برای دیدهشدن در اقیانوس آبی، باید شناگر ماهری باشید. این اصطلاح برای برندها هم صدق میکند؛ چه بخواهید معروف و محبوب شوید یا بازار را رهبری کنید و چه قصد داشته باشید برای خودتان نامی دستوپا کنید، در هر صورت برندسازی لازمه کار شماست. داشتن چکلیست برندسازی کمک مهمی است تا تفاوت خودتان با بقیه را به نمایش بگذارید؛ پس آماده شوید و شیرجه بزنید!
برندینگ از راههای مختلفی بر کسبوکار و درآمد شما تأثیر میگذارد که ارتباطات و بازاریابی بخش کوچکی از آن است. اما قبل از اینکه هرکدام از این دو روش به یاری شما بیاید، بینش و نگاه مشتریان شماست که مشخص میکند به چه سمتوسویی بروید. در اصل درک عمومی جامعه و پیامی که شما به مخاطبین انتقال میدهید، بنمایه برند شما را میسازد.
برندسازی مفهوم جدیدی نیست و اگر همین کلمه را در گوگل جستوجو کنید، با سیلی از مقالات مختلف روبهرو خواهید شد که هرکدام به نقل از یکی از بزرگان حوزه برندینگ، مزایا، مراحل و روشهای برندسازی را توضیح دادهاند. با این حال داشتن یک چکلیست کامل شما را از پرسهزدن در میان انبوه نوشتهها بینیاز خواهد کرد.
چکلیست برندسازی چیست؟
وقتی حرف از چکلیست به میان باشد، معمولاً فهرستی از گزینهها پیش روی آدم قرار میگیرد که باید کنار هرکدام که انجام شده است، تیک بزنید. چکلیست برندسازی هم مجموعه فهرستی از عناصر، فرایند و اقدامات مربوط به برندسازی است.
چندان تفاوتی نمیکند مشغول ساخت یک برند جدید باشید، برندی از قبل شناختهشده را ریبرند کنید یا بهدنبال نامی مناسب برای محصولات و خدمات خود بگردید، در هر حال داشتن یک استراتژی موفق در مسیر برندسازی به شما کمک میکند تا سربلند از پروژه خارج شوید. بهطور معمول مدیران برند، آژانسها و مشاوران برندینگ برای ایجاد پایههای برند از این چکلیست استفاده میکنند تا چیزی از قلم نیفتد.
تاکنون نظریات متعددی برای ساخت برند ارائه شده است که در جزئیات با یکدیگر متفاوت هستند، اما اصول برندسازی در همه آنها ثابت است. فرقی نمیکند بهدنبال برندینگ یک سازمان یا شخص خاصی باشید، چکلیست برندسازی به شما کمک میکند طبق قاعده پیش بروید و با صرفهجویی در وقت و هزینههای خود آنچه برای ساخت برند نیاز دارید را یکجا دنبال کنید.
مزایای برندسازی
برندینگ به شما کمک میکند وجهه انسانیتری به کسبوکار خود بدهید تا مخاطبان راحتتر با شما ارتباط برقرار کنند. در واقع این برندها هستند که ذهن و قلب مخاطبانشان را کنترل میکنند، نَه شخصیت تجاریشان!
برندسازی برای شما مزایای زیر را بههمراه دارد:
- هویتبخشی به کسبوکار
- رهبری بازار و صنعت
- افزایش آگاهی از برند، محصولات و خدمات
- تبدیل مشتریان به مشتری وفادار
- ماندگاری در ذهن مخاطب و مشتری
- خلق فرهنگ جدید در بلندمدت
- افزایش اعتبار در بازار
- جایگاهیابی درست کسبوکار
- تمایز از سایر رقبا
- بالا رفتن اعتماد به برند
- تبدیل شدن به top of mind مخاطبان
برندینگ را از کجا شروع کنیم؟
فرایند برندینگ را تقریباً میتوان برای هر چیزی به کار برد؛ البته نباید این نکته را از قلم انداخت که برندسازی برنامهای بلندمدت است و باید قبل از اقدام، برای آن استراتژی داشت. در غیر این صورت همان قدری که برندینگ به رشد و قدرتگرفتن شما و کسبوکارتان کمک میکند، ممکن است به زمین زدنتان هم ختم شود.
داشتن استراتژی قدم اولی است که باید بردارید سپس متناسب با هدف و نوع کسبوکارتان یکی از انواع برندینگ را انتخاب کنید؛ چون که نمیشود همه را باهم داشت!
انواع برندینگ
هریک از انواع برندینگ اهداف و دستورالعملهای خاص خود را دارند و میتوان برای هرکدامشان جداگانه چکلیست تهیه کرد؛ اما یادتان باشد که چکلیست گفته شده در این نوشتار اصول ثابت همه روشها را پوشش میدهد و میتوانید از همین موارد برای تهیه چکلیست مخصوص خودتان استفاده کنید.
انواع برندینگ شامل این موارد است:
- برندسازی شخصی (Personal branding)
- برندسازی سازمانی (Corporate branding)
- برندسازی خدمات (Service branding)
- برندسازی محصولات (Product branding)
- برندسازی خردهفروشیها یا کسبوکارهای کوچک (Retail branding)
- برندسازی فرهنگی و جغرافیایی (Cultural and geographic branding)
- برندسازی آنلاین (Online branding)
- برندسازی آفلاین (Offline branding)
مراحل تهیه چکلیست برندسازی
اگر میخواهید برند خوبی ایجاد کنید، مراحل گفته شده در این چکلیست را با دقت انجام دهید.
اهداف و مأموریت برندتان را دقیق و مشخص بنویسید.
از یک چرای بزرگ شروع کنید؛ «چرا این شرکت وجود دارد و هدف آن چیست؟». جواب دادن به این سؤال مهمترین بخش برندینگ شما را میسازد، درنتیجه از آن سرسری نگذرید و اگر لازم است با مشورت از متخصصان بیانیه مأموریت و اهداف برندتان را بنویسید.
این بیانیه چارچوب اصلی کسبوکار شما را میسازد و به کارمندان و مشتریانتان کمک میکند تا هویت برند شما را بفهمند و با شما ارتباط بگیرند.
چشمانداز کسبوکارتان را مشخص کنید.
چشمانداز برنامه بلندمدت یک کسبوکار است که در آن مشخص میشود برند در طولانیمدت چه اتفاقاتی را رقم میزند. داشتن چشمانداز، مانند چراغ راهنما عمل میکند و مسیر آینده برند را برای صاحبان، مدیران، سهامداران و کارمندان کسبوکار روشن خواهد کرد تا به بیراهه نروند.
ارزشهای برندتان را ایجاد و بیان کنید.
ارزشهای برند بخش مهمی از استراتژی برند شما هستند. این ارزشهای میتواند از «سادگی و دسترسی آسان» تا «نوآورانه بودن» متفاوت باشد. بهتر است ارزشهایتان را جوری انتخاب کنید که بتوانید در تمام مراحل کسبوکارتان به آنها پایبند باشید.
هنگامی که ارزشهای برندتان مشخص شد، باید آنها را در نقاط تماسی که مشتریان با برند شما ارتباط برقرار میکنند به نمایش بگذارید. این کار باعث میشود در ذهن مخاطبین ماندگار شوید و روزبهروز به تعداد مشتریانتان اضافه شود.
پیشنهاد ویژه خودتان را پیدا کنید.
پیشنهاد ویژه یا core offering همان پیشنهاد یا سرویس اصلی است که میخواهید کل کسبوکارتان را حول محور آن بسازید. فهمیدن اینکه محصول یا خدمات شما چگونه صنعت و مشتریانتان را متحول خواهد کرد، شما را در انتخاب شیوههای ارتباطی برند یاری میکند.
پیام برندتان را انتخاب و کانالهای ارتباطی را مشخص کنید.
زمانی که پیام اصلی کسبوکارتان را پیدا کردید، وقت نشاندادن آن به مخاطبان است. در این مرحله باید انتخاب کنید که از چه طریقی و با چه زبانی میخواهید پیام برندتان را به گوش و چشم مشتریان برسانید. توجه داشته باشید که کانالهای ارتباطی و لحن برند شما با شخصیت و نیاز مخاطبانتان همخوانی داشته باشد.
داستان برندتان را منتشر کنید.
انسانها عاشق قصهها هستند! دانستن پشتپردهها همیشه برای مخاطب جذاب بوده و تعامل و اعتماد به برندها را بههمراه داشته است. به آنها بگویید که برند شما از کجا، چگونه و با چه هدفی شکل گرفت و قرار است در آینده چه کاری انجام دهید.
درباره صنعت فعلی کسبوکارتان تحقیقات بازار انجام دهید.
برای اینکه برند متمایزی داشته باشید، باید اول بفهمید رقبای شما مشغول چه کاری هستند. تحقیقات بازار به شما کمک میکند تا از روند کلی صنعت خود باخبر شوید، شکافهای موجود را ببینید، نیازهای بازار را بشناسید و درنهایت ارزشافزوده و وجه تمایزتان را پیدا کنید.
رقبا را شناسایی کنید.
علاوه بر تحقیقات بازار، شناخت رقبا و تحلیل بیزینس مدل آنها شما را در پیدا کردن مزیت رقابتی، هویت بصری، پیام اصلی کسبوکار و غیره یاری میکند. با تماشای رقبا و تحلیل فعالیت آنها بهراحتی از آنها ایده یا الهام بگیرید و انتخاب کنید که چه کاری انجام دهید و از انجام دادن کدام کارها خودداری کنید.
درباره مشتریان بالقوه تحقیق و پرسونای مشتریانتان را ترسیم کنید.
برای اینکه بتوانید با مخاطبان هدف خود وارد تعامل شوید، باید آنها را بشناسید و بفهمید به چه چیزی اهمیت میدهند. این کار در بلندمدت به شما کمک میکند تا فرایندهای بازاریابی و تبلیغات کسبوکارتان را راحتتر پیش ببرید.
بعد از انجام تحقیقات لازم است پرسونای مشتریانتان را ترسیم کنید. هرچه بهتر درک کنید که مشتریان هدف شما چه کسانی هستند و برای چه چیزهایی ارزش قائل میشوند، احتمال بیشتری وجود دارد که برندی بسازید که برای آنها جذاب باشد.
طراحی پرسونای مخاطبان را جدی بگیرید! چراکه این فرم به شما کمک میکند که هویت بصری بهتری انتخاب کنید و هویت کلامی برندتان را درست بنویسید.
صدای برند ایجاد کنید.
کلمات، صدای رسای برند شما هستند!
در طراحی هویت کلامی برند (یکی از مهمترین قسمتهای هویت برند) باید حواستان به صدای برند باشد. حالا که مخاطبان و مشتریان هدفتان را شناختید، وقت آن است که برای برندتان یک صدای مناسب ایجاد کنید. صدای برند (Brand Voice) بیانکننده شخصیت کسبوکار شماست و به اطلاعرسانی هویت برند منجر میشود. همچنین صدای برند راهنمای شما در تولید محتواست که از تصویر برند شما در ذهن مخاطب حمایت میکند. به موجب داشتن صدای برند مشخص، ارتباط و پیوندی عمیق و منحصربهفرد میان برند با مخاطبان ایجاد میشود. صدای برند تمام آن چیزی است که مخاطبان به محض شنیدن نام برند شما به خاطر میآورند.
پالت رنگی برند را انتخاب کنید.
هویت بصری بخش مهمی از برندسازی است. انتخاب پالت رنگی هم اولین گام در طراحی هویت بصری!
انتخاب پالت مناسب در ماندگاری و توسعه برند شما بسیار تأثیرگذار است؛ پس مطمئن شوید رنگهایی را انتخاب میکنید که با ارزشها، شخصیت و صدای برند شما همسو است. رنگها احساسات مخاطبان را برمیانگیزد، حواستان باشد که میخواهید کدام احساس را در مخاطبان کسبوکارتان بهوجود بیاورید، سپس رنگ مناسب آن حس را به پالت خود اضافه کنید.
فونت مناسب برندتان را طراحی یا انتخاب کنید.
درست مثل رنگها، فونتها نیز بازتاب ارزشها و شخصیت برند شما هستند. بهتر است فونتی را انتخاب کنید که با هویت برند شما یکسان است و در ذهن مخاطب میماند. فراموش نکنید به سراغ فونتهای خیلی فانتزی نروید، چون خوانایی فونت مهمتر از زیبایی آن است.
به سراغ طراحی لوگو بروید.
برای داشتن برندی ماندگار و منسجم باید لوگو طراحی کنید. مشتریان بهواسطه لوگو، برندتان را میشناسند و محصولات یا خدمات شما را انتخاب میکنند. بهتر است برای طراحی لوگو از طراحان و گرافیستهای ماهر کمک بگیرید؛ چراکه لوگو چیزی نیست که بتوانید آن را به سادگی و مدام تغییر دهید. لوگو نشاندهنده هویت برند شماست، پس بهتر است طراح را از ارزشهای برندتان آگاه کنید تا همه آنچه میخواهید بگویید را در لوگویتان نشان دهد.
کتاب برند خود را بنویسید.
حالا که تمام ظاهر و باطن برندتان را شناختید و جزئیات آن را مشخص کردید، بهتر است تمام مستندات را در یک کتاب گردآوری کنید. کتاب برند شما شامل تمامی اطلاعات مربوط به شخصیت برند، هویت کلامی برند و هویت بصری برند شماست.
مقاله پیشنهادی: برندسازی در اینستاگرام
اگر بودجه کافی برای تهیه کتاب هویت برند ندارید، بهتر است در یک فایل خلاصه تمامی دستورالعملهای لازم را جمعآوری کنید و آن را در اختیار تیم کارکنانتان قرار دهید تا متناسب با آن فعالیت کنند.
وبسایت کسبوکارتان را راهاندازی کنید.
شاید طراحی سایت چندان مهم به نظر نرسد، اما این نکته را مدنظر داشته باشید که وبسایت اولین تصویر از برند شما را در اختیار مخاطبان قرار میدهد. برای طراحی سایت باید به هویت کلامی و هویت بصری برند توجه ویژهای شود و متناسب با آنها سایت خود را طراحی کنید.
به فکر استراتژی و برنامه بازاریابی برند باشید.
حالا که تمامی مراحل قبلی را پشت سر گذاشتید، وقت آن رسیده که موارد اولیه بازاریابی خودتان را مشخص و استراتژی مارکتینگ کسبوکارتان را بچینید.
بهعنوان نکته آخر بگوییم که اگر تمامی موارد چکلیست برندسازی را تیک زدید، وقت آن است که برندتان را به نمایش بگذارید و حواستان باشد در بلندمدت از مسیر اصلی منحرف نمیشوید.