مسعود کاویانی زمان زیادی را به دنبال منابع مدون در خصوص علم داده گشته است. او پس از آشنایی با ساختار وبسایت متمم آن را الگوی کار خود قرار داده است. او هم اکنون وبسایتی با نام چیستیو را مدیریت میکند که به مخاطبانش کمک میکند در حوزهی علم داده دانش افزایی کنند. با مسعود و کسب و کارش همراه باشید.
از خودتان و تجربیاتی که قبل از شروع چیستیو داشتید بگویید.
من مسعود کاویانی هستم. چند سالی بود به دلیل علاقهی شخصی به حوزهی هوش مصنوعی و دادهکاوی، در این حوزه به صورت پراکنده مطالعاتی داشتم. معمولاً کتابها یا مقالات را از سراسر وب و یا کتابهای ترجمه شده گردآوری میکردم و میخواندم. کتابها راهنماهای خوبی بودند، مخصوصاً آنهایی که توضیحات خود را همراه با مثالهای ساده میآوردند.
در همین حال در صنعت نیز در شرکت فناوری اطلاعات ثانیه که مجری گراف هوشمند مادر راهآهن ایران و همچنین تولید کننده سیستم بومی مدیریت هوشمند زمانهای دانشگاهی بود به عنوان یک برنامهنویس کار میکردم و به صورت واقعی، کاربرد هوشمصنوعی در حل مسئله را از مدیران و مهندسان آن شرکت آموختم و علاقهام به این حوزه چندین برابر شد اما متاسفانه منبع و مرجع زیادی جهت یادگیری مدون این حوزه به صورت فارسی وجود نداشت یا حداقل من نتوانستم پیدا کنم و بسیاری از مقالهها و نوشتهها عمدتا یا کامل نبود یا به صورت ترجمه تحت لفظی قرار داشت. تا اینکه با کمک مهندسان شرکت و اساتید مختلف آرام آرام به یادگیری بیشتر این مباحث پرداختم.
بعدها به عنوان مدیر واحد داده کاوی همان شرکت منصوب شدم و کار بر روی پروژههای داده کاوی در حوزهی خرید و فروش محصولات غذایی را انجام دادیم. در کنار این، شرکت یک پروژه هوش تجاری داشبورد مدیریتی ایجاد کرد و توانست در این حوزه نیز کارهای مثبتی انجام دهد. همهی اینها به نوعی به شخص ایده میدهد و مانند یک دانشگاه، میتوان از آنها چیز یاد گرفت.
پس از آن به شرکت دیگری رفتم تا به صورت تخصصی بر روی مباحث داده کاوی و پردازش متن کار کنم. آن شرکت استارتاپ خبرفارسی را داشت که کار اصلی این سامانه جمعآوری اخبار از منابع خبری مختلف و دستهبندی آنها بود و این کار را با الگوریتمهای هوشمند در داده کاوی انجام میداد. ما در آنجا بر روی حوزهی پردازش متن، NLP و دادههای خبری عملیات داده کاوی و یادگیری ماشین را انجام میدادیم. به این صورت که با روشهای مشخص و تحقیقات متفاوت، به روشهایی رسیدیم که میتواند اخبار را با دقت بالایی به دستههای مشخص الصاق کرده و مهمترین اخبار را نیز شناسایی کند.
البته در کنار اینها یک شرکت جدا نیز با شرکای تجاری ثبت کردیم و بعد از آنکه از شرکت تاسیس شدهی اول جدا شدم با یک تیم دیگر آشنا شدم و یک استارتاپ جدید با آنها شروع کردیم. اسم تیم اتفا بود و با آن تیم شکستهای مختلفی هم خوردیم و البته با شرکت در حلقهی استارتاپی گوگل و طراحی MVP یک ایدهی استارتاپی ، توانستیم مدال کارآفرینی گوگل را نیز کسب کنیم هر چند که آن ایده نیز به دلایلی شکست خورد و بعد ایدهی دیگر را در حوزهی صنایع هنری با همان تیم شروع کردیم که به نوبهی خود خوب و موفق بود و هنوز یک تیم خیلی خوب بر روی آن کار میکند. نکتهی اصلی شکستها است. از شکستها شاید بیشتر از پیروزی هم بتوان چیز آموخت. در کنار اینها به برخی از شرکتها نیز مشاوره در حوزهی هوش تجاری و داده کاوی میدادم. بعد از آن به پارس پک آمدم و به عنوان مدیر پروژه در اینجا مشغول به کار شدم. در مورد تحصیلات دانشگاهی هم فعلا در مقطع دکتری دانشجو مهندسی نرم افزار هستم.
چطور به ایده چیستیو رسیدید؟! چگونهای به این جمعبندی رسیدید که یک مسئله واقعی را حل میکنید؟
چندین سال بود که مشتری وبسایت متمم بودم که آموزشهای بسیار خوبی در حوزهی مدیریت داشت. با خود میگفتم چطوری میشود سایتی مانند متمم اینقدر دوست داشتی و ساختاریافته باشد. با مطالعهی کتابها و مقالات مختلف در زمینهی داده کاوی و مدیریت کم کم تصمیم گرفتم شانس خودم را در حوزهی مهندسی نرمافزار و علومداده بیازمایم و ببینم که آیا میتوانم چیزی شبیه به متمم در این حوزه ایجاد کنم یا خیر. این شد که چیستیو تاسیس شد و آرام آرام با گذاشتن چندین مطلب و گرفتن بازخورد از کاربران به مسیر فعلی رسید. البته در ابتدای امر ایده به این صورت نبود و بعدا کم کم شکل گرفت. میشود گفت در طی حدود یک سال ایده اولیه چرخش یا به اصطلاح Pivot نسبی کرد. ایدهی اصلی این بود که یک سری کلمه در حوزهی مهندسی نرمافزار و داده کاوی بیابم و اینها را توضیح دهم. مثلاً توضیح دهم که زبانبرنامهنویسی چیست؟ و یا سیستم توزیع شده چیست؟ ولی بعداً خلا ساختار را حس کردم و دیدم که نمیشود بدون یک نظم مشخص مقالات را گذاشت. این شد که دورهها و دروس تشکیل شدند و به شکل فعلی تبدیل شدند.
چقدر طول کشید تا به نسخه اولیه محصول برسید؟
راستش نسخهی اولیه محصول یک وردپرس ساده بود با همان قالب پیشفرض وردپرس. میتوانید در وبسایت archive.org مشاهده کنید. فکر کنم نزدیک به ۶ ساعت زمان طول کشید تا نسخهی اولیه بالا بیاید. بلاخره از استارتاپ های قبلی که در آن شکست خورده بودیم، همین یک مورد یادگیری کافی بود که بدانیم چه چیزهایی برای شروع مهم نیستند! از اساتید این حوزه شنیده بودم که نسخهی اولیه خیلی مهم نیست و باید تمرکز بر یک چیز یا یک نقطه بگذارید. مثلاً در سایتی مانند اسنپفود، مهم غذا است و دیگر چیزها مانند طراحی ساده، گرافیک جذاب، استفاده از رنگهای متقارن و سرعت بارگذاری سایت کمک کنندهی آن هستند. در وبسایت چیستیو هم به نظر مهم مطالب بودند و طراحی و کیفیت طراحی سایت کمک کنندهی آن بود. این بود که با توجه این موارد، تمرکز اصلی را بر روی کیفیت مطالب گذاشتم و هنوز هم به نظرم کیفیت مطالب (حداقل برای چیستیو) مهمترین نکته برای ادامه راه است. این را هم بگویم که همواره در حال تغییر هستیم و میتوان گفت هر روز شروع کار چیستیو است.
چطور وارد بازار شدید؟ چه روش بازاریابی را مد نظر قرار دادید؟
تمرکز اصلی چیستیو ابتدا پیدا کردن بازدید کنندگانی بود که به مطالب وبسایت علاقهمند شوند که بیشتر آنها طبیعتا از موتورهای جستجو میآیند و به این ترتیب علاوه بر معرفی آن به دیگران، خود نیز مرتبا وارد وبسایت شده و از مطالب استفاده کنند. به نظرم به این صورت میتوان یک اکوسیستم ایجاد کرد و دانشجو با مطالعه دروس و درک مطلب به سراغ مطالب دیگر رفته و این کار طبیعتا به رشد بازدید کمک میکند. البته به هر طریقی نمیخواهیم بازدید را بالا ببریم. بازدید باید با کیفیت و کمککنندهی بازدید کننده باشد. پس مطالب در دورههای مختلف تهیه میشوند و هر دوره شامل دروس متفاوت است. این دروس به صورت ترتیبی قابل خواندن هستند و البته که سعی داریم تا حد امکان هر درس مستقل از دروس مختلف دیگر باشد. پس میتوان گفت روش تبلیغ ما موتورهای جستجو است و بعد از آن ماندن کاربر در وبسایت و بازدید مجدد. همچنین معرفی وبسایت به دوستان دیگر توسط بازدیدکنندگان. این موردی است که در پارس پک هم دیدم. پارس پک اینقدر خوب سرویس میدهد که معمولا توسط مشتریان به دوستانشان پیشنهاد میشود. با این کار نیاز به تبلیغات بسیار کمتر میشود و هزینهی تبلیغات صرف بالاتر بردن کیفیت محصول میشود.
آیا رقیب دارید؟ در رقابت به چه چیزی اتکا میکنید؟
رقیب که حتما داریم. ولی یک نکتهای را از محمد قیومی(مدیر عامل خبرفارسی) یاد گرفتم که میگفت رقابت مهم است ولی در بسیاری از مواقع نیز باید کار خودت را بکنی. زیاد سرکشی کردن به کار رقبا ممکن است تو را از مسیر اصلی باز دارد. این به نظر من آفت خیلی از کسب و کارهاست که بیش از حد بر رقیب تمرکز دارند. این کار باعث میشود فردیت سازمان کمتر شود و سازمان به جای ایجاد و خلق ارزش مدام درگیر یک سری رقابتهای غیر مفید و هزینه بر شود. جالب است که در پارس پک هم این مورد را مشاهده کردم که معمولا از رقبا صحبت نمیکنند و بیشتر به دنبال خلق ارزش در کسب و کار خود هستند. در چیستیو هم فکر میکنم تمرکز اصلی بر روی سادهسازی باید باشد. سادهسازی مفاهیم برای دانشجویان تا اینکه آنها با سرعت بتوانند مطالب را فرا بگیرند. در عصر اطلاعات هستیم و همه به دنبال سرعت هستند. پس به نظر سادهسازی میتواند سرعت را در یادگیری به همراه داشته باشد.
بازخوردهایی که از مخاطب دریافت کردهاید چقدر در ادامه مسیرتان تاثیرگذار بوده است؟
معمولا با آنالیز دادههای کاربران متوجه میشویم که چه مطالب و دروسی بیشتر Trend هستند. همچنین با نظرات کاربران هم انرژی مثبت میگیریم و هم به مطالب ضعیفتر دقت میکنیم تا آنها را نیز رشد دهیم. آنالیز دادهها هر چند که دادهها کم هم باشند بسیار مهم است. در واقع دادهها یک نقشهی راه برای کسب و کارها هستند. شاید برای همین است که بسیاری از اساتید حوزهی استارتاپ میگویند سریع شروع کنید. چون با شروع کردن میتوانید دادهها را از مشتریان خود به دست بیاورید و با تحلیل این دادهها مسیر خود را پیدا کنید. مانند این است که در یک فضای تاریک قرار دارید و فقط یک فانوس دارید که میتواند چند متر جلوتر را نشانتان دهد. باید راه بیفتید و مسیر را از خود مسیر یاد بگیرید. بازخورد اثری است که کاربر از خود به جای میگذارد. کاربران چه به صورت کامنت یا صحبت چه با بازدید بیشتر از یک صفحه یا مجموعه صفحات خاص اثر خود را میگذارند و بایستی از این اثرات استفاده کرد و مسیر را یافت.
شتابدهی یا جذب سرمایه داشته اید؟ یا خواهید داشت؟
فعلا برنامهای برای این کار نداریم. چون برای شروع جذب سرمایه شاید خیلی نوپا باشیم. برای الان بازدید بیشتر و کاملتر کردن مطالب وبسایت را در نظر داریم تا یک استخوانبندی پایهای برای وبسایت ایجاد شود. بعد میتوانیم در این مورد نیز فکر کنیم.
خدمات دیگری برای ارائه در بستر چیستیو پیش بینی کردید؟
فعلا فقط نوشته داریم. احتمالا خدماتی مانند پادکستهای صوتی، ویدیوهای آموزشی و همچنین آموزش تعاملی به صورت e-learning را در دستور کار قرار خواهیم داد. در واقع یک کسب و کار در بسیاری از مواقع بایستی سبدی از خدمات را ارائه کند. این کار باعث جذابیت و همچنین جذب بیشتر مخاطبان میشود. مثلا برخی از مخاطبان در حوزهی آموزش، ممکن است با فیلم راحتتر باشند. برخی به دلیل مشغولیت کاری، میخواهند پادکستهای صوتی را در اتومبیل خود بشنوند. برخی هم علاقه به خواندن مطالب کوتاه و کاربردی بر روی گوشی تلفن همراه خود دارند. پس سبد خدمات و محصولات مهم است. ما نیز سعی داریم این کار را انجام دهیم ولی قدم به قدم.
در توسعه کسب و کارتان آیا با چالشهای خاصی روبهرو شدید؟ چطور با آنها مواجه شدید؟
چالش اصلی نداشتن درآمد بود! که فعلا با اضافه کردن قسمت فروشگاه قسمتی از آن برطرف شده است. به هر حال یکی از مهمترین اهداف کسب و کار درآمد است. پس نمیتوان تا ابد به آن بیتوجه بود. همچنین آمادهسازی مطالب و سرفصلها (با توجه به متد آموزشی و سادهسازی) کمی زمانگیر است که خوب طبیعت این کار است و بایستی با مطالعهی بیشتر و ساختاردهی و نظم ذهنی آنها را مدیریت کرد. مطلب خوب سریع تولید نمیشود. مطلب آموزشی مانند غذا است. میتواند فست فودی باشد که در عرض کمتر از ۵ دقیقه حاضر میشود و یا مانند آبگوشتی که از صبح تا ظهر در زودپز آماده شده باشد. هر چه بتوانیم بیشتر وقت برای مطالب بگذاریم این مطالب جا افتادهتر و طبیعتا با خاصیت بیشتر میشوند.
عالی بود لطفا در مورد این دست مطالب که به معرفی استارت اپ های حوزه هوش مصنوعی و علم داده بیشتر توجه کنید که واقعا جاش خالیه
باسلام
مصاحبه شما با صاحبان استارت آپ بسیار عالی و آموزنده است .لطفا در مورد بازدهی مالی و سودآوری پروژه (بازگشت سرمایه )هم سوالاتی مطرح شود.
باسپاس