حتما همه شما خبر بزرگ دنیای کسب‌وکار در روزهای اخیر را شنیده‌اید. ایلان ماسک در حرکتی جنجالی، سهام توییتر را خرید تا خود را به عنوان مالک جدید این شرکت معرفی کند. اما به نظر شما این اتفاق در دنیای کسب‌وکار برای اولین بار پیش آمده است؟ جواب منفی ست.
با ما در این مقاله از اکوموتیو همراه باشید تا با بزرگترین تغییر مالکیت‌های تجاری در دنیا آشنا شویم.
با ۹ تغییر مالکیت بزرگ در دنیای تجارت و کسب‌وکار آشنا شوید
تغییر مالکیت اتفاقی جدید نیست. بسیاری از شرکت‌های بزرگ برای بزرگتر شدن خود اقدام به خرید برندهای کوچکتر و ادغام آن‌ها با شرکت اصلی می‌کنند تا از این راه به فعالیت خود دامنه بیشتری ببخشند. از طرفی سرمایه‌داران بزرگ دنیا که میل بی‌حد و حصری برای رشد دارند و در این مسیر از ماجراجویی استقبال می‌کنند هم به دنبال خرید برندهای بزرگ و تغییر مالکیت آن‌ها به سمت خودشان هستند.
در این مقاله با ۹ تغییر مالکیت بزرگ در دنیای تجاری آشنا خواهیم شد. توضیح مهم این که این لیست ترتیب خاصی ندارد و براساس بزرگی یا کوچکی معامله شماره‌گذاری نشده است.
۱. توییتر
تعجب نکنید! اولین مورد این لیست و احتمالا معروف‌ترین و خبرسازترین تغییر مالکیت تجاری در دنیای کسب‌وکار به تغییر مالکیت توییتر اختصاص دارد. ایلان ماسک پیشنهاد خرید این پلتفرم را در آوریل ۲۰۲۲ به صورت رسمی به شرکت توییتر ارائه کرد.
رقم پیشنهادی ماسک برای خرید توییتر، ۴۴ میلیارد دلار اعلام شده است و همان طور که می‌دانید، مالک وقت شرکت توییتر این پیشنهاد را پذیرفت. ایلان ماسک هدف خود از خرید توییتر را تضمین آزادی بیان و در عین حال بهبود ویژگی‌های این پلتفرم اجتماعی بیان کرده است. به نظر می‌رسد که ماجراجویی‌های ماسک وارد فاز جدید و البته جذابی شده باشد.
ماسک ثروتمندترین فرد در جهان محسوب می‌شود و حدود ثروت او را ۲۶۸ میلیارد دلار تخمین می‌زنند.
گفتنی است که عمده ثروت ماسک از سهام تسلا تامین می‌شود و این سرمایه‌دار بزرگ بیش از هر شرکت دیگری به تسلا متکی است.
۲. هاینز
رتبه دوم این لیست به هاینز تعلق دارد.
هاینز، معروف‌ترین تولیدکننده انواع سس در جهان است که در سال ۱۸۶۹ تاسیس شد. این شرکت پس از تاسیس رفته رفته تولیدات دیگری مانند انواع غذای فرآوری شده را به سبد محصولات خود اضافه کرد.
این شرکت در سال ۲۰۱۳ پیشنهاد فروش شرکت برکشایر هاتاوی، متعلق به وارن بافت سرمایه‌دار معروف را قبول کرد و رسما به آن واگذار شد. رقم پیشنهادی بافت برای انجام این معامله، ۲۸ میلیارد دلار اعلام شده است.
این شرکت در سال ۲۰۱۵ با گروه مواد غذایی کرافت ادغام شد و کرافت هاینز را تاسیس کرد.
۳. برگر کینگ
اگر شهرت برگر کینگ بیشتر از مک دونالد نباشد، کمتر از آن نیست. رستوران‌های زنجیره‌ای برگر کینگ در سرتاسر دنیا شعبه دارند و از معروف‌ترین فست‌فودهای زنجیره‌ای محسوب می‌شوند.
تاریخ افتتاح برگر کینگ به ۱۹۵۴ در فلوریدا برمی‌گردد. این شرکت برای اولین بار در سال ۲۰۰۶ سهامی خود را به صورت عمومی عرضه کرد و توانست ۴۲۵ میلیون دلار از عرضه سهام خود به دست بیاورد.
برگر کینگ در سال ۲۰۱۰ توسط هلدینگ جاستیس خریداری و با این شرکت ادغام شد تا عنوان سوم این لیست را به خود اختصاص دهد. البته هلدینگ جاستیس به خرید برگر کینگ قانع نشد و در سال ۲۰۱۴ با خرید کافی‌شاپ‌های زنجیره‌ای تیم هورتونز به ارزش ۱۱.۵ میلیارد دلار، این فروشگاه زنجیره‌ای را هم به فهرست دارایی‌های خود اضافه کرد.
۴. هلدینگ بین‌المللی هیلتون
بعید است اسم هتل‌های هیلتون را نشنیده باشید. این هتل‌های زنجیره‌ای معروف، به هلدینگ بزرگ بین‌المللی هیلتون تعلق دارند که با بیش از ۶۸۰۰ ملک در ۱۲۲ کشور دنیا، از بزرگترین هدلینگ‌های فعال در این زمینه محسوب می‌شود. هتل‌های هیلتون به لوکس بودن و خدمات برتر در زمینه اقامتگاه‌های گردشگری معروف هستند.
این شرکت در ۱۹۱۹ توسط کنراد هیلتون در دالاس تاسیس شد. گروه بلک استون در اکتبر ۲۰۰۷ هیلتون را به مبلغ ۲۶ میلیارد دلار از مالک آن خرید و آن را به شرکت سهامی عام تبدیل کرد. این شرکت توانست از عرضه سهام خود در بازار بورس، ۲ میلیارد دلار جذب کند.
۵. ریدرز دایجست
ریدرز دایجست که در ۲۰۲۲ صدمین سالگرد تاسیس خود را جشن می‌گرفت، یکی از بزگترین مجلات خانواده دنیا است که در ۲۲ کشور منتشر می‌شود و خوانندگانی از ۱۷ زبان زنده دنیا دارد.
ریدرز دایجست در مارس ۲۰۰۷ توسط هلدینگ ریپلوود به مبلغ ۲.۴ میلیارد دلار خریداری شد.
البته ناگفته نماند که این تغییر مالکیت چندان موفقیت‌آمیز نبود و ریدرز دایجست دو بار در سال‌های ۲۰۰۹ و ۲۰۱۳ اعلام ورشکستگی کرد. در نهایت این شرکت تصمیم گرفت با ریبرندینگ ریدرز دایجست تکانی به وضعیت آن بدهد.
۶. آلرژن
آلرژن یکی از شرکت‌های بزرگ دارویی در دنیا محسوب می‌شود که در دوبلین مستقر بود. اواخر سال ۲۰۱۵ شرکت فایزر، که همه بعد از پاندمی کرونا آن را می‌شناسیم، اعلام کرد که قصد خرید و ادغام با آلرژن را دارد.
این معامله ۱۶۰ میلیارد دلاری یکی از بزرگترین تغییر مالکیت‌های دنیای تجارت و همچنین بزرگترین معامله‌ای است که تاکنون در صنعت داروسازی انجام گرفته است. علاوه بر این، فایزر با این خرید توانست خود را به عنوان بزرگترین شرکت دارویی جهان معروفی کند.
ارزش سهام فایزر پس از ادغام با آلرژن و خرید آن، حدود ۲۷درصد افزایش پیدا کرد و به ۳۶۳.۶۳ دلار به ازای هر سهم رسید.
۷. وودافون
وریزون و وودافون دو شریک اقتصادی بزرگ در دنیای ارتباطات محسوب می‌شدند. این دو شرکت به‌صورت مشترک وریزون وایرلس را وارد بازار کردند اما وریزون در سال ۲۰۱۴، ۴۵ درصد از سهام وودافون را خرید که تخمین زده می‌شود ۱۰ میلیارد دلار ارزش داشته باشد.
در واقع پس از این معامله، وریزون به‌صورت کامل مالک وریزون وایرلس شد و تا حد زیادی وودافون را هم به مالکیت خود اضافه کرد.
۸. اندروید
اندروید، یکی از موفق‌ترین شرکت‌های ارائه دهنده سیستم عامل گوشی‌های همراه هوشمند در دنیا، در سال ۲۰۰۵ توسط گوگل خریداری شد. این معامله با رقم ۵۰ میلیارد دلار از بزرگترین تغییر مالکیت‌های دنیای تجارت محسوب می‌شود.
این نکته را در نظر بگیرید که در سال ۲۰۰۵ اندروید شرکت نوپای ناشناخته‌ای در زمینه سیستم عامل تلفن همراه محسوب می‌شد و به هیچ عنوان شهرت امروزه را نداشت. به همین دلیل، بسیاری از کارشناسان این معامله گوگل را حرکتی ریسکی و جسورانه تلقی کرده‌اند.
البته که این حرکت جسورانه و آینده‌نگرانه گوگل، این شرکت بزرگ الکترونیکی را به یکی از رقبای بزرگ در بازار تحت سلطه اپل تبدیل کرد.
گفته می‌شود این خرید از بزرگترین و موفق‌ترین تغییر مالکیت‌های دنیا است.
۹. پیکسار و مارول
دیزنی یکی از موفق‌ترین شرکت‌ها در تغییر مالکیت و خریدهای سودآور است. این شرکت در اولین اقدام خود در سال ۲۰۰۶ پیکسار را با قیمت ۷.۴ میلیارد دلار خرید و طولی نکشید که پیکسار با تولید آثاری مانند وال‌ای و داستان اسباب‌بازی ۳ و فروش میلیاردی آن‌ها، این خرید را سریعا به سود تبدیل کرد.
دیزنی پس از تجربه موفق خرید پیکسار، عزم خود را برای خرید یکی از غول‌های سینمایی دنیا یعنی مارول جزم کرد.
مارول هم با فروش فیلم‌های بلاک باستر خود پس از تغییر مالکیت توانست فورا خرید دیزنی را به سود تبدیل کند.
و در آخر
تغییر مالکیت همیشه به خاطر ماجراجویی صاحبان سرمایه انجام نمی‌شود. احتمالا خودتان هم تا الان متوجه شده‌اید که این رویکرد گاهی به عنوان استراتژی برای تغییر در وضعیت درآمد یا توسعه فعالیت‌های اقتصادی شرکت‌های بزرگ انجام می‌شود و قدمی مهم برای پیشرفت و توسعه آن‌ها به حساب می‌آید.
به نظر شما کدام یکی از این تغییرات مالکیتی از باقی موارد جذاب‌تر بوده‌اند؟ اگر شما مالک یکی از برندهای بزرگ دنیا بودید، دوست داشتید کدام شرکت را بخرید و در برندتان ادغام کنید؟ نظرات خود را با ما و خوانندگان اکوموتیو به اشتراک بگذارید.
