اشرف شریفیان بانوی کارآفرینی است که در سالهای اخیر به دفعات به عنوان تولیدکننده و کارآفرین نمونه انتخاب شده است. او مجتمع تکثیر و پرورش ماهیان زینتی موج سبز را راه به همراه خانوادهاش راهاندازی کرده است و به تولید آرتمیا و انواع ماهیهای زینتی مشغول است. محصولات موج سبز ظرفیت صادراتی دارند و هم اکنون نیز به کشورهایی همچون عراق و کویت صادر میشود. گسترش فعالیت موج سبز و فعال شدن ظرفیتهایش با موانعی مواجه است که در گفتگویی با خانم شریفیان به این موانع پرداخته شده است.
اعتماد والدین به دانش فنی فرزندان
آگاهی از مهارت و توانمندیهای فرزندان سبب میشود که حمایتهای والدین از فرزندان با نتایج بهتری همراه باشد. خانم شریفیان از نزدیک فعالیتهای فرزندانش را دنبال کرده و تصمیم گرفته است با تکیه بر دانش فرزندانش کسب و کاری را راه اندازی کند: “من فارغ التحصیل رشته علوم آزمایشگاهی در مقطع کارشناسی هستم. صاحب دو پسر هستم که یکی از آن ها فارغ التحصیل کارشناسی ارشد شیلات و دیگری مهندس کشاورزی است.”
آرتمیا نوعی میگو است که به صورت طبیعی در دریاچه ارومیه وجود دارد و پسر بزرگم پرورش آن را به دور از منبع آب شور و آب دریا در تراس دو متری خانه، در آکواریوم آغاز کرد. زمانی که علاقه پسرم در این زمینه را دیدم، تصمیم گرفتم در زمینه شیلات سرمایه گذاری کنم چراکه یک دانشجو بعد از اتمام تحصیل به شغل نیاز دارد و هدفم اشتغال زایی برای فرزندانم بود.
سنجش ایده با گام های حساب شده
داشتن سرمایه کافی دلیل خوبی برای اینکه یک کسب و کار را در اندازه بزرگ شروع کنیم نیست. گاهی باید گامهای کوچک اما استواری برداشت تا از شدنی بودن کار و مهارت کافی خودمان مطمئن شویم: “در ابتدا کارگاه کوچکی اجاره کردم و در سال ۸۳ پسرم کارگاهی راه اندازی کرد که در آن برای اولین بار در ایران به دور از منبع آب شور، آرتمیا تولید می شد. سپس در انباری خانه خودمان که ۳۰ مترمربع وسعت دارد به تولید آرتمیا و همچنین تولید و تکثیر ماهی زینتی پرداختیم.
در سال ۸۴ به فکر راه اندازی پروژه ای افتادم تا توسط آن تولید آرتمیا را به صورت صنعتی گسترش دهیم. در سال ۸۴ تمام سرمایه خانواده را وارد این زمینه کردم و مزرعه ای را در شهر ری خریدم و اقدام به گرفتن مجوزهای مختلف برای اجرای پروژه کردم. در سال ۹۰ خانه شخصی خود که در الهیه تهران واقع بود را با دلار هزار تومان به قیمت یک میلیارد تومان فروختم و آن را برای ساخت زمین هزینه کردم. می توانستم با همان پول زندگی راحتی را بگذرانم ولی ترجیح دادم یک کسب و کار راه اندازی کنم.”
نوآوری، رمز موفقیت
نوآوری را نباید محدود به مرحلهی راهاندازی کسب و کار دانست. نوآوری مستمر برای حفظ کارایی و بقای کسب و کار الزامی است. خانم شریفیان به کمک فرزندانش نوآوری را در تمام مراحل کسب و کارش مدنظر داشته است: “در ایران غالب ماهیهای زینتی در سالن پرورش پیدا میکنند، اما ما برای اولین بار در ایران حوضچه ساختیم و روی آن پوشش گلخانهای زدیم و داخل آن ماهی پرورش دادیم که این کار مزایایی دارد مثل زیباتر شدن رنگ ماهی که به سبب تابش نور خورشید اتفاق میافتد و هزینه کمتری نیز دارد. کار متفاوت دیگری که میکنیم این است که در یک سالن پرورش ماهی، با سیستم مداربسته، ۹۵ درصد آب مصرفی را بازیافت میکنیم و آب طی سه مرحله تصفیه و ضدعفونی میشود و زمانی که آب ۲۸ درجه گرم میشود به مخازن ماهی بر میگردد. پرورش دهندگان ماهی معمولا برای گرم کردن آب مخازن ماهی، از گرم کردن سالن استفاده میکنند اما ما به طور مستقیم آب را گرم می کنیم. البته با کار با سیستم مداربسته مشکلاتی هم دارد چراکه آب تمام مخازن به هم وصل هستند و اگر یکی از آن ها دچار بیماری شود، تمام ماهی ها از بین میروند. باید دانش و تجربه کافی برای استفاده از سیستم مداربسته وجود داشته باشد.“
“در سال ۹۲ نیز طبق مطالعات و تجربه هایی که به دست آوردیم، برای اولین بار توانستیم به تولید اولین محصول کشاورزی “بدون مصرف آب” بپردازیم و از آن سال آرتمیا را بدون مصرف آب تولید می کنیم که نمونه جهانی ندارد و برای اولین بار این اتفاق افتاده است. از حوضچه هایی که ما در سال ۹۲ برای آرتمیا آب گیری کرده بودیم، تا به الان بدون تعویض آب برداشت داشتیم.
آبی که تهیه کردیم طبق فرمول منحصر به فرد خودمان و شبیه به فرمول آب دریا است و تنها چون با تبخیر آب، غلظت آب نمک به هم میخورد، هر ۲ یا ۳ ماه یک بار مقداری آب به آن اضافه می کنیم اما به هیچ عنوان تعویض آب به صورت روزانه نداریم.”
مشارکت خانوادگی در توسعه کسب و کار
تنوع وجوه کسب و کار به شکلی است که اگر کسی میلی برای مشارکت داشته باشد، حتما میتوان نقشی برایش تعریف کرد:
من مالک هستم و مدیریت نیز برعهده خودم است. البته فرق چندانی ندارد که مالک چه کسی باشد. کسب و کار ما خانوادگی است و همه خود را سهامدار می دانند و با دلسوزی کار می کنند.
” زمانی که اولین کارگاه را در جنوب تهران اجاره کردیم و سپس در انباری خانه خودمان فعالیت داشتیم، تنها من و پسرانم فعالیت میکردیم؛ زمانی که مزرعه را در سال ۸۴ خریدیم و مجوزهای آن را گرفتیم و ساخت آن آغاز شد، در مرحله ساخت و ساز همسرم به ما کمک کرد؛ در مرحلههای بعد همسر پسرم که مهندس صنایع غذایی است با ما همکاری کرد.” ” به جز ۵ نفر از افراد خانواده که در کار مشارکت دارند، ۲۰ کارمند داریم که در امر بازاریابی در نقاط مختلف کشور با همکاری میکنند.”
تولید برای صادرات یا تولید برای صادرکننده؟!
داشتن محصول صادراتی یک مزیت است که تقاضای بیشتری را متوجه تولیدکننده میکند اما تولیدکنندهها سهم چندانی از سود حاصل از صادرات محصولاتشان ندارند:” محصول ما به کشورهایی مثل عراق و کویت هم صادرات میشود اما خودمان صادرکننده نیستیم. بلکه محصول را بنکدار از ما میخرد و سود اصلی به جیب او می رود. به دلیل حساس بودن ماهی، صادرات آن کار دشواری است به همین دلیل خودمان را درگیر مشکلات صادرات نکردیم.”
کارشناسهای پولشناس
معمولا در حوزههای مختلف برای نظارت بر فعالیت کسب و کارها کارشناسانی مامور میشوند. گاه این کارشناسان تخصص کافی ندارند و نمیتوانند کمکی به رشد کسب و کار کنند اما در هر صورت کسب و کار مجبور است هزینههای کارشناسی را پرداخت کند: “طبق یکی از قوانین ما را مجبور به استخدام کارشناس فنی پرورش ماهی کردند.
کارشناس فنی باید دکتر دامپزشک باشد و یک دکتر دامپزشک از پرورش ماهی چیزی نمیداند. من یک کارشناس فنی استخدام کردم و همکاری ما به شکلی بود که صرفا هزینه مربوطه را به ایشان پرداخت میکردم تا برگهها را امضا کند و برود؛ چرا که در تمام طول تحصیل خود دو واحد ماهی شناسی گذرانده بود و چیزی در این زمینه نمی دانست.”
عدم دسترسی به گاز در پایتخت
وقتی صحبت از عدم دسترسی به آب و برق و گاز میشود، ذهنمان به سمت مناطق محروم و دورافتاده میرود اما واقعیت این است که حتی در تهران هم عواملی مثل اختلافات اداری ممکن است شما را از دسترسی به منابع اساسی محروم کند: ” ۷ سال پیش درخواست لوله کشی گاز کردم اما به دلیل اختلاف بین اداره راه و اداره گاز تا زمان پایان استانداری آقای هاشمی این اتفاق عملی نشد.
زمانی که آقای مقیمی استاندار شدند، اتفاقات خوبی در این زمینه رخ داد و کارآفرینان برتر و همچنین رئیسان ادارات را دعوت کردند تا مشکلات را در حضور هم حل کنند. بخشی از کار انجام شد چنانکه در نوروز ۹۷ حفاری کردند و لوله کشی ها را انجام دادند اما هنوز علمک گاز را نصب نکرده اند. ما درخواست کمک نداریم ما تنها خواستار این هستیم که در مسیرمان سنگاندازی نکنند. ما هنوز گاز نداریم و از گازوئیل استفاده می کنیم. این درحالی است که دما و درجه حرارت برای ماهی یک مساله حیاتی است. از طرف دیگر زمینی که در آن فعالیت میکنیم سال ۸۳ خریدهایم اما با وجود مجوز جهاد کشاورزی و پروانه شهرداری، هنوز سند ندارد. این در حالی است که در سال ۹۰ شهرداری برای همین ملک ۴۰۰ میلیون هزینه ساخت و ساز از ما گرفته است.”
۶ سال دوندگی برای یک مجوز
همیشه گرفتن مجوزها با دردسر همراه است و کار وقتی سختتر میشود که یک کسب و کار نوآورانه داشته باشید و دنبال مجوزی بروید که قبل از آن وجود نداشته است: “گرفتن مجوزها کار ساده ای نبود چراکه شهر ری در حریم شهر تهران و شهرداری منطقه ۲۰ بود و لذا ساختوساز در آن ممنوع بود. بعد از حدود ۶ سال دوندگی و درخواست ملاقات با ریاست جمهوری و وزارتخانه موفق به دریافت مجوزهای لازم برای احداث آن شدم و در سال ۹۰ پروژه راه اندازی شد؛ در سال ۹۱ ساخت و ساز آن به اتمام رسید و اولین ماهی در شهریور ۹۱ تکثیر شد.”
تسهیلگری موقت!
گاهی با دخالت مسئولان موانع فعالیت کسب و کارها مرتفع میشود اما چون معمولا این اقدامات خارج از قواعد بروکراتیک صورت میگیرد، پس از اتمام تصدی مسئولیت شخص تسهیلگر تضمینی برای استمرار اثرشان وجود ندارد: “در حال حاضر تولید ما ۲ الی ۳ میلیون قطعه است اما مجوزی که داریم برای ۷۵۰ هزار قطعه است لذا قصد ارتقا ظرفیت داریم اما اگر ملکمان سند نداشته باشد، مجاز به کار کردن نیستیم. در زمان خرید زمین به دستور رییس جمهور و با همکاری وزیر جهاد کشاورزی مجوز اجرای پروژه بدون داشتن سند مالکیت صادر شد و ما کار را آغاز کردیم و هزینههای میلیاردی در این زمین انجام دادیم اما در حال حاضر دلیل مشکلات سند، قادر به ارتقا ظرفیت نیستیم. این مشکل را نیز با استاندار، فرماندار و دیگر مسئولان مطرح کردهایم ولی هنوز پاسخی دریافت نکردهایم.”
اعتبار پروانه فعالیتمان ماه پیش به اتمام رسیده است. در پروانه زمینه فعالیت “تولید ماهی زینتی” و “غذای زنده آبزیان” ذکر شده است اما اخیرا کارها را سیستمی کردهاند و در سیستم مجوزی با عنوان غذای زنده ماهیان تعریف نشده است. به همین خاطر اعلام کرده اند که فقط پروانه “پرورش ماهی” را به من می دهند و مجوز تولید غذای زنده آبزیان را نمی دهند.
رئیسجمهور وارد میشود!
باز شدن گره از کار کسب و کارها نیازمند دخالت بالاترین مقامات است: “بعد از خرید زمین پروانه تاسیس گرفتم اما اجازه ساخت داده نمی شد؛ به همین دلیل درخواست ملاقات با ریاست جمهور وقت –که آقای احمدینژاد بودند– را داشتم اما گفتند که برای دادن وقت ملاقات باید از کسی شکایت داشته باشید. گفتم از وزارت کشاورزی شکایت دارم که پروانه تاسیس داده اما اجازه ساخت نمیدهد. درخواست دادم و گفتند که با من تماس خواهند گرفت. زمانی که با من تماس گرفتند اعلام کردند که تا نیم ساعت بعد باید در مجلس حضور داشته باشید اما در آن زمان در اصفهان بودم و فرصت ملاقات را از دست دادم. با این وجود پروندهام مطرح شده بود و زمانی که رئیس جمهور دیدند کار جدیدی را در حوزه شیلات راه اندازی کردهایم به وزیر کشاورزی دستور پیگیری مشکل ما را دادند. از وزرات خانه با من تماس گرفتند و من به ملاقات وزیر کشاورزی رفتم. ایشان مشاورین حقوقی خود را در اختیار من گذاشتند و به بنده کمک کردند تا راه های قانونی برای راه اندازی پروژه را پیدا کنم و بعد از چند ماه دستور راه اندازی کار بدون سند مالکیت را صادر کردند.”
دستور رئیس جمهور کافی نیست!
حتی اگر از بالاترین مقامات دستوری صادر کرده باشند، باز هم ضمانتی برای اجرا وجود ندارد: “زمانی که مجوز را از اداره امور اراضی تهران گرفتم به شهرداری رفتم تا مجوز ساخت بگیرم، شهردار بعد از بازدید اعلام کرد که چون این مکان حریم شهر است و در حریم ساخت و ساز ممنوع است، به هیچ عنوان اجازه فعالیت در این مکان را نمیدهد. این قانون را شورای شهر گذاشته بود لذا به شورای شهر رفتم و مجوزی که از ریاست جمهوری گرفته بودم را به نزد رئیس کمیسون عمران بردم و چون از پروژه خوشش آمد به شهردار منطقه دستور داد تا از زمین بازدید کند؛ شهردار نیز بعد از بازدید اجازه ساخت و ساز را صادر کرد ، البته در همین مرحله بود که ۴۰۰ میلیون هزینه به عنوان عوارض شهرداری از ما گرفتند.”
سود وام بیشتر از سود کسب و کار، وام خوب برای از کارآفرین بهترون
وام یکی از روشهای تامین مالی است که برای کسب و کارهای با ریسک پایین مطرح میشود اما همین کسب و کارها نیز شرایط وامهایی که نهادها از طریق بانکها پرداخت میکنند، ناراضی هستند:
فکر میکنم ۱۸ درصد برای یک تولیدکننده، عددی فاجعه بار است و نباید نرخ سود تسهیلاتی که به تولیدکننده اعطا میشود ۱۸ درصد باشد. متاسفانه وامهای با سود پایین به تولیدکنندهها اختصاص پیدا نمیکند.
“من ۴ سال از طرف فرمانداری ری و استانداری تهران به عنوان کارآفرین نمونه انتخاب شدم و به همین دلیل به صندوق کارآفرینی امید معرفی شدم و قرار شد وامی به مبلغ ۱۰۰ میلیون تومان با سود ۴ درصد به من بدهند. با وجود اینکه ۱۰۰ میلیون در این حوزه مبلغ بسیار اندکی است، آن را هم دریغ کردند. حتی زمانی که در جلسه ای با استاندار و رئیس صندوق کارآفرینی امید خواستار پیگیری این وام را کردم به من گفتند که فردای آن روز کارم را پیگیری میکنند ولی متاسفانه روز موعود حتی من را داخل ساختمان صندوق کارآفرینی امید راه ندادند. فکر نمیکنم وام هایی با این درصد سود را به اشخاصی مانند من بدهند. احتمالا این وام ها به افراد آشنای خودشان اختصاص پیدا میکند. تسهیلاتی که اختصاص میدهند، منصفانه تقسیم نمیشود. من باید برای ۱۰۰ میلیون تومان وام دوندگی کنم اما یک شخص دیگر به راحتی ۸ میلیارد تومان وام میگیرد.”
کرونا جان کسب و کارها را هم میگیرد
کمتر کسب و کاری است که از آثار کرونا در امان مانده باشد. داشتن کانالهای درآمدی متنوع یکی از راهکارهای کاهش ریسک کسب و کار است، راهکاری که موج سبز را از بحران کرونا نجات داده است: “به دلیل پرورش آرتمیا، ماهی های ما تغذیه خوبی دارند، سالم هستند و حتی سالم به مقاصد صادراتی میرسند. ماهی ممکن است در فرآیند صادرات و مسیر گذر از مرز در کانتینر بمیرد اما برای ماهیهای ما به دلیل بسته بندی و تغذیه و تجربه کاری خوب این اتفاق نمیافتد و فروش خوبی داریم به شکلی که قبل از کرونا ماهیهای ما برای شب عید پیش فروش میشدند. امسال ۶ ماه کار ما به دلیل بسته شدن مرز و مغازهها در شب عید هدر رفت و فروش ما به صفر رسید اما خدا را شکر تا به حال خود را سرپا نگه داشتیم. اگر آرتمیا نداشتیم این اتفاق نمیافتاد چرا که آرتمیا به طور مرتب برای سالنهای پرورش ماهی و بستههای خانگی به فروش میرسد.”
آینده به حمایت نیاز دارد. جوانان را ناامید نکنید!
امید و انگیزه برای ساختن یک دنیای بهتر محرک اکثر کارآفرینان است اما طبیعی است که اگر مکررا با موانع و سنگاندازیها مواجه شوند، به دیگر گزینههایی که برای گذران زندگی پیشرو دارند فکر خواهند کرد. البته هستند کارآفرینانی که همچون رود جریان دارند و برای رسیدن به اهداف خود کوهها را میسایند اما نباید انتظار داشت که همهی کارآفرینان سطح تاب آوری یکسانی داشته باشند: “با فرماندار و استاندار صحبتهایی داشتم مبنی بر اینکه اگر حمایت مالی شویم، میتوانیم مرکز حاضر در شهر ری را تبدیل به قطب صادرات ماهی زینتی ایران کنیم. ما دانش فنی این کار را داریم. آرتمیا کلید تکثیر آبزیان است و در کنار دو فاکتور علم و فضای کافی به ما اجازه هر نوع ماهی را میدهد.”
دغدغهام جوانانی هستند که با ذوق و شوق به دنبال کارآفرینی هستند. زمانی که با سنگ اندازی مواجه می شوند، دیگر شوق ادامه مسیر را ندارند و مسیرهایی مثل مهاجرت را در پیش میگیرند. شاید یک مثال کافی باشد، با اینکه پسران دائم در تلاش و فعالیت برای افزایش تولید داخلی هستند، سال گذشته یک تاجر و واردکننده ماهی زینتی، تولیدکننده نمونه کشوری معرفی شد. این مساله برای من اهمیتی ندارد ولی برای یک جوان مهم است. باید حواسمان به امید و انگیزه جوانان باشد.