مصاحبه با آقای محمدرضا حقیری، بنیان گذار سرویس هوش مصنوعی مانی:
هوش های مصنوعی زایا (Generetive AI) انواع فعالیت هافی مختلفی مثل تولید تصویر، تولید متن یا تولید فیلم و فعالیت های مشابه را به انجام می رساند. این سرویس ها به آرامی در حال تبدیل شدن به دستیارهای قدرتمندی برای هنرمندان در تولید آثار هنری هستند. برنامه نویسان از هوش مصنوعی و مدلهای LLM برای توسعه کد با سرعت بیشتر استفاده می کنند. مدل های دیگر هوش مصنوعی هم اکنون برای تحلیل حجم بسیار زیاد داده، تولید دارو و پیش بینی وقایع استفاده می شوند.
توسعه مدل های هوش مصنوعی نیاز به حجم قابل توجه داده و زیرساخت پردازشی مناسب دارد. به همین دلیل بسیاری از علاقه مندان این حوزه در کشورمان فکر می کنند چنین کاری چندان اقتصادی نیست. با این حال آقای محمدرضا حقیری با سرویس تولید عکس مانی توانسته محصولی از این دست را روانه ی بازار کند. این سرویس هم اکنون به صورت عمومی در دسترس است و به علاقه مندان خدمات می دهد.
در صورتی که به سرویس های هوش مصنوعی یا توسعه کسب و کار در این حوزه در ایران علاقه دارید، توصیه می کنیم این مصاحبه را از دست ندهید.
لطفا خودتان را معرفی کنید.
محمدرضا حقیری هستم، متولد ۹ خرداد ۱۳۷۵ و دانش آموخته مهندسی کامپیوتر گرایش سخت افزار از دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز.
از سال ۹۹ به هوش مصنوعی علاقمند شدم و از سال ۱۴۰۰ به صورت جدی روی هوش مصنوعی زایا یا همان Generative AI و با تمرکز بر تولید تصویر مطالعات خودم را شروع کردم و در اسفند ۱۴۰۱، نتایج مطالعات را در قالب پلتفرم مانی ارائه نمودم.
ایده مانی از کجا به ذهنتان رسد؟
از آنجایی که با ظهور ابزارهای Generative AI در دنیا مانند ChatGPT بسیاری از کارآفرینان صرفا به دنبال استفاده از APIهای ابزارهای معروف بودند، ایده ای به ذهنم رسید که چه می شود که به جای مصرف کنندگی صرف در تکنولوژی، به سمت تولیدکنندگی برویم.
از همین رو، تصمیم بر آن شد که به جای این که مانی در حد یک پروژه تحقیقاتی و توسعه دهندگی باقی بماند، به یک پلتفرم تبدیل شود.
چطور حمایت جذب کردید؟
نخست در پلتفرم ایکس (توییتر سابق) از دوستان و آشنایان خواستم تا آدرس ایمیل های خودشان را به من بدهند. این دوستان که قریب به ۲۰۰ نفر شدند، در زمره Early Adopter های مانی قرار می گیرند.
پس از آن در ۲۵ فروردین ۱۴۰۲ نیز، پلتفرم به صورت عمومی لانچ شد و در طول ۱۰ روز، تعداد کاربران مانی از مرز ۱۰۰۰ گذشت. در حال حاضر مانی قریب به ۴۰۰۰ کاربر داشته که حدود ۷۵٪ کاربران از مانی حداقل یک خرید و حدود ۴۰٪ بیش از یک خرید انجام داده اند.
در آینده نزدیک نیز قرار است با ارائه محصولات B2B به شرکت های بزرگ نیز سرویس های مانی را ارائه دهیم و همین امر خودش در رشد کاربران مانی موثر خواهد بود.
چطور تیم خود را ساختید؟
تا آبان ماه ۱۴۰۲ به صورت تک نفره مانی پیش می رفت. اما از آبان ماه ۱۴۰۲ با پیوستن یکی از دوستانم به مانی، یک تیم دونفره تشکیل شد.
تیم شما چه تخصص هایی در بر دارد؟
تخصص اصلی من در زمینه تولید مدل هوش مصنوعی و همچنین برنامه نویسی Backend است. تخصص [عضو] دیگر [تیم] نیز توسعه front-end است. شخصا در حوزه های مربوط به کسب و کار نیز فعالیت می کنم.
چقدر طول کشید تا به ام وی پی رسیدید؟
ساخت MVP در هفته دوم نوروز ۱۴۰۲ انجام گرفت و چیزی حدود ۶ روز طول کشید. البته لازم به ذکر است که مدل های هوش مصنوعی در طول چندین ماه ساخته شده بودند.
چه رقبایی برای شما در بازار ایران و جهان وجود دارد؟
در ایران در حال حاضر در حوزه تصویر هیچ رقیبی نداریم. رقبای جهانی ما Midjourney و Bing [Dall.E] و همچنین Leonardo AI هستند.
به چه زیرساخت هایی نیاز دارید که در ایران امکان استفاده ندارید؟
استفاده از GCP یا سرویس ابری گوگل، مهمترین ابزاری است که به دلیل تحریم و فیلترینگ امکان استفاده از آن را نداریم.
مدل درآمدی مانی چگونه است؟
در حال حاضر با فروش بسته های اعتباری کسب درآمد می کنیم که قرار است به زودی تغییر یابد.
چه مجموعه هایی از شما حمایت کردند؟ در خصوص وضعیت جذب سرمایه بفرمایید.
تقریبا هیچ مجموعه ای به صورت مستقیم حمایتی نکرد مگر مجموعه های خبری مانند دیجیاتو، پیوست و ایران دکونومی. برای سرمایه گذاری نیز در حال رایزنی هستیم و صحبت های اولیه با چند مجموعه صورت گرفته است.
برنامه بازاریابی شما چیست؟
همانطور که در قضیه حمایت عرض کردم، با استفاده از تکنیک بازاریابی دهان به دهان این محصول بازاریابی شد.
در مسیر کارآفرینی با چه چالش هایی رو به رو هستید؟
بزرگترین چالش هایی که ما با آن روبرو هستیم، تحریم های خارجی و فیلترینگ داخلی است. هم چنین عمده سرمایه گذاران به نام حوزه هوش مصنوعی، با این که حتی شتابدهنده هایی با این هدف ایجاد کرده اند، در حال حاضر به سندرم «اسباب بازی انگاری» محصولات جنریتیو دچارند.
این ها در حالیست که بسیاری از استارتاپ های حاضر در این مجموعه ها، علیرغم گذشتن از دوران طلایی محصول خود هنوز موفق به جذب مشتری نشدند و حتی بعضی از آنان نیز هنوز حتی یک دموی قابل قبول ارائه نکرده اند.
از طرف دیگری هم عمده هزینه هایی که در حوزه های مختلف تکنولوژی شده است در نهایت منجر به ساخت محصولات شکست خورده ای شده که فقط نام بومی سازی را یدک می کشند.
سخن پایانی.
با تشکر از وقت و تریبونی که در اختیارم قرار دادید.