اگر عقاید خویش را محترم نشمارید، هیچ‌کس به آن‌ها احترام نخواهد گذاشت.
خودباوری بهترین استراتژی است که من می‌شناسم. وقتی که اعتماد به نفس ندارید، برای پیشروی کار سختی خواهید داشت. این عدم اعتماد به نفس، شما را بیش از آن‌چه تصور می‌کنید عقب نگاه می‌دارد. عدم اعتماد به نفس، دلیل شماره یک شکست اغلب نخبگان است.
عدم اعتماد به نفس به ترس منجر می‌شود. ترس، شما را از هر عملکردی باز می‌دارد. ترس، مانع پیشرفت شما می‌شود. ترس مانع موفقیت شما می‌شود. ترس مانع خوشحالی شما می‌شود. ۱۰۰ درصد بدون ترس زیستن امکان‌پذیر نیست و هرکه خلاف آن را به شما می‌گوید نادان است. شما هرگز به طور کامل از شر ترس خلاص نخواهید شد، پس دلیل بهتری برای ترس انتخاب کنید.
اگر قرار است بترسید، از فقیر بودن هراس داشته باشید.
بدون اعتماد به نفس، شما دائماً در تقلا خواهید بود. هیچ‌کس نمی‌خواهد پول صرفِ کسی کند که اعتماد به نفس ندارد. باور شما به کالاها و خدماتی که ارائه می‌دهید از اهمیت بسیاری برخوردار است و نشان می‌دهد که شما به آن‌چه که ارائه می‌کنید بسیار مباهات می‌نمایید.
شما باید به آن‌چه که انجام می‌دهید اعتماد داشته باشید. بایستی صادقانه باور داشته باشید که بهترین گزینه برای مردم هستید. اگر فاقد اعتماد به نفس باشید، مردم آن را می‌بینند و هرگز تبدیل به خریدار نخواهند شد. اگر به آن‌چه انجام می‌دهید اعتماد نداشته باشید، چه طور می‌توانید انتظار داشته باشید که مشتریان بالقوه، اندک اعتمادی به شما داشته باشند؟
این باور شما است که نقش اساسی در تعیین موفقیت برند شما دارد و نه شرایطی که در آن قرار دارید. هیچ عذری پذیرفته نیست. شنیده‌اید که می‌گویند تا خود را باور نداشته باشی نباید انتظار داشته باشی که دیگران باورت کنند. این موضوع را با دل و جان بپذیرید. مشتریان و کارکنان، شما را از روی اعتماد به نفس یا فقدان آن به رسمیت می‌شناسند. یا به کسب‌وکار شما اعتماد پیدا می‌کنند و یا شما را ترک کرده و از شما چشم‌پوشی می‌کنند.
این‌که چه قدر به کالا یا خدمات خود اعتماد دارید تعیین‌کننده میزان سلطه شما در بازاریابی آن است. اگر در عمق وجود خود می‌دانید که کالای شما ۱۰۰ درصد عالی نیست، رویکرد بازاریابی شما ابتدایی خواهد بود. ترسو بودن برند شما را در رأس زنجیره غذایی قرار نمی‌دهد و با فقدان اعتماد به نفس، از شجاعت آزمودن ایده‌های ابداع آمیز جدید برخوردار نخواهید بود.
فرقی ندارد که در چه صنعتی مشغول فعالیت هستید. محیطی که در آن به سر می‌برید رقابتی است. این‌که بگذارید رقبا شما را دچار هراس نمایند، دشوار نیست. نگران رقبای بزرگ‌تر نباشید. به خود باور داشته باشید و به توانمندی‌های خود اعتماد کنید.
باید از این گرایش ذهنی برخوردار باشید که مردمی که کالا یا خدمات شما را خریداری نمی‌کنند احمق هستند. نباید صراحتاً به ذکر چنین مطلبی بپردازید؛ ولی این چیزی است که باید به آن فکر کنید. اگر در کاری که انجام می‌دهید بهترین نیستید، دست‌کم نهایت تلاش خود را برای بهتر شدن به کار گرفته‌اید، پس موضوع چیست؟
باید بر این نکته پافشاری کنم که من در حال صحبت پیرامون اعتماد به نفس هستم و نه گستاخی و خودنمایی. اعتماد به نفس از جذابیت برخوردار است ولی گستاخی چنین نیست. اصلاً خوب نیست که یک احمق گستاخ باشید؛ چون هیچ‌کس تمایلی به همکاری و انجام معامله با چنین شخصی ندارد. اعتقاد به این‌که شما در کاری که انجام می‌دهید بهترین هستید، تماماً در مورد اعتماد به نفس است و نه گستاخی.
اعتماد به نفس را در هر کاری که انجام می‌دهید وارد سازید. به محتوای خود، کالای خود و تخصص خود اطمینان داشته باشید. مخاطبین هدف شما به شدت جذب کسب‌وکار شما می‌شوند و عکس‌العمل بیشتری نسبت به تلاش‌های بازاریابی شما نشان خواهند داد.
هنگامی که شما ارزش را به کارتان اضافه می‌کنید، داشتن اعتماد به کاری که انجام می‌دهید و نیز کسب‌وکارتان، ساده است. با خود صادق باشید. اگر بهترین کالایی را که می‌توانید ایجاد نمی‌کنید و یا بهترین خدماتی را که قادر هستید ارائه نمی‌دهید، باید به ارزیابی مجدد کار خود پرداخته و تعدیل‌های ضروری را صورت دهید. شما چطور بازی می‌کنید؟
