در قرن ۲۱، فیلم ها نقش بزرگی در سرگرمی برای اکثر مردم ایفا میکنند. با توجه به دنیای پر سرعتی که ما در آن زندگی میکنیم، جای تعجب نیست که مردم تماشای یک فیلم ۹۰ دقیقه ای را به خواندن یک کتاب ۳۰۰ صفحه ای که اساساً حاوی همان مقدار اطلاعات است ترجیح میدهند.
تا زمانی که ژانر علمی تخیلی وجود داشت، این ایده که رباتها بر نسل بشر تسلط خواهند یافت، در صنعت فیلم رواج داشت. به دلیل محبوبیت بسیار زیاد فیلم هایی مانند ترمیناتور و روبوکاپ، اکنون برای بسیاری از مردم اصطلاح “هوش مصنوعی” با ربات های مرگبار مرتبط است. مفهومی که تقریباً جهت اصلی ژانر علمی ـ تخیلی را مشخص میکند. با این حال، در میان آن فیلمها، فیلمهایی هستند که نهتنها از ایده «رباتهای مرگبار» منحرف شدند، بلکه انقلابی در حوزه هوش مصنوعی ایجاد کردند.
بهعنوان مثال، با الهام از جمله معروف دی کاپریو “ما باید عمیق تر برویم” از فیلم Inception، تیمی از محققان گوگل با ایجاد یک شبکه عصبی عمیق که به نام فیلم نام گذاری شد، وضعیت بینش کامپیوتر را متحول کردند.
به طور مشابه، استارتاپ هایی مانند Neuralink و Kami Computing، همه از ایده های فیلم الهام گرفته شده بودند. با این حال، علیرغم مزایای واضحی که فیلمهای مربوط به هوش مصنوعی برای جامعه تحقیقاتی به ارمغان میآورند، منبع الهامبخشی برای تازهواردان به این حوزه نیز هستند.
اکنون به بررسی ۱۰ فیلم در حوزه هوش مصنوعی میپردازیم.
ماتریکس (۱۹۹۹ – ۲۰۲۱)
اولین فیلم ماتریکس به کارگردانی لانا و لیلی واچوفسکی در سال ۱۹۹۹ اکران شد و بلافاصله تبدیل به یکی از بهترین فیلم های هوش مصنوعی شد.
ماتریکس که بیش از ۲۰ سال پیش اکران شد، هنوز یکی از بهترین فیلمهایی است که بشر در مورد هوش مصنوعی ساخته است. این فیلم داستان مردی به نام توماس اِی اندرسون را روایت میکند که بهعنوان یک برنامهنویس کامپیوتر کار میکند و ظاهراً زندگی روزمرهای در نیویورک آیندهنگر دارد. با این حال، توماس در شب یک هکر است که با نام مستعار Neo شناخته میشود و همیشه به دلیل فعالیت های غیرقانونی خود با مشکل مواجه میشود. نئو به واقعیت سطحی خود مشکوک میشود و تنها زمانی که با یک هکر رایانه ای افسانه ای به نام مورفیوس آشنا میشود، به حقیقت دنیای خود پی میبرد.
نیازی به گفتن نیست که ماتریکس یکی از تأثیرگذارترین فیلم هایی بود که طرز تفکر ما را در مورد هوش مصنوعی شکل داد. پس از این که ماتریکس این فرضیه را مطرح کرد که میتوانیم در یک شبیهسازی کامپیوتری فوق واقعی زندگی کنیم، نظریههای متعددی درباره واقعیت شبیهسازیشده با کامپیوتر متولد شدند. حتی ایلان ماسک اشاره کرد که «اگر اصلاً میزان پیشرفت را در نظر بگیرید، بازیها در نهایت از واقعیت قابل تشخیص نیستند. بهاحتمال زیاد ما در یک شبیهسازی هستیم». پس از موفقیت چشمگیر فیلم اول، The Matrix Revolutions و Matrix Reloaded منتشر شدند. در نهایت، در سال ۲۰۲۱ آخرین فیلم The Matrix Resurrections وارد سینما شد که کمترین امتیاز را در بین تمام فیلمهای ماتریکس دارد، اما همچنان ممکن است فیلم خوبی برای تماشا باشد.
بلید رانر (۱۹۸۲ – ۲۰۱۷)
Blade Runner (1982) در رتبه ۱۷۱ فیلمهای برتر IMDb قرار دارد. بازیگران این فیلم شامل هریسون فورد، راتگر هاوئر و شان یانگ هستند و ریدلی اسکات کارگردانی فیلم را بر عهده داشته است. این فیلم ۲ جایزه اسکار، امتیاز ۸۴ در متاسکور و ۸.۱/۱۰ ستاره در IMDb به دست آورد.
این فیلم علمی تخیلی به لحاظ ذهنی یکی از بهترین فیلم های هوش مصنوعی قرن گذشته است. «بلید رانر» داستانی در مورد لسآنجلس ۲۰۱۹ را روایت میکند، جایی که گروهی از رباتهای مهندسی زیستی، کپیها، از مستعمره فضایی خود فرار میکنند و تهدیدی جدی برای انسانها آشکار میکنند، در حالی که یک پلیس ریک دکارد با اکراه موافقت میکند که آنها را بکشد. برخلاف بسیاری از فیلمهای مربوط به رباتها، کپیهای فیلم «بلید رانر» جاودانه نیستند. آنها با علم به اینکه فقط ۴ سال میتوانند زندگی کنند، به بررسی ماهیت فلسفی مرگ و میر میپردازند و در عین حال انسان هایی را که مسئول خلقت آنها هستند میکشند.
این فیلم عالی نقش رباتها و انسانها را تغییر میدهد و اخلاق را از طریق اعمال شخصیتها بررسی میکند. جالب توجه این است که نویسندگان فیلم سعی داشتند دیدگاه خود را از آینده نشان دهند که قبلاً به گذشته ما تبدیل شده است و حتی با وجود این که ما هنوز ماشین های پرنده و رباتهای کاملاً هوشمندی مانند آنچه در فیلم میبینیم نداریم، برخی از پیشرفت ها در مهندسی زیستی امکان ساخت قطعات مصنوعی بدن را فراهم کرده است.
Love Death + Robots (۲۰۱۹-۲۰۲۱)
Love Death + Robots یک مجموعه انیمیشن گلچین ۲ جلدی است که انواع ژانرهای علمی تخیلی، فانتزی، کمدی، ترسناک و بسیاری دیگر را پوشش میدهد. موفقیت استودیو نتفلیکس و Blur که در سال ۲۰۱۹ منتشر شد، قبلاً ۵ بار برنده امی شده بود. این سریال که توسط تیم میلر به همراه دیوید فینچر بهعنوان تهیهکننده اجرایی ساخته شده است، در حال حاضر دارای سریالهای IMDb 8.5/10 است.
هر یک از ۲۶ قسمت عشق، مرگ و ربات ها داستان متفاوتی در مورد آنها بیان میکند. همانطور که از عنوان اشاره میکند، کل سریال پر از محتوای جنسی و خشونتآمیز با عناصر علمی تخیلی است. این مجموعه ریبوت فیلم علمی تخیلی هوی متال فینچر و میلر محصول ۱۹۸۱ است. مانند نسخه اصلی، این سریال عمدتاً نحوه زندگی و رویارویی انسانها با فناوری در آینده تحت سلطه روباتها، هوش مصنوعی یا اتحاد را دوباره تجسم میکند. هر یک از اپیزودها نهتنها داستان متفاوتی را بر اساس رمان بیان میکند، بلکه در سبک هنری منحصر به فردی نیز به تصویر کشیده شده است.
او (۲۰۱۳)
فیلم Her به کارگردانی Spike Jonze شاید یکی از بهترین فیلم های هوش مصنوعی باشد. جوایز این فیلم شامل جایزه اسکار بهترین نویسندگی و فیلمنامه اصلی، گلدن گلوب و ۸۰ جایزه دیگر در مسابقات بینالمللی سینمایی است. بازیگران این فیلم شامل اسکارلت جوهانسون، بازیگر نقش سامانتا، و واکین فینیکس، تئودور در فیلم است. امتیاز IMDb این فیلم ۸.۰/۱۰ بوده است.
او داستانی در مورد یک نویسنده تنها، تئودور میگوید که تصمیم میگیرد یک دستیار صوتی با هوش مصنوعی بخرد. دستیار صوتی سامانتا که قادر به یادگیری از طریق تجربه و درک احساسات انسانی است، به سرعت با تئودور نزدیکتر میشود و آنها یک رابطه عاشقانه را آغاز میکنند. پس از عاشق شدن با یک برنامه کامپیوتری، قهرمان داستان احساس شادی و شک فوق العاده ای می کند و در حالی که بسیاری از وب سایت ها ادعا می کنند که ما نباید انتظار داشته باشیم که چنین فناوری در آینده نزدیک توسعه یابد، گروهی از محققان از Kami Computing قبلاً جهشی بزرگ در این زمینه انجام داده اند. با استفاده از جدیدترین مدلهای ترانسفورماتور NLP، آنها توانستند یک ربات چت هوش مصنوعی بسازند که نه تنها میتواند زمینه مکالمه و مفاهیم احساسی را درک کند، بلکه با صدای اسکارلت جوهانسون که صداپیشگی سامانتا در فیلم را بر عهده داشت، صحبت میکند.
هوش فوق العاده (۲۰۲۰)
Superintelligence به کارگردانی بن فالکون به نمایش گذاشته شده است. در این فیلم بازیگران محبوبی چون ملیسا مک کارتی، جیمز کوردن و برایان تایری هنری به ایفای نقش می پردازند. با وجود اینکه امتیاز نسبتاً پایین ۵.۴/۱۰ در IMDb دارد، این فیلم همچنان یکی از بهترین کمدی های ساخته شده در سال ۲۰۲۰ است.
این فیلم درباره «متوسط ترین انسان» کارول پیترز است. وقتی تلویزیون، تلفن و مایکروویو شروع به صحبت با او می کند، فکر می کند که دیوانه می شود. در حقیقت، اولین ابرهوش جهان او را برای مشاهده انتخاب کرده است و زندگی او را با نقشه ای بزرگتر و شوم تر برای تصاحب همه چیز در اختیار گرفته است. اکنون، کارول ماموریت دارد تا با متقاعد کردن هوش مصنوعی مبنی بر اینکه انسان ها ارزش زندگی را دارند، بشریت را نجات دهد.
هنگام تماشای دیگر فیلمهای محبوب در مورد هوش مصنوعی، مهم است که «پیشبینیهای» آنها را بهسختی در نظر بگیرید، زیرا اغلب، آنها در مورد ابرقدرتهای هوش مصنوعی بیش از حد دراماتیک هستند. بنابراین، دیدن کمدیهایی مانند Superintelligence که ساخته میشوند، موازنهای عالی برای روایت رباتهای هوش مصنوعی مرگبار است که جهان را میکشند. اگر به دنبال یک کمدی سبک هستید که به جای این که شما را با هوش مصنوعی تهدید کند، آن را مسخره کند، Superintelligence بهترین انتخاب شماست!
Ex Machina (۲۰۱۴)
Ex Machina به کارگردانی و نویسندگی الکس گارلند، در سال ۲۰۱۶ در کنار ۷۱ جایزه و ۱۵۶ نامزدی، برنده اسکار بهترین دستاورد در جلوه های بصری شد. آلیشیا ویکاندر، دامنال گلیسون و اسکار آیزاک از بازیگران فیلم بودند. Ex Machina با سرمایه گذاری ۱۵,۰۰۰,۰۰۰ دلاری به کیفیت گرافیکی و جلوه های بصری باورنکردنی دست یافت که باعث شد بسیاری از مردم این فیلم را دوست داشته باشند.
Ex Machina یک فیلم علمی تخیلی هیجان انگیز است که یکی از واضح ترین داستان ها را در مورد توسعه هوش مصنوعی روایت می کند. اسمیت فقط یک برنامهنویس در شرکت بود تا اینکه فرصتی را به دست آورد تا یک هفته را در عمارت مدیر عامل شرکتش بگذراند. انتظار می رود کالب برای آوا، یک هوش مصنوعی بسیار پیشرفته که توسط کارفرمای کالب توسعه یافته است، یک تست تورینگ انجام دهد، اما در عوض در این پرسش که چه چیزی او را انسان می کند، گره خورده است.
Ex Machina داستانی شبیه به Westworld را روایت میکند، فیلم در واقع با تمرکز بیشتر بر شخصیت ربات به “Her” نزدیکتر است. این فیلم به بررسی سوالاتی میپردازد که آگاهی برای هوش مصنوعی چیست و چگونه باید اخلاق را در اقدامات هوش مصنوعی رمزگذاری کنیم. سؤالاتی که در شرایط امروزی بسیار مهم هستند. اگرچه رباتیک مدرن هنوز از ایجاد حرکات بی عیب و نقصی که در فیلم میبینیم فاصله دارد، برخی از پیشرفتهای مدرن در یادگیری تقویتی ما را قادر ساخت تا حرکت واقعی را در تنظیمات مختلف شبیهسازی کنیم.
آغاز (۲۰۱۰)
Inception به کارگردانی کریستوفر نولان، بازیگران مشهوری چون لئوناردو دی کاپریو، جوزف گوردون-لویت، الن پیج را به نمایش می گذارد. Inception با کسب ۴ جایزه اسکار و کسب رتبه IMDb 8.8/10 به موفقیتی باورنکردنی دست یافت و ثابت کرد که یکی از موفق ترین فیلم های این صنعت است.
Inception فیلمی است که مرز بین رویا و واقعیت را محو می کند. این فیلم درباره گروهی از ماموران آموزش دیده، «استخراجکنندگان» است که از دستگاه ابتکاری برای رویاپردازی مشترک استفاده میکنند تا اطلاعات مهمی را از ذهن اهداف خود بدزدند. همانند دیگر فیلمهای نولان، Inception دارای طرحی بسیار پیچیده و چندلایه است که مردم را به تماشای بارها و بارها این فیلم ترغیب می کند.
با این حال، با توسعه اخیر دستگاههایی که میتوانند فعالیت مغز مانند Neuralink را اسکن کنند، ایده دیوانهکننده دیدن رویای یک نفر دیگر چندان دور نیست. با استفاده از دادههای جمعآوریشده از چنین دستگاههایی بهعنوان شرط برای شبکههای متخاصم مولد، میتوان آنچه را که در رویا میبینیم، که یک منطقه فعال تحقیقاتی در آزمایشگاههای DataRoot است، بازسازی کرد.
مرد آزاد (۲۰۲۱)
یکی از جدیدترین فیلمهای هوش مصنوعی، Free Guy به کارگردانی Shawn Levy و نویسندگی مت لیبرمن و زک پن است. این فیلم دارای امتیاز IMDb 7.2/10 و چندین نامزدی و جوایز است. در این فیلم رایان رینولدز نمادین در نقش اصلی ظاهر می شود که برای شخصیت گای کاملاً مناسب است. ساخت فیلم Free Guy فوق العاده گران بود (تخمین بودجه ۱۲۰,۰۰۰,۰۰۰ دلار) که در جلوه های ویژه و کیفیت کلی فیلم قابل مشاهده است.
آیا تا به حال به این فکر کرده اید که چگونه می تواند یک شخصیت در یک بازی کامپیوتری باشد؟ مرد آزاد فقط در مورد آن داستان می گوید! شخصیت اصلی فیلم، گای، خود را به عنوان یک NPC (شخصیت غیرقابل بازی) در بازی ویدیویی جهان باز فوق واقع گرایانه می یابد. این فیلم ترکیبی عالی از اکشن، ماجراجویی و طنز خوب دارد و قطعا ارزش وقت گذاشتن را دارد!
ایده فیلم به ظاهر بسیار نزدیک به ماتریکس است، اما بر خلاف ماتریکس، Free Guy بسیار به زندگی روزمره ما نزدیکتر است. ارجاعات متعددی به فرهنگ پاپ و صنعت بازی دارد. بنابراین، اگر تا به حال هر بازی کامپیوتری بازی کرده باشید، آن را بسیار خنده دار و قابل ربط خواهید یافت.
بازی تقلید (۲۰۱۴)
The Imitation Game به کارگردانی مورتن تیلدیم، بندیکت کامبربچ، کیرا نایتلی و متیو گود در نقش های اصلی حضور دارند. بازی تقلید با بودجه کلی ۱۴،۰۰۰،۰۰۰ دلار، به موفقیتی باورنکردنی دست یافت و برنده اسکار و ۴۸ جایزه دیگر شد. واقعیت جالب اینکه مارک استرانگ که در این فیلم نقش استوارت منزیز را بازی کرد، کت و شلواری معتبر از سال ۱۹۴۰ می پوشد تا بیشتر به شخصیت خود برسد.
این فیلم یک درام تاریخی در مورد یک ریاضیدان بریتانیایی به نام آلن تورینگ است که تلاش می کند ماشین رمزگذاری آلمانی انیگما را رمزگشایی کند. آلن با گروهی از بهترین حلکنندههای جدول کلمات متقاطع بریتانیایی، اولین رایانهای را میسازد که راهی جهانی برای رمزگشایی انیگما پیدا کرده است.
تماشای این فیلم فوقالعاده به دو دلیل ضروری است. اول، تاریخچه زندگی نامه آلن تورینگ را نشان میدهد که اغلب به عنوان پدر علم کامپیوتر در نظر گرفته میشود. ثانیاً، نقش شخصیت اصلی را بندیکت کامبربچ بازی میکند که به سادگی یک بازیگر فوقالعاده است. اگرچه این فیلم بینشی از آینده هوش مصنوعی ارائه نمیدهد، ما آن را در لیست قرار دادیم زیرا اولین کاربرد یادگیری ماشینی را در تاریخ بشریت نشان می دهد.
۱۰. AlphaGo – The Movie (۲۰۱۷)
AlphaGo به کارگردانی Greg Kohs با موسیقی اصلی توسط Hauschka نامزد جایزه اسکار، سفری را از سالنهای آکسفورد، در خیابانهای پسزمینه بوردو، از پایانههای کدگذاری Google DeepMind در لندن و در نهایت به مسابقات هفت روزه در لندن روایت میکند. سئول. با گسترش این درام، سوالات بیشتری مطرح میشود: هوش مصنوعی چه چیزی را در مورد یک بازی ۳۰۰۰ ساله نشان می دهد؟ چه چیزی میتواند در مورد انسانیت به ما بیاموزد؟
برخلاف اکثر فیلمهای هوش مصنوعی در این فهرست، AlphaGo درباره چیزهای علمی تخیلی آیندهنگرانه نیست که ممکن است در آینده اتفاق بیفتد یا نشود. در عوض، این یک مستند باورنکردنی در مورد پیشرفت هوش مصنوعی است که قبلاً در واقعیت ما رخ داده است. داستان در مورد تیمی از محققان از DeepMind است که الگوریتمی را پیدا کردند که می تواند به صورت حرفه ای Go را بازی کند .یک بازی رومیزی باستانی چینی که برای مدت طولانی به عنوان “آموزش بازی کردن به ماشین بسیار دشوار است.”
محققان با استفاده از مجموعه دادهای از بهترین بازیکنان Go و الگوریتم یادگیری تقویتی، عاملی را آموزش دادند که بتواند قهرمان فعلی جهان، لی سدول را شکست دهد. این پیروزی، که اغلب توسط مطبوعات به عنوان “تسلط رایانه بر نژاد بشر” در نظر گرفته میشود، در واقع فقط آغاز داستان بود. بلافاصله پس از مسابقه، DeepMind نسخه جدیدی از برنامه را به نام AlphaZero منتشر کرد، اما این بار برنامه روی مجموعه دادههای جمعآوری شده بازیکنان حرفهای Go از قبل تمرین نکرد، بلکه به طور کامل توسط خود بازی یاد گرفت. این رویکرد جدید تعصب انسان را از بین برد و در نهایت منجر به پیشرفت هنر در شطرنج شد.