عهدنامه (Covenant)

تعریف

عهدنامه در معنای عام به توافق یا قرارداد بین دو طرف اطلاق می شود. در عهدنامه طرفین به توافق می رسند که چه فعالیت‌ هایی را انجام داده و از چه فعالیت هایی خودداری کنند.

در امور مالی، عهدنامه ها به طور معمول به شرایط قرارداد مالی مربوط می‌ شوند. این شرایط شامل بندهایی در مورد سند وام یا انتشار اوراق قرضه و محدودیت های وام گیرنده است. عهد و پیمان در دین بیان کننده رابطه پیوند و وابستگی بین خدا و انسان است.

نکات کلیدی

  • عهدنامه ها قراردادهایی بین دو یا چند نفر هستند که شرایط قانونی طرز عملکرد هر طرف قرارداد را معین می کنند.
  • عهدنامه ها می توانند در مورد انجام برخی از فعالیت ها (تعهد ایجابی) و یا عدم انجام آن ها باشد (تعهد سلبی).
  • رایج ترین نوع عهدنامه، عهدنامه بدهی است زیرا به عنوان بخشی از قرارداد وام، تعهد هایی را از طرفین وام دهنده و وام گیرند اخذ می کند.
  • عهدنامه ها مجموعه ای از بندهای قانونی هستند و در صورت نقض، متخلف ملزم به جبران یا انجام سایر اقدامات قانونی می باشد.
  • بسیاری از نهادهای مالی، املاک و مستغلات، مراکز قانونی و دینی دارای عهدنامه ‌هایی هستند، اما این عهدنامه ها در هر یک از این گروه ها کاربردهای متفاوتی دارند.

 

آشنایی با عهدنامه ها

عهدنامه در کسب و کار اغلب بر حسب نسبت‌ های مالی نشان داده می ‌شود، مانند نسبت حداکثر بدهی به دارایی یا سایر نسبت‌ های مشابه. مواردی نظیر حداقل مبلغ سود سهام، سطوح مورد قبول سرمایه در گردش و کارکنان اصلی شرکت همگی در عهدنامه قید می شوند.

در صورت نقض یکی از بندهای قرارداد، وام دهنده حق باز پس گیری بدهی از وام گیرنده یا انجام اقداماتی در جهت کاهش ریسک خود را دارد. به طور کلی دو نوع تعهد اولیه داریم که با نام های تعهد ایجابی و تعهد سلبی شناخته می شوند. علاوه بر این دو، نوع سوم عهدنامه ای به نام تعهدات مالی هم وجود دارد که در دسته بندی جداگانه ای قرار می گیرد.

 

تعهد ایجابی

این تعهد بخشی در قرارداد وام است که وام گیرنده را ملزم به انجام اقدامات خاصی می کند. نمونه‌ هایی از این تعهدات شامل لزوم حفظ سطوح مجاز بیمه، ارائه صورت‌ های مالی حسابرسی شده به وام‌ دهنده، رعایت قوانین قابل‌ اجرا و نگهداری مناسب دفاتر حسابداری است.

عمل نکردن به تعهدات ایجابی معمولا منجر به نکول می شود. البته در بعضی قراردادها شرایطی برای جبران تخلف ذکر می شود، اما در صورت عدم جبران از سوی وام گیرنده، بستانکار حق اعلام نکول و تقاضای بازپرداخت فوری اصل مبلغ به همراه سود را خواهد داشت.

 

تعهد سلبی

تعهد سلبی برای وام‌ گیرندگان تنظیم می‌ شود تا آن ها را از انجام اقداماتی که منجر به خدشه دار شدن اعتبار آن ها و کاهش قدرت بازپرداخت بدهی می شود بر حذر دارد. رایج ترین کاربرد این تعهد، محدود یا ممنوع ساختن یک عمل است. مثال هایی از این مقوله عبارتند از: تعیین حد صدور سهام توسط شرکت، محدود کردن پرداخت هزینه‌ مدیریت به اشخاص مرتبط و تعیین میزان مجاز بدهی برای یک کسب و کار.

این تعهدات با تایید صادر کننده اصلی قابل لغو هستند. برای مثال شرکتی در حال ادغام است اما طبق محتوای تعهد سلبی اجازه این کار را ندارد. در صورتی که طرف مقابل با رفع این محدودیت موافقت کند، شرکت می تواند اقدام به ادغام کند. این روند ممکن است در معاملات املاک، سرمایه گذاری ها و یا واگذاری دارایی نیز اتفاق بیفتد.

 

انواع عهدنامه

صنایع و بخش های مختلف انواع گوناگونی از عهدنامه ها را تنظیم می کنند که عموما شامل هر دو نوع تعهدات سلبی و ایجابی می شوند.

عهدنامه بدهی

عهدنامه بدهی زمانی انجام می شود که یک موسسه مالی با یک شرکت برای اعطای وام همکاری می کند. برای تضمین وام، شرکت ملزم می شود معیار های خاصی را رعایت کند، از برخی فعالیت ها خودداری کرده و و وضعیت مالی متعادلی را حفظ کند.

عهدنامه بدهی ممکن است وام دهنده را نیز تحت الشعاع قرار دهد. برای مثال یک شرکت یک حد اعتباری اخذ می کند و امیدوار است که در چند سال آینده از آن استفاده کند. شراکت با بانکی که وضعیت مالی خوبی را حفظ کرده و ریسک عملیاتی را مدیریت می کند به نفع شرکت است. بنابراین وام گیرنده ممکن است برای اطمینان از قدرت بانک در تامین مالی بلندمدت شرکت، تعهداتی را برای وام دهنده در عهدنامه ضمیمه کند.

 

عهدنامه مالکیت

این عهدنامه که بین چند طرف بسته می شود، حدود استفاده یا عدم استفاده از اموال غیرمنقول یا مستغلات را تعیین می کند. در این نوع عهدنامه ها محدودیت ها و اقدامات خاصی که باید توسط مالک انجام گیرد قید می شود. ممکن است به موجب این تعهدات صاحب ملک مقید به رعایت برخی حدود و یا انجام اموری خاص شود.

برخی مفاد عهدنامه های مالکیت برای خود ملک تنظیم می شود و نه مالک آن، بنابراین اگر مالک تغییر کند در شرایط عهدنامه تغییری ایجاد نمی شود. به طور مثال ممکن است عهدنامه مالکیت یک دامداری محدوده ای برای تعداد یا نوع احشام آن مکان تعیین کند. پس حتی در صورتی که دامداری به شخص دیگری واگذار شود، شرایط همچنان پا بر جاست.

 

عهدنامه قانونی

عهدنامه ها از نظر ماهیت قراردادی قانونی محسوب می شوند و بخشی از دستگاه های قانونی هستند. به نوعی قانون را می توان شکلی از عهدنامه تلقی کرد، چرا که قوانین مجموعه ای از تعهدات سلبی هستند که فرد را از انجام یک سری فعالیت ها باز می دارند. در واقع قوانین توصیف کننده نتیجه سرپیچی از عهدنامه هستند. هر قانون عرفی که با هدف جلوگیری از ارتکاب جرم تصویب شود نمونه ای از عهدنامه قانونی است.

 

عهدنامه دینی

عهد و پیمان در ادیان نیز یافت می شود، زیرا در ادیان مختلف معبود به بندگان وعده هایی داده و در مقابل شرایطی را برای رسیدن به آن ها قرار می دهد. هر چند در ادامه این بخش، صرفا به مثال هایی از کتاب انجیل اکتفا شده، عهدنامه موضوعی مشترک میان مسیحیت، اسلام، هندوئیسم و بودیسم است.

در انجیل دو نوع عهد وجود دارد. اولی شامل عهدهای مشروط است که وعده هایی از جانب خداوند است و نتایج معینی دارد. اما برای این که خداوند به عهدی که از جانب خود اوست وفا کند، بشریت باید ابتدا به وظایف بندگی خود عمل کنند. در دو فصل اول پیدایش، خداوند به آدم وعده می دهد که رضا و یا غضب او به وفاداری انسان بر پیمان بستگی دارد. آدم با خوردن میوه ممنوعه عهد مشروط را شکست.

دومین نوع عهدهای الهی که در کتاب مقدس آمده، عهدهای های بی قید و شرط است که از جانب خداوند و با قدرت الهی او به حتمیت خواهد رسید. پس از نجات نوح از طوفان عظیم خداوند با ظهور رنگین کمانی در آسمان به تمام بشریت وعده می دهد که چنین ویرانی تا ابد تکرار نخواهد شد. برای تحقق این عهدنامه هیچ شرطی برای بشر تعیین نشده.

 

نقض عهدنامه

نقض عهدنامه – که خلف عهد نیز نامیده می شود – به معنای عدم رعایت شرایط توافق شده در یک عهدنامه است. این که یکی از طرفین در اجرای یک تعهد ایجابی بازمانده و یا از حدود معین در تعهدات سلبی فراتر رفته باشد هر دو معادل با شکستن قوانین عهدنامه می باشند.