانی نمی روم. بسته به محدودیت زمان و منابع خود، می توانید این کار را با تیم اجرایی، تیم رهبری یا کل شرکت خود انجام دهید.
سوالاتی که باید در طول هفته فکر کردن از خود بپرسید
- اگر کسب و کار شما به شکل فعلی وجود نداشته باشد و مجبور شوید آن را از ابتدا بازسازی کنید، چه؟
- اگر بخواهید همه چیز را از نو شروع کنید چه کار می کنید؟
- واقعا امروز چه کار میکنید؟
- چه چیزی کار می کند، چه چیزی کار نمی کند و چه چیزی باید کار کند؟
- با در نظر گرفتن موارد فوق، چگونه باید اهداف و نقاط عطف خود را تنظیم کنید؟
در این نسخه از هفته فکر کردن که بعدا فهمیدم کاری بود که بیل گیتس در روز های اولیه مایکروسافت انجام می داد، من به طور کامل از تجارت خارج می شوم و وقت خود را صرف فکر کردن در مورد هر بخش از آن می کنم.
تصور می کنم کسب و کار من به شکل فعلی وجود ندارد و باید آن را از ابتدا بازسازی کنم. سپس زمان زیادی را صرف فکر کردن به این می کنم که اگر امروز مجبور باشم همه چیز را از نو شروع کنم، چه کار می کنم. سپس به آنچه در واقع انجام می دهیم نگاه می کنم. چه چیزی کار می کند، چه چیزی کار نمی کند و چه چیزی باید کار کند؟
من با اهداف و نقاط عطف جدید یا تعدیل شده مواجه می شوم. سپس آن را به تیمم منتقل می کنم.
تنظیم مجدد تمام روز
کناره گیری و جلسات تمام روز مفاهیم جدیدی نیستند. شرکت ها و تیم ها به دلایل مختلف همیشه آن ها را انجام می دهند. با این حال، در این نسخه از تنظیم مجدد تمام روز، شما باید اهداف و نقاط عطف ایجاد شده در “هفته فکر” را در نظر گرفته و آن ها را در عملیات روزانه تیم اعمال کنید.
مانند هفته فکر کردن، این کار باید خارج از محیط کاری روزانه انجام شود، هیچ کار استانداردی مجاز نیست و باید به حوزه های موضوعی ۳۰ تا ۹۰ دقیقه ای تقسیم شود. هر طور که می خواهید برای روز آماده شوید و هر طور که لازم است آن را ثبت کنید، اما در تشریفات زیاده روی نکنید. تفکر خلاق مهم تر از رویه است.
مطمئن شوید که همه نه تنها اهداف جدید را درک می کنند، بلکه با آن ها همسو هستند. مطمئن شوید که نقاط عطف واضح هستند و همه برای رسیدن به آن ها انگیزه دارند.
کد تقلب: ۱۰ ایده
چه کسی برای استراحت و جلسات تمام روز وقت دارد؟ باز هم از شما خواهش می کنم: کمبود وقت را بهانه ای برای انجام کار یکسان و انتظار نتایج متفاوت قرار ندهید.
اما من کد تقلب را هم به شما می دهم. هر روز، پنج تا ۱۰ دقیقه اول روز کاری خود را صرف یادداشت کردن ۱۰ ایده برای بهبود کسب و کار خود کنید. این کار را قبل از این که فشار مسئولیت های روزانهتان بر شما سنگینی کند، قبل از شروع وقفه ها و قبل از این که سرتان پر از نیاز ها و شکایت شود، انجام دهید.
در این فعالیت نیازی به ایده های تغییردهنده بازی نیست. حتی نیازی نیست که ایده ها قابل اجرا باشند. لازم نیست به ۱۰ ایده برسید، اما سعی کنید هر روز حداقل به ۵ ایده برسید. وقتی مهر و موم را شکستید و این کار را شروع کردید، متوجه خواهید شد که ایده ها ادامه می یابند. چیزی که نیاز دارید مکان و زمان است تا مطمئن شوید اهداف و نقاط عطف شما با چشم انداز شما همسو هستند و همچنین اهداف و نقاط عطف تیم شما با تجارت همسو است. هنگامی که نوشتن را تمام کردید، ساعت ها و ساعت ها – بقیه یک روز کاری طولانی – را صرف مدیریت آن تراز کنید، بنابراین قبل از شروع هر روز کاری طولانی، مدتی را صرف کنید تا مطمئن شوید که تراز و تنظیمات شما درست است.