خستگی مزمن، بی تفاوتی، انگیزه پایین و عملکرد ضعیف؛ این ها تنها برخی از نشانه های آشکار فرسودگی شغلی هستند که شرکتها باید به دقت حواسشان به آنها باشد. فرسودگی شغلی یک مسئله شخصی یا نشانگر بی کفایتی نیست، بلکه چالشی است که باید در سطح سازمانی با آن مقابله کرد.
علل فرسودگی شغلی
- فرسودگی شغلی می تواند در هر سازمانی رخ دهد. گرچه دلایل متعددی برای فرسودگی کارکنان وجود دارد، بسیاری از آنها مستقیما با نقش کارمند در سازمان مرتبط اند. مدیران باید از تحت فشار گذاشتن کارکنان خود با مسئولیتهایی که فراتر از محدوده کاری تعریف شده برای آنها است، اجتناب کنند.
- یکی دیگر از دلایل فرسودگی شغلی، عدم شفافیت در رابطه با انتظارات از کارمندان است. اگر کارمند از جایگاه خود در سازمان مطمئن نباشد، احتمال بروز فرسودگی شغلی در او بیشتر خواهد بود. هر کارمند باید نقشی با وظایف کاملا واضح و مشخص داشته باشد.
- اختلاف میان مدیران و همکاران یکی دیگر از علل شایع فرسودگی شغلی است. به عنوان مثال، اگر یکی از کارمندان در اداره زورگویی کند، تعامل مداوم با این شخصیت منفی، باعث استرس و فرسودگی همکارانش می شود. روسای ناکارآمد یا مدیریت بیش از حد سختگیر نیز به فرسودگی کارکنان می افزایند.
- مسائل شخصی نیز می توانند از جمله ریشه های فرسودگی شغلی کارکنان باشند. به عنوان مثال، کارمند ممکن است از نظر اجتماعی منزوی باشد و سیستم حمایتی خارج از محل کار نداشته باشد تا به آن تکیه کند. یا ممکن است در حفظ تعادل کار و زندگی ناتوان باشد.
اما چرا شرکتها باید نگران این مسئله باشند؟ در اینجا چهار دلیلش را می گوییم:
۱. کاهش کارآمدی
تحقیقات روزافزونی به رابطه مثبت میان سلامت و رفاه کارکنان و عملکرد آنها در محل کار اشاره دارند. مطالعه ای توسط دولت بریتانیا نشان می دهد که رفاه مثبت کارکنان منجر به بهبود عملکرد، کارآمدی و کیفیت کار میشود. مطالعه دیگری ادعا می کند که افزایش رفاه کارکنان به همان میزان منجر به افزایش کارآمدی می شود.
این مطالعات نشان میدهند که سلامت و رفاه کارمندان نقش مهمی در کیفیت بازدهی آن ها دارد. به بیان ساده، احتمال بازدهی بهتر در کارمندی که سالم است و به قدر کافی استراحت میکند، در مقایسه با کارمندی که با حجم کاری بالا و سخت دست و پنجه نرم میکند، بیشتر است.
هر سازمانی که قصد راسخ برای موفقیت داشته باشد، باید روی رفاه و شادی کارکنانش سرمایه گذاری کند.
۲. نرخ استعفای بالا
در یک پژوهش، فرسودگی شغلی به عنوان یکی از دلایل اصلی کناره گیری کارکنان ذکر شده است. همان مطالعه با استناد به گزارش ۹۵% از سرپرستان منابع انسانی نشان می دهد که فرسودگی شغلی بزرگترین تهدید علیه حفظ نیروی کار است.
این یافته ها چه چیزی را می رسانند؟ نرخ استعفای بالا با هزینه ای به همان اندازه بالا همراه است. این امر نه تنها بر بهره وری کل نیروی کار تاثیر می گذارد، بلکه هزاران دلار هزینه برای سازمان به دنبال دارد.
تحقیقات مرکز ترقی آمریکا نشان می دهد که شرکتها ۱۶ تا ۲۱۳% از حقوق یک کارمند را برای پوشش هزینه های یافتن جایگزین خرج می کنند.
جدا از هزینه های اضافی، فرسودگی، خطر از دست دادن استعدادهای برتر را برای شرکت ها به همراه دارد. اکثر مدیران نسبت به رفاه کارمندان برتر خود بی توجهند و بیش از حد از آن ها کار می کشند. در نتیجه، احتمال این که کارمندان با عملکرد عالی در برآورده کردن انتظارات یا به حداکثر رساندن پتانسیل های خود شکست بخورند بیشتر است. بدتر از آن این که، فرسوده می شوند و شغلشان را ترک می کنند.
نکته این که: فرسودگی شغلی نه تنها با هزینه ای گزاف همراه است، بلکه موجب از دست رفتن استعدادهای ارزشمند سازمان میشود.
۳. مشارکت کم کارکنان
تعامل، مصداق تعهد کارمندان به اهداف شرکت است. کارمندی که متعهد باشد به احتمال زیاد سخت کار می کند و تلاش بیشتری از خود نشان می دهد، زیرا برای موفقیت شرکت ارزش قائل است.
تعامل بالای نیروی کار برای رشد سازمان از اهمیت زیادی برخوردار است. در مقابل، کارمندان غیرفعال و کناره گیر احتمال موفقیت را پایین می آورند.
عدم مشارکت، به دلیل تاثیرات نامطلوبی که بر کارآمدی و انگیزه کارکنان دارد، موجب ضرر قابل توجهی در درآمد می شود. زیادی کار کشیدن از کارکنان و عدم اختصاص زمان کافی برای استراحت و آرامش آن ها، احتمال عملکرد ضعیف از طرف آن ها را افزایش می دهد. در نتیجه، بر کارآمدی سازمان و پتانسیل آن برای تولید درآمد نیز تاثیر منفی دارد.
۴. اثرات منفی بر سلامتی
دولت ایالات متحده سالانه ۱۲۵ تا ۱۹۰ میلیارد دلار برای پوشش هزینه های مراقبتهای بهداشتی مربوط به مشکلات روانی و جسمی مرتبط با فرسودگی شغلی هزینه میکند. بر اساس مطالعه ای از هاروارد، این رقم تا ۸ درصد از بودجه ملی برای مراقبتهای بهداشتی را تشکیل میدهد.
این تحقیق همچنین گزارش میدهد که استرس ناشی از کار سالانه باعث مرگ ۱۲۰.۰۰۰ آمریکایی میشود. این ارقام ثابت میکنند که فرسودگی شغلی عواقب پرهزینه ای دارد.
کار بیش از حد میتواند بر سلامت روحی و جسمی فرد تاثیر بگذارد. استرس ناشی از ساعات طولانی کار ممکن است منجر به بیماری های روانی، اضطراب و سایر بیماری های جدی مانند بیماری قلبی شود. علاوه بر این، کارمندان بیش از حد استرسی، بیشتر به رفتارهای ناسالم مانند نوشیدن زیاد الکل و پرخوری مبتلا میشوند.
کار زیاد میتواند به معنای واقعی کلمه فرد را بیمار کند و با توجه به هزینه های بالای مراقبتهای بهداشتی امروزه، میتواند هزاران دلار هزینه پزشکی و بیمه را به دنبال داشته باشد. جدا از آن، وقتی کارمندی بیمار میشود، احتمال بیشتری دارد که مرخصی استعلاجی طولانیتری بگیرد و بقیه اعضای تیم مجبور میشوند تا بار او را به دوش بکشند.
فرسودگی شغلی یکی از چالش های مهمی است که رهبران کسب و کار امروزه با آن مواجه اند. ایجاد فضای کاری مثبت و تلاش جدی برای فرهنگسازی موفق باید از اولویتهای اصلی هر سازمانی باشد.
نیروی کار یک شرکت، منبع درآمد اصلی آن است. اگر به سلامت و رفاه کارکنان اهمیت زیادی داده شود، مشارکت و بهره وری و انگیزه آنها نیز افزایش خواهد یافت.
در نهایت، این یک موقعیت برد-برد برای همه است، زیرا هم کارکنان خوشحال و راضی خواهند بود و هم شرکت از کارآمدی آن ها سود می برد.