صنعت داروسازی، از لحاظ عرضه ی داروها و درمان های جدید به بازار و تأمین نیازهای نوظهور مراقبت بیمار-محور، با چالش های تولید، نظارت و کسب و کار مواجه است. داروسازی چطور میتواند این چالش ها را از پیش پایش بردارد؟ اپلیکشن ها و راهکارهای دیجیتال بیمار-محور میتوانند امکانات کاملاً جدیدی را برای تعامل با بیماران و دیگر افراد ذی نفع فراهم سازند. برخی از شرکتهای داروسازی شروع به ایجاد زیست بومی متشکل از شرکای اپلیکشن های دیجیتال کرده اند.
طی سالهای اخیر، خدمات و اپلیکشن های موسوم به «فراتر-از-قرص[۱]»، همراهان همیشگیِ افراد آشنا با عرصه ی بهداشت و سلامت دیجیتال بودهاند. هر سال دو جین کنفرانس و مقاله در این خصوص ارائه میشود. دائماً ارقام ترسناکی منتشر میشود که میگویند مثلاً عدم پایبندی به درمان چقدر برای نظام بهداشت و درمان هزینه دارد.
با این وجود در خصوص خدمات و راهکارهای دیجیتال، تغییر چندانی در جهان داروشناسی رخ نداده است و صادقانه بگوییم، دلیل چندانی هم برای تغییر وجود نداشته است. اکثر سیستمهای بهداشت و درمان، واقعاً به خروجی درمان بیمار، کیفیت مراقبت، یا تعهد و مشارکت بیماران برای رسیدن به سلامت بهتر اهمیت نمیدادند و با نبود تقریباً هیچ پیشرانی، صنعت داروسازی میتوانست کماکان به یک مدل کسب و کار قدیمی و اثباتشده تکیه کند.
بااینحال، شواهد واضحی مبنی بر وقوع تحول وجود دارد
میشود دید که همهی شرکتهای داروسازی به این درک رسیدهاند که مدل کسب و کار جدیدی لازم است که بیماران را به شکل نزدیکتر و مؤثرتری [در فرآیند درمان] دخیل کند. تعدادی از شرکتهای داروسازی، پروژههایی را آغاز کردهاند تا مستقیماً با بیماران تعامل داشته و آنها را در کلّ چرخهی درمان شرکت دهند.
داروسازی، به واسطه ی شراکت، زیست بوم هایی برای برنامه های و خدمات دیجیتال ایجاد می کند
[۱] beyond-the-pill
در اصل، ۴ پیش ران اصلیِ جهانِ در حال تغییر داروسازی، از این قرارند:
- ظهور درمان های ژنومیک-محور: ژنومیک، در بسیاری از موارد، درهای دنیای کاملاً جدیدی را در حوزهی معالجه و فرصت های درمان دارویی به روی ما می گشاید. بااین وجود، جهت انجام تجزیه و تحلیل پیش بین و گزینه های درمانی بعدی، نیازمند حجم زیادی از داده های فردی بیمار است. علاوه بر این، یک آرایش ژنومی خاص، لزوماً برای پیش بینی یک خروجی بالینی ویژه، کارساز نیست. این مسئله باید با داده های غیربالینی بیمار مثل اطلاعات مربوط به رفتار یا سبک زندگی او اثبات شود.
- ملزومات تازه جهت انجام آزمایشهای بالینی و تصویب موازین دارویی: به منظور درک فواید برآمده از ژنومیک و حرکت به سوی پزشکی و درمان سفارشی و فردی، نحوه ی انجام آزمایشهای بالینی تغییر خواهد کرد. آزمایشهای متمرکز پزشک ناپدید خواهد شد و داده های به دست آمده از گزارشهای خود بیمار، تبدیل به عنصر کلیدی تولید دارو خواهد گردید. مقامات نظارتی در سرتاسر جهان، در حال انطباق دادن ملزومات تأیید و تصویب خود با اصول یادشده هستند.
- نظام های بهداشت و سلامت، از «پرداخت حق الزحمه» به سمت مدل های مراقبت و بازپرداخت یکپارچه و خروجی-محور تغییر جهت داده اند: هیچ کدام از سیستم های مراقبت بهداشتی نمی تواند بدون ارتباط گرفتن با بیماران و دخالت دادن آنها، پایدار بماند. مسئولان و مدیران بهداشت و سلامت، بیش از پیش به این درک رسیده اند، حتی در کشورهایی مثل آلمان که سخت تغییر می کنند. بهداشت و سلامت آینده، در قالب شبکه های مراقبتی یکپارچه ارائه، و براساس خروجی درمان، بازپرداخت خواهد شد. توان-افزای اصلی در تحقق فن آوری دیجیتال –مجموعه ای از ابزارها، برنامک ها و خدمات براساس سوابق سلامت الکترونیک هستند.
- پدیدهی بیمار متصل: بیماران بیش از پیش خواهان داشتن کنترل بر بهداشت و سلامت خویش هستند. در همین راستا، به ابزارها و خدمات دیجیتال به عنوان توان افزاهای اصلی روی می آورند که به آنها نقشی فعالانه تر در مراقبت از سلامت خود می دهد. امروزه، نفوذ گوشی هوشمند در اکثر کشورهای توسعه یافته، بین ۷۰ تا ۸۰ درصد است. این اتصال فزاینده، تأثیر بسیار زیادی بر نحوه ی تعامل صنعت داروسازی (و دیگر ذی نفعان) با بیماران خواهد گذاشت.
بیمار-محوری[۱] – داروی جدید بسیار مؤثر؟
تمام پیشران های قبلی، بر مبنای یک مفهوم مشابه بنا شده اند و یک مخرج مشترک دارند: محوریت بیمار.
معمولاً اصطلاحات مشارکت بیمار و محوریت بیمار که اصلاً یکی نیستند، با هم اشتباه گرفته میشوند.
بیمار-محوریِ واقعی یعنی گوش دادن به تجارب بیمار درمورد وضعیت بیماری وی در طول چرخه ی مراقبت و درک کردن او –اینکه هر بیماری واجد کدام ارزش ها، خواسته ها و نیازهای فردی است، و چه چیزی به احتمال بیشتر بر خروجی مثبت درمان او تأثیرگذار است. رصد کردن جهان واقعی (RWM[۲]) و شواهد برآمده از جهان واقعی (RWE[۳]) تبدیل به اجزای اصلی مدل کسب و کار داروسازی نوین خواهند شد. دانش و بینشی که بشود آن را با گوش دادن به بیمار و مشارکت دادنش به دست آورد را میتوان در تمام مراحل زنجیره ی ارزش شرکت داروسازی، از کشف دارو گرفته تا دریافت تأییدیه ی نظارتی، و مدیریت بیمار در بازار پس از تأیید، به کار گرفت.
شرکتهای داروسازی باید فرهنگ، ساختارها و فرآیندهای بیمار-محور، و مدلهای کسب و کار بیمار-محورِ منتج از آنها را به خدمت بگیرند. تنها با انجام چنین کاری، آنها قادر به عرضه ی داروهایی در بازار خواهند بود که تجلّی مراقبت شخصی و سفارشی هستند، با مدلهای پرداخت-در ازای-خروجی مطابقت دارند و به انتظارات نظامهای مراقبت بهداشتی عمومی و پرداخت کنندگان میپردازند.
شرکتهای داروسازی چطور میتوانند به تحول دیجیتال دست یابند: ایجاد زیست بوم های بیمار-محور
محوریت داشتن بیمار، در یک زیست بوم دیجیتال نوین عملی خواهد شد. راهکارها و خدمات دیجیتال، بیمار-محوری را ممکن خواهند کرد، و شرکتهای داروسازی باید راهبردهای خود را در جهت ساختن و مدیریت کردن زیست بوم های دیجیتال نوآور طراحی کنند.
شرکتهای داروسازی به چند شکل میتوانند این کار را انجام بدهند. در مطالعه ای جهانی که اخیراً توسط R2G انجام گرفته، دریافته اند که یک سازوکار یکپارچه ی شراکتی، کلید حلّ چنین مسئله ای است. این راهبرد باید برنامک ها، راهکارها، دستگاه ها و پرونده های بهداشتی الکترونیک را به هم وصل کند. علاوه بر این مطالعه ی یادشده دریافت که همکاری با ارائه دهندگانِ نوپای راهکارها و خدمات، درمقابل برنامه های مراکز رشد یا شتابدهنده ها، خرید خدمات خالص یا سرمایه گذاری، نویدبخش ترین رویکرد شراکتی است،
یک راهبرد شراکتی موفق، همیشه در قالب یک «بسته ی پیشنهادی» حاوی برنامک ها، خدمات و راهکارها، در کلّ مسیر زنجیره ی ارزش داروسازی جلوه گر خواهد شد، و مسائل بیمار را تا حدّ امکان پوشش خواهد داد.
[۱] Patient centricity
[۲] Real-world monitoring
[۳] Real-world evidence