اثر مرکب چیست؟
موفقیت یک شبه به دست نمیآید! همه ما این جمله را بارها و بارها شنیدهایم. دارن هاردی، دوازده سال پیش تلاش کرد تا از این اصل و همین جمله ظاهرا ساده، اصولی مهم و کتابی اثرگذار منتشر کند که بارها و بارها بهعنوان الهامبخشترین منبع، توسط افراد موفق و مدیران برجسته دنیای کسبوکار به عموم معرفی شد. این کتاب تحت عنوان اثر مرکب منتشر شد و در ایران هم به همین نام ترجمه و شناخته میشود.
حالا سالهاست که اثر مرکب به عنوان یکی از اصول مهم و تاثیرگذار در موفقیت، دهان به دهان میچرخد و بسیاری از افراد معروف و تاثیرگذار جهان، از آن به عنوان اصلیترین استراتژی خود در دستیابی به نتایج بزرگ زندگیشان حرف میزنند.
اما فکر میکنید اثر مرکب چه معنایی دارد و به چه چیزی گفته میشود؟
اثر مرکب در سادهترین شکل ممکن یعنی نتیجهای بزرگ و موفقیتی عظیم که از مجموعهای از انتخابهای درست و موفقیتهای به ظاهر کوچک اما مثبت به دست میآید.
هاردی تلاش کرده است تا اصلی مهم را که شاید کمتر موردتوجه قرار داده باشیم، به ما یادآوری کند: تمام قدمهای کوچکی که روزانه برمیداریم، تمام تصمیماتی که به ظاهر اهمیت ندارند و تمام اقدامات ما حتی در زندگی روزمره، میتوانند در نهایت به نتیجهای عظیم ختم شوند.
اثر مرکب همان ضربالمثل ساده خودمان است: قطره قطره جمع گردد، وانگهی دریا شود. به همین سادگی!
اهمیت اثر مرکب
شاید اثر مرکب در ابتدا اصلی مهم به نظر نرسد. اما کافیست رد آن را در زندگیتان پیگیری کنید تا شگفتزده شوید. عموم نتایجی که در زندگی به دست آوردهایم، از همین اصل پیروی کردهاند. برای درک آن، نگاهی به دستاوردهایتان و ریشههای آن بیندازید؛ بعید است که رد این اثر را پیدا نکنید.
بیایید با اهمیت اثر مرکب در کسب و کار آشنا شویم.
راهاندازی کسب و کار جدید، همیشه چالشی جدی محسوب میشود. دلیل شکست بسیاری از مدیران در راهاندازی کسبوکارشان این است که ما انسانها اغلب انتظار داریم نتیجه کارمان را سریع مشاهده کنیم و با کوچکترین توقف یا شکست ناامید و دلسرد میشویم.
همه دوست دارند یک شبه به موفقیت برسند، اما در عین حال همه میدانیم که دستیابی به موفقیت یک شبه، امکانپذیر نیست.
موفقیت به ندرت در زمان کوتاه حاصل میشود و برای درک موفقیت به زمان نیاز داریم. این روند گاهی میتواند طولانی و خستهکننده باشد و ممکن است در این مسیر، حتی دیگران هم شما را از ادامه کار منصرف کنند.
این مسئله در ایران کاملا برجسته و قابل لمس است. فرهنگ ما، بیشتر از پرداختن به کار آزاد و پرریسک، اشتغال در کارهای متعارف و ترجیحا دولتی با حقوق ثابت را میپسندد و اکثر خانوادهها به فرزندانشان توصیه میکنند به جای فعالیتهای کارآفرینی، استخدام در ادارات را در اولولیت خود قرار دهند. شاید شما هم این مسئله را تجربه کرده باشید.
اما با نگاه به زندگی مدیران برجسته و کارآفرینان موفق در دنیای اقتصاد، به سادگی متوجه وجه اشتراک همه آنها میشویم: همه این افراد، آگاهانه یا ناخودآگاه از اثر مرکب پیروی کردهاند. آنها گامهای کوچک به ظاهر بیاهمیت را بهصورت مستمر طی کردهاند تا به تغییرات اساسی برسند.
قدمهای کوچک اما مستمر و طی کردن روندی که الزام همیشه صعودی نبوده است و نمودار آن شیب تندی نداشته است، در نهایت به نتایجی ختم میشود که دور از انتظار است و نمیتوان آن را انکار کرد. این مسئله در همه شئون زندگی و علیالخصوص در دنیای کسب و کار بسیار ملموس خواهد بود.
ذهنیت مایکرویو؛ آفت موفقیت پایدار
دارن هاردی در کتاب اثر مرکب اصولی را ارائه کرده است که میتوانند در هدایت کارآفرینان و رهبران کسب و کار در موفقیت اثرگذار باشند. او در این کتاب علاوهبر پرداختن به ریشههای موفقیت، از دلایل شکست هم حرف میزند. هاردی در همین راستا به مسئلهای مهم تحت عنوان ذهنیت مایکرویو اشاره میکند.
ذهنیت مایکرویو یکی از بزرگترین مشکلات ما در زندگی مدرن است. همه ما دوست داریم که یک شبه به موفقیتهای بزرگ دست پیدا کنیم یا با اتفاقات معجزهآسایی مثل برنده شدن در قرعهکشی، به ثروتی قابل توجه برسیم.
اما واقعا چند نفر را میشناسید که توانسته باشند طی مدت زمانی بسیار کوتاه به موفقیت قابل توجهی که اثری پایدار داشته باشند، برسند؟ خارج از دنیای کسبوکار چطور؟ ورزشکاری را میشناسید که یک شبه به تیم ملی دعوت شده باشد؟ دانشآموزی که با یک هفته مطالعه به رتبههای برتر کنکور رسیده باشد چطور؟ یا حتی کسی را میشناسید که با یک ماه رژیم، به اندام ایدهآل خود برسد و تمام اضافه وزنی که داشت را از دست بدهد؟
جواب در اکثریت موارد منفی است. همه میدانیم که موفقیت حاصل تلاشهای مستمر، پیاپی و به کارگیری عاداتی است که درنهایت به نتایج بزرگ ختم میشوند. در عین حال، داشتن ذهنیت مایکرویو و انتظار دستیبابی به نتایج سریع، ما را نسبت به کار دلسرد میکند و از ادامه مسیر باز میدارد.
علت به نتیجه نرسیدن بسیاری از اقدامات ما همین مسئله است. ما انتظار داریم با شروع کار و یا هر اقدامی، فورا نتیجه بزرگ آن را مشاهده کنیم و همین کمصبری موجب دلسردی ما از رسیدن به هدف خواهد شد و در نتیجه آن را ترک میکنیم.
اثر مرکب هم به همین مسئله میپردازد. با درک اثر مرکب خواهید فهمید که موفقیت، مسیری مملو از عادات روزمره مثبت، غیرهیجانانگیز و حتی دشوار است که طی کردن آن به صبر و حوصله زیادی نیاز دارد.
هاردی برای درک بهتر این اصل از مثال جالبی استفاده میکند. او میگوید اگر بین ۲ میلیون دلار و یک پنی که ارزش آن هر روز به مدت یک ماه دو برابر میشود، حق انتخاب داشته باشید؛ کدام را انتخاب میکنید؟
اکثر ما در این شرایط، ترجیح میدهیم ۲ میلیون دلار را داشته باشیم و گزینه دوم، چندان به چشممان نمیآید. این گزینه گاه آنقدر بیارزش به نظر میرسد که حتی برای محاسبه نتیجه آن، ماشین حساب به دست بگیریم.
اما با حسابی سرانگشتی متوجه خواهید شد که اگر روزانه یک پنی بگیرید و ارزش آن هر روز به صورت تصاعدی افزایش پیدا کند، در انتهای دوره ۳۰ روزه، ده میلیارد و هفتصد سی و هفت میلیون و چهارصد هجده هزار دلار پول خواهید داشت! باورش سخت است، نه؟
این مثال به خوبی قدرت تغییرات تدریجی و پیوسته، اما مداوم را نشان میدهد. کافی است کمی صبور باشید و دست از تلاش برندارید و آنوقت به نتیجه شگفتانگیزی که بیشتر شبیه به معجزه است و شما را از رقبا متمایز میکند، خواهید رسید.
اثر مرکب در کسب و کار
آیا به بازگشت آنی سرمایه و دستیابی به سود یک شبه فکر میکنید یا از قبل استراتژی توسعه کسب و کارتان را بر اساس تلاشهای مداوم چیدهاید و برای سنجش موفقیت، از اهداف کوتاهمدت کوچک استفاده میکنید؟
اگر به اثر مرکب باور پیدا کردهاید، حداقل باید از این به بعد برای استراتژیهای کسب و کارتان، از مدیرانی باشید که از اصول دوم پیروی میکنند.
بر اساس اثر مرکب، اصول کسب و کار شما باید بر اساس طرحی چیده شده باشد که سیستم آن به منظور دستیابی به تغییرات تدریجی و کوچک برای رشد طراحی شوند.
نکته مهمی که باید مدنظر قرار دهید این است که براساس این اصل، نهتنها زندگی کاری، که زندگی شخصی شما هم باید بر اساس عادات سازنده و مثبت بنا شود تا تغییر آن را در کسب و کارتان هم حس کنید.
فراموش نکنید که زندگی شخصی با زندگی کاری در هم تنیده شده است و کافیست سبک زندگی مدیران موفق را بررسی کنید تا ببینید که همه آنها وجهی مشترک دارند: پیروی از سبک زندگی سالم و اصولی. سحرخیزی، ورزش روزانه، نظم، عادت به پیروی از برنامه روزانه، کمک به دیگران، عشق ورزیدن به عزیزان و تعهد به چارچوب اخلاقی از وجوه مشترک اکثر مدیران موفق دنیای کسب و کار است. آیا هنوز هم فکر میکنید که زندگی شخصی تاثیری در زندگی کاری نخواهند داشت؟
نکته مهم دیگری که باید مورد توجه قرار دهید این است که گاهی شکستها از دایره اختیارات ما خارج هستند و به عواملی مربوط میشوند که ما روی آنها کنترلی نداریم. اما حتی در چنین شرایطی باید سعی کنید تا با انتخابهای هوشمندانه و مداوم، بر شرایط مسلط شوید. شاید شما نتوانید کنترل بعضی از متغیرها را به دست بگیرید، اما ابتکار عمل تحت هر شرایط دست شماست و باید تلاشتان را برای تغییر و تسلط بر موقعیت، به کار بگیرید.
این اقدامات کوچک اما مستمر، میتواند بزرگترین عامل تمایز شما از رقبا باشد و در نهایت تفاوت بزرگی میان خروجی کسبوکار شما و دیگران ایجاد کند.
به همین دلیل همیشه قبل از اخذ هر تصمیمی، هرچند کوچک، به تاثیری که ممکن است بر هدف نهایی کسب و کارتان بگذارد، خوب فکر کنید.
در نهایت این فرمول را به خاطر بسپارید: انتخابهای کوچک و هوشمندانه+ استمرار+ زمان= تفاوت بزرگ میان شما و رقبا.
صبور باشید و به اقدامات مثبت متعهد بمانید تا اثر آن را در زندگی شخصی و کسب و کارتان ببینید. زنده باد اثر مرکب!
و در آخر
تجربه شما چیست؟ آیا از استمرار به نتیجه دلخواه رسیدهاید؟ فکر میکنید که چقدر اثر مرکب در کسب و کار تاثیرگذار خواهد بود؟ تجربیات ارزشمند خود را با ما و سایر خوانندگان اکوموتیو به اشتراک بگذارید.