زندگینامه و داستان موفقیت ایلان ماسک + اینفوگرافیک
مروری بر زندگی ایلان ماسک و روند کارآفرینی و موفقیت وی
ایلان ماسک نیازی به معرفی ندارد ولی زندگی نامه ایلان ماسک باید برای جهانیان گفته شود. محل تولد ایلان ماسک آفریقای جنوبی است و به گفته خودش کودکیاش مملو از کتابهای علمی-تخیلی و مطالعه زندگینامه افراد موفق بزرگ بوده است. زندگی او در آفریقای جنوبی یک بخش ناراحتکننده نیز دارد؛ جایی که به دلیل علاقهاش به مطالعه و علم مورد آزار و اذیت دیگر افراد قرار میگرفت در این نوشته به سراغ شرح بیوگرافی ایلان ماسک و همچنین داستان موفقیت ایلان ماسک می پردازیم.
در جریان یکی از این اذیت و آزارها، ایلان تا پای مرگ هم رفت ولی در نهایت با یک گوش شکسته از مهلکه جان سالم به در برد. تا به امروز هم آثاری در بدن او وجود دارد که از آن اتفاق به جا ماندهاند. ایلان ماسک در جوانی آفریقای جنوبی را به مقصد استنفورد ترک کرد تا مدرک Ph.D بگیرد. ولی بر طبق روش کارآفرینان موفق، بعد از دو روز از دانشگاه خارج شد تا بتواند زندگیاش را در حوزه کارآفرینی دنبال کند.
چند شرکت اول ایلان ماسک
اولین شرکتی که او افتتاح کرد Zip2 بود. او این شرکت را با همکاری پسر عموی خود، کیمبال ماسک ایجاد کرد. Zip2 یک راهنمای شهری آنلاین برای صنعت روزنامه بود. او میخواست به عنوان مدیرعامل شرکت فعالیت کند ولی از طرف تیم پذیرفته نشد. شرکت موفق بود و بعد از فروشش، ایلان ماسک برای اولین بار در عمرش به یک مولتی میلیونر تبدیل شد.
شرکت بعدیاش X.com بود؛ یک سیستم پرداخت آنلاین. خیلی افراد فکر میکنند ایلان ماسک Paypal را راه اندازی کرده است ولی این حقیقت ندارد. Paypal در حقیقت توسط یک کارآفرین موفق دیگر راهاندازی شد. پیتر تیل کسی که امروزه به عنوان یکی از بهترین سرمایه گذاران شناخته میشود و سابقه سرمایه گذاری اولیه در فیسبوک را نیز دارد. زمانی که شرکتهای ایلان ماسک و پیتر تیل تلفیق شدند، Paypal به وجود آمد. این شرکت هم موفق بود و با قیمت بالای ۱.۵ میلیارد دلار به e-bay فروخته شد.
امروزه بسیاری از افراد داخلی Paypal میگویند ایلان ماسک رهبر اصلی رشد این شرکت نبوده است و نقش اصلی را پیتر تیل به عهده داشته است. اطلاعاتی نظیر این، یک نکته برای کارآفرینان جوان دارد: ممکن است در آغاز راه به موفقیت خاصی نرسید ولی تسلیم نشوید. مطئن باشید با گذشت زمان به موفقیت خواهید رسید.
زندگی شخصی ایلان ماسک
ایلان ماسک اولین همسرش جاستین را در کانادا ملاقات کرد. جاستین درباره او میگوید: «ایلان هیچوقت جواب نه را نمیپذیرد.» این دو نفر در سال ۲۰۰۰ با هم ازدواج کردند ولی رابطه آنها بسیار پر هیاهو بود. بعد از شش الی هفت سال و در طی یک دعوای خانوادگی، جاستین به ایلان میگوید: «با من مثل همسرت رفتار کن! من کارمندت نیستم.» ایلان هم در پاسخ میگوید: «اگر تو کارمندم بودی تا حالا اخراجت کرده بودم!» حاصل این ازدواج ۵ فرزند بود. در سال ۲۰۰۸ ازدواج آنها به پایان رسید.
«من او را به عنوان یک تمامکننده میشناسنم. او نگاه خیرهاش را به چیزی میدوزد و میگوید: «این برای من خواهد بود!» و از همین طریق، او ذره ذره بر من پیروز شد.» جاستین ماسک
شرکتهایی که جهان را تغییر خواهند داد
یکی از سوالهایی که در مصاحبهها از ایلان ماسک پرسیده شده این است که چرا این شرکتهای عظیم را در دو صنعت پیچیده و پررقابت دنبال کرده است؟ او در پاسخ به این سوال میگوید:
«من میدانم که میتوانم یک شرکت اینترنتی دیگر راهاندازی کنم و میلیاردها دلار به دست بیاورم؛ ولی میخواستم کاری جدید انجام دهم، میخواستم جهان را تحت تأثیر قرار دهم.»
زمانی که ایلان در خصوص کاری که در مرحله بعد میتواند انجام دهد تحقیق کرد متوجه وابستگی انسان به سوختهای فسیلی شد. مجددا بر خلاف چیزی که اکثریت فکر میکنند، ایلان ماسک موسس تسلا نیست. او در شرکت تسلا سرمایهگذاری کرده است و به عنوان مدیرعامل در آن فعالیت داشته است. ایلان ماسک به مرور به مقام مدیرعاملی این شرکت رسید و مارتین ابرهارد را از این سمت کنار زد. تسلا یک شرکت تولید ماشین برقی است.
اشتیاق دیگر ایلان نجات بشریت است. ایلان اعتقاد دارد که بشریت باید به گونهای چند سیارهای تبدیل شود تا در طولانی مدت بتواند زنده بماند. او فکر میکند شانس بقای انسان در یک سیاره بالا نیست. او SpaceX را با سرمایه شخصی خود راهاندازی کرد. این شرکت برای ناسا و دیگر سازمانهای فضایی دولتی راکت و موشک تولید میکند.
ریسک پذیری ایلان ماسک
ایلان ماسک احتمالا بین تمامی کارآفرینان بیشترین ریسکپذیری را دارد. وقتی او وارد کاری میشود به معنای واقعی وارد آن میشود! این موضوع را زمانی میتوان کامل متوجه شد که حاضر شد تمام ثروت خود را برای تسلا و SpaceX صرف کند.
«من حاضرم آخرین دلار خودم را هم در این دو شرکت صرف کنم. حتی اگر مجبور شویم به زیرزمین خانه پدری جاستین نقل مکان کنیم!»
اخلاق کاری شگفتانگیز و سبک عجیب مصاحبه
بر اساس کتاب اشلی ونس، ایلان ماسک شخصا با تمامی افرادی که در تیمش فعالیت میکنند مصاحبه میکند؛ حتی افرادی که در بخش خدمات کار میکنند. او در طول مصاحبهها پشتش را به مصاحبهشونده میکند و حرفی نمیزند. در حقیقت در طول مصاحبه مشغول کار خودش است و ایمیلها را جواب میدهد. او هیچ ارتباط چشمی با فرد برقرار نمیکند ولی به طور کامل گوش میدهد و به جزئیات توجه میکند. بعد از چند دقیقه او رو به مصاحبهشونده میکند و یک سری معما مطرح میکند.
ایلان همچنین برای مقدار ساعت کاریاش مشهور است. او ۱۵ سال است که به طور مستمر هفتگی ۱۰۰ ساعت کار میکند. او میگوید اگر هفتگی ۱۰۰ ساعت کار کنید و رقبایتان هفتگی ۵۰ ساعت، در عرض ۶ ماه به چیزی که آنها یک سال برای آن زمان صرف میکنند خواهید رسید.
استانداردهای بالا ایلان ماسک
داستان زیر به خوبی میتواند مقدار استانداردهای بالای ایلان ماسک برای تیمش را توضیح دهد. یکی از مهندسین ارشد SpaceX به طور روزانه با ایلان ماسک در ارتباط بوده است و به عنوان مسئول راکت Falcon9 فعالیت میکرده است. یکی از قطعات حیاتی که راکت بدون آن از زمین جدا نمیشده است مورد نیاز این مهندس بوده است. آن قطعه مورد نیاز را در تولیدات یک کارخانه دیگر پیدا شد و مهندس این مسئله را با ماسک در میان گذاشت. اما ایلان ماسک پاسخ داد که قیمت آن بسیار بالاست و شرکت باید خودش آن قطعه را تولید کند. قطعه بسیار تخصصی بود و تولید کردن آن کاری بسیار پیچیده. ولی با بودجه کمی که ایلان ماسک در اختیار آن مهندس قرار داد، او و تیمش مشغول کار بر روی تولید شدند. بعد از ماهها تلاش و به بنبست رسیدن، بالاخره راه تولید آن را پیدا کردند. این فرآیند تقریبا یک سال زمان برد.
زمانی که شخص مهندس از طریق ایمیل به ایلان ماسک اطلاع داد که چطور آنها توانستند در عرض یک سال و با بودجهای بسیار پایین آن قطعه را تولید کنند، انتظار یک تشکر ویژه و دلگرم کننده را داشت.
ولی تنها جوابی که از ماسک گرفت این بود: «اوکی»
این نمونهای از استاندارد مورد نظر ایلان در شرکتهایش است. اگر زیر نظر ایلان ماسک کار کنید، از شما انتظار میرود روزانه چیزی اختراع کنید. و این استاندارهای بالا، کمترین انتظار ایلان از کارکنانش است.
آخرین مرز
بیرون دفتر ایلان ماسک دو پوستر بر دیوارهای کناری نصب شده است. پوستر سمت چپ مریخِ فعلی را نشان میدهد. یک زمین خالی مملو از سنگ و صخره که هیچ انسانی نمیتواند بر آن زندگی کند.
و پوستر سمت راست تصویر مریخ در آینده را نشان میدهد. یک سرزمین مملو از انسانها که زیر یک گنبد زندگی میکنند. رویای ایلان ماسک.
حالا نگاهی به چالشهایی که ایلان ماسک با آنها روبرو است میاندازیم.
شکست به عنوان یک اصطلاح زمانی اتفاق میافتد که یکی از اعضای تیم تسلیم شود یا بگوید این غیرممکن است. اما اگر آنها هنوز مشغول کار کردن هستند و تلاش میکنند راه حلی پیدا کنند، پس هنوز شکست نخوردهاند. در حقیقت ایلان ماسک شکستهای زیادی را تجربه نکرده است به این دلیل که هنوز تسلیم نشده است.
بسیاری از کارآفرینان دوست دارند مثل ایلان باشند، راه او را پیش بروند و بتوانند شرکتهای میلیارد دلاری در چندین صنعت داشته باشند. ولی معمولا کسی نمیتواند به چنین موفقیتی برسد مگر اینکه در طول مسیر چند ضربه بخورد. و برای مسیر ایلان ماسک، آن ضربات بسیار محکم بودهاند.
چیزهایی که در ذهن ما به عنوان مشکل شناخته میشوند در لیست ۱۰۰۰ مشکل اول ایلان ماسک هم قرار نمیگیرند. مشکلاتی که او دارد بسیار بزرگ هستند و به همین دلیل است که او تا این اندازه موفق بوده است. کسانی که میخواهند مسیر او را قدم به قدم دنبال کنند بهتر است بدانند که ایلان ماسک شکست را به عنوان صبحانه میخورد، چالشها را به عنوان ناهار صرف میکند و تا زمان شام، به موفقیت میرسد. دایره شکستهای ایلان ماسک بسیار وسیع و بزرگ است. او شکست میخورد، یاد میگیرد و به سرعت به جریان موفقیت بازمیگردد.
شکست یک انتخاب است. اگر کارهایتان به سمت شکست نمیرود یعنی به اندازه کافی نوآوری ندارید.
شکستهای ایلان ماسک
اجازه فعالیت نداشتن به عنوان مدیرعامل
یکی از اولین چالشهای ایلان ماسک این بود که تیم اجرایی به او اجازه نمیدادند به عنوان مدیرعامل شرکتی که تأسیس کرده است فعالیت کند. تیم اجرایی اعتقاد داشتند که ماسک به اندازه کافی مسئولیت اجرایی ندارد و به همین دلیل نمیتواند مدیرعامل باشد. دلیل دیگر این بود که ایلان سابقه کمی دارد و به همین دلیل سراغ شخص دیگری رفتند.
مرگ اولین فرزند
فرزند اول او به نام نوادا در اولین هفتههای زندگیاش به دلیل یک سندروم ناشناخته از دنیا رفت. فرزند او ده هفته سن داشت و به دلیل این که دیگر نفس نکشید از دنیا رفت. این اتفاق تأثیر عمیقی بر روی او و همسرش گذاشت.
شکست سه موشک اولیه SpaceX
شرکت SpaceX تقریبا بعد از سه تلاش ناموفق برای پرتاب موشک شکست خورده بود. آنها سرمایه برای ساخت و پرتاب سه موشک از ناسا گرفته بودند و هر ۳ تلاششان برای پرتاب موشک ناموفق بود. بعد از سومین شکست ایلان ماسک اعضای تیم را جمع کرد و گفت: «گوش کنید. ما این کار را انجام میدهیم. همه چیز درست میشود. نترسید!» او مقداری پول از دوستان قدیمی خود در Paypal جمع کرد و مجددا تلاش کرد. و این بار موفق شد!
تسلا با تأخیری بیش از ۴ سال ارائه محصول کرد
گزارشاتی مبنی بر این که شرکت تسلا هیچ وقت نمیتواند ماشین برقی خود را وارد بازار کند به داده میشد. خیلی از خبرنگاران گفتند او یک کلاهبردار است که قصد دارد توسط پول مردم به رویای کودکانه خود برسد. بسیاری از مردم معتقد بودند ایلان ماسک شکست خواهد خورد چرا که در ۵۰ سال گذشته هیچ شرکت خودروسازی موفقی پیدا نشده است و هیچ شرکتی تا امروز نتوانسته خودرو برقی بسازد. اما ایلان با رونمایی از خودرو تسلا رودستر، تمامی این حرفها را از بین برد. تسلا بدون نیاز به هیچگونه بازاریابی موفق شد هزاران دستگاه از ماشین جدید خود را بفروشد. امروزه افراد مشهور زیادی از ماشینهای تسلا استفاده میکنند. یکی از این افراد لئوناردو دیکاپریو است.
در سال ۲۰۰۸ به زندگی شخصی و کاریاش یک ضربه وارد شد
در سال ۲۰۰۸ بحران اقتصادی باعث شد میلیونها نفر بیکار شوند و غولهای اقتصادی دچار وضعیت بدی شوند. این اتفاق تأثیر بزرگی روی وضعیت تسلا و SpaceX گذاشت. او باید انتخاب میکرد که تمام پول خود را به دو بخش تقسیم کند و در هر دو شرکت سرمایهگذاری کند یا یکی از آنها را انتخاب کند و سرمایه خود را وارد آن کند. که این تصمیم دوم باعث مرگ شرکت دیگر میشد.
در این زمان ایلان از همسر خود جدا شد. او درگیر فرآیند دادگاهی شد؛ فرآیندی که باعث شد سرمایه شخصیاش خدشهدار شود. او همچنین میگوید که در این دوران دچار افسردگی شدیدی هم شده است.
ولی در نهایت تصمیم گرفت که پولش را نصف کند و در هر دو شرکت سرمایهگذاری کند. در روز کریسمس همان سال، او تماسی از ناسا دریافت کرد. ناسا قصد داشت ۶ میلیارد دلار در شرکت SpaceX سرمایهگذاری کند. تصمیمش درست بود و در نهایت هر دو شرکت نجات پیدا کردند. او با دختر دیگری آشنا شد که مدل بود و با او ازدواج کرد.
داستان ایلان ماسک متفاوت است. او از جنس ماشین است و در هر چالشی پیروز میشود. حتی اگر شانس کمی داشته باشد. نمیتوان با این کیفیت متولد شد و نمیتوان این سطح از موفقیت را یاد گرفت! فقط باید در تک تک لحظات آن را تجربه کرد. هرچقدر مشکلات بزرگتری را در زندگی حل کنید، زندگی بهتری خواهید داشت.