از شکوه امید تا سراشیبی یاس، از چالش های تولید گرفته تا شیرینی راه کارآفرینی؛ به پای صحبت های دکتر داروسازی نشستیم که در بام ایران، داروخانه اش را رها کرد تا در مسیر ارزش آفرین استخراج از گیاهان دارویی و کشت بافت قدم گذارد اما بعد از سال ها تکاپو، بدعهدی ها و قوانین سختگیرانه، لبخندش را آمیخته به آه و حسرت کرده است.
داستان شکل گیری سروین دارو
من و همسرم هر دو داروساز هستیم و همسرم در زمینه بیوتکنولوژی دارویی هم تحصیل کرده اند و برادرم کارشناسی ارشد بیوتکنولوژی دارد؛ ما با یکدیگر “سروین دارو” را تاسیس کردیم. پایه و اساس کارمان را فناوری رو به رشد بیوتکنولوژی قرار دادیم و برنامهی ما این بود که از این تکنولوژی برای تولید داروهای نوترکیب استفاده نماییم.
با توجه به تخصصی که برادر و همسرم در بیوتکنولوژی داشتند، تصمیم گرفتیم که از گیاه، اسانس و عصاره تولید کنیم؛ لذا فرآیند را از طریق گیاهان دارویی تعریف کردیم.
در سال ۹۶، داروخانه ام را برای این کار واگذار کردم و تمام وقتم را صرف این پروژه کردم. کارهای تحقیقات اولیه را به مدت یک سال انجام دادم که نتایج آن خوب بود و رونمایی خیلی عالی داشتیم که مصادف با جریانات برجام شد.
همهی ما خیلی امیدوار بودیم و دوست داشتیم که کار مفید و سودمندی را انجام دهیم اما متاسفانه استارت کار ما زمانی زده شد که آمریکا از برجام خارج شد و افزایش قیمت دلار رخ داد اما ما تصمیم گرفتیم که خلاف جهت، شنا کنیم و علیرغم اینکه خیلی از افراد به ما گفتند که به مشکل برمیخوریم، تصورمان این بود که اگر با سرمایه اولیه خودمان تاحدی کار را پیش ببریم، با توجه به اقتصاد مقاومتی و حمایت دولتی میتوانیم موفق شویم.
بنابراین، ما کار را آغاز کردیم، آزمایشگاه را با تجهیزات موردنیازش با دلارهای گران قیمت تاسیس کردیم و بسیار موفق شدیم؛ محصول تولیدی ما، دانش بنیان شد و به بازار عرضه گشت. از مسئولین استان، شهرستان، معاون وزیر یا مدیران هم به شرکت ما آمدند و بسیار از پروژهی ما تعریف کردند اما درنهایت ما بازخوردی از این بازدیدها ندیدیم. درواقع چیزی که ما را به سمت سرمایهگذاری و رفع موانع پروژه سوق دهد، نبود.
تغییر مسیر؛ از داروخانه به کارآفرینی
چندین علت برای این کار وجود داشت اما علت اصلی این بود که من کارآفرینی را دوست داشتم و این که بتوانم مشکل دیگران را به واسطه آنچه که خودم ایجاد کردم حل کنم، برایم لذت بخش بود. از این که ببینم در جایی شرایطی برای من فراهم است و میتوانم کاری برای اطرافیانم انجام دهم اما کاری نکنم، احساس خوبی ندارم و دوست دارم که اگر خودم از زندگی لذت میبرم، اطرافیانم هم همینطور باشند.
من و همسرم دو داروخانه شخصی داشتیم و حدود ۵۰-۴۰ نفر هم برایمان کار میکردند اما من به کار صنعتی خیلی علاقهمند هستم و تصورم بیشتر تولید دارو و کارها و چالشهای تولیدی است تا این که بخواهم در داروخانه نسخه پیچی کنم و مشاوره بدهم و به همین دلیل کاری که شروع شد، بیشتر برگرفته از تصورات و اصرار من بود تا این که همسرم هم به طور کامل وارد این پروژه شد و داروخانهی خود را واگذار کردند.
اما چیزی که باعث شد به هدف مان به درستی نرسیم، افزایش ناگهانی قیمت دلار بود زیرا ما محاسبات خود را براساس دلار ۳۸۰۰ تومان انجام داده بودیم اما زمانی که خواستیم تجهیزات را خریداری کنیم، باور نمیکردیم که قیمت دلار به ۲۸۰۰۰ تومان برسد و بسیاری از مواد و تجهیزاتی که لازم داشتیم، به طور خیلی فزاینده افزایش قیمت پیدا کردند. به همین جهت مقدار زیادی از سرمایهی ما صرف اختلاف قیمت دلار شد.
تیم سروین دارو
به جز خود ما که موسسین سروین دارو هستیم، درحال حاضر ۳۸ نفر نیرو داریم که مشغول فعالیت هستند. بیشتر افراد دارای مدرک کارشناسی و یا کارشناسیارشد بیوتکنولوژی، کشاورزی، بیوشیمی و رشتههای مرتبط هستند.
سروین دارو
به طور خلاصه هدف ما پالایشگاه گیاهان دارویی است؛ یعنی می توانیم مواد موثره داروهای گیاهی را جدا کنیم. ما در ایران، گیاهان دارویی را به طور سنتی و درواقع به همان صورتی که هست، به شکل دمنوش استفاده میکنیم و کمتر بحث استخراج مواد از گیاهان دارویی را انجام دادهایم.
ما میخواستیم که در سروین دارو، به این سمت حرکت کنیم و در زمینهی دارویی و آرایشی– بهداشتی، خارج کردن مواد معطر گیاهی و اسانسها را انجام دهیم تا برای صنعت عطر و ادکلن سازی یا ترکیبات آرایشی مورداستفاده قرار گیرند. از طرفی هم اگر ماده موثره ای دارد که بتواند تاثیر مستقیمی بر روی فیزیولوژی داشته باشد، استخراج کنیم.
تولید گیاهان دارویی و نهال گل محمدی
در سروین دارو، دو بخش وجود دارد: مثلا گیاه دارویی آویشن که از آن به عنوان داروی ضدسرفه یا خلطآور استفاده میکنیم یا گل محمدی که بیشتر جنبهی مصرف آرایشی دارد. برای همین ما این گونه تعریف کردهایم که تولیدکنندهی زنجیرهی ارزش گیاهان دارویی و معطر هستیم.
درواقع یک قسمت از سروین دارو، آرایشی است و یک قسمت دیگر دارویی. البته باید بگویم که گیاهی را که میتوان از طریق بذر، قلمه یا از طریق پیاز تولید کرد را از این راهها تولید میکنیم و در اختیار کشاورز قرار میدهیم ولی آن نهاده گیاه را که ازدیاد آن از طرق معمول امکان پذیر نیست را وارد فاز کشت بافت میکنیم؛ زیرا کشت بافت کار مشکلی است و همچنین هزینهی زیادی دارد.
مجری طرح زنجیرهی ارزش گیاهان دارویی و معطر
زنجیرهی ارزش به ما کمک میکند تا بیزینس خود را پایدار کنیم؛ یعنی شامل یک تعدادی از بیزینسهای B2B میشود که درنهایت به یک محصول نهایی میرسد. آن محصول نهایی هم دوباره وارد فاز فروش میشود. درواقع می خواهیم محصول را به دست مصرف کننده برسانیم و پول آن را دریافت کنیم.
ابتدای طرح، تولید نهاده بذر و نهاده اولیه است و آن را در اختیار کشاورز قرار میدهیم و با کشاورز قرارداد خرید تضمینی می بندیم که محصول کشاورز را جهت فرآوری خریداری می کنیم. قسمت فرآوری که انجام شد و مواد خام اولیه ایجاد گشت، وارد بخش تخلیص میشود و از آن جا وارد بخش فرمولاسیون و بستهبندی شده و از قسمت بسته بندی وارد فروش میشود.
به این ترتیب میتوانیم بگوییم که زنجیرهی ارزش، زنجیرههایی هستند که از ابتدا تا انتهای خط تولید یک محصول نهایی با یکدیگر دیده شده باشند و جدایی وجود نداشته باشد که بخشی تلمبار شود و بقیه موارد به درستی دیده نشوند.
آزمایشگاه مجهز
آزمایشگاه ما یک آزمایشگاه بزرگ و کامل ۲۰۰ متری است و کشت بافت ما به صورت ۱۰۰ درصد انجام میشود که بر اساس اصول GMPو استانداردهای بین المللی ساخته شده است. اتاق کِشت بزرگ و اتاق رشد بسیار خوبی داریم که با لامپهای LED کار میکند و با لامپ مهتابی نیست. سیستم هواساز هایژنیک داریم و در یک کلام، بسیار آزمایشگاه عالی است؛ تعداد کمی در ایران به این سطح از تجهیزات در کشت بافت دست یافته اند.
ما همچنین یک آزمایشگاه ۱۵۰ متری برای سازگاری داریم که میتوان گفت که ما در ایران چنین امکاناتی نداریم و تقریبا همهی سازگاریها در یک گلخانه انجام میشود. ما یک گلخانهی ۲۸۰۰ متری با سیستم اتوماسیون هم داریم.
ما تاکنون از دید خود، بسترسازی کردهایم و میخواهیم که بر روی یک بستر مطمئن و محکم که اطمینان داریم لرزش ایجاد نمیکند، پایه و اساس کار را شکل دهیم اما این بسترسازی به اندازهای برای ما هزینه زیادی داشته است که از این مرحله به بعد، فعلا امکان پیشروی به سمت هدف اصلی را نداریم.
تولید سالیانه
ما نهال کشت بافت گل محمدی را از نُه ژنوتیپ برترکه از مرکز تحقیقات تهران گرفتیم، با تولید تقریبا در حال حاضر حدود ۵۰۰۰۰۰_۶۰۰۰۰۰ نهال در سال تولید میکنیم.
کمبود امکانات
زمانی که ما این کار را شروع کردیم، متوجه شدیم که تولید مواد اولیه دارویی ما مشکل پیدا میکند. به طور مثال: اگر ما به آویشن احتیاج داریم، در یک مدت زمان طولانی نمیتوانیم به صورت پایدار آویشن را تهیه کنیم و کِشت زیادی از این ماده در استان ما وجود ندارد یا اینکه اگر گل محمدی لازم داشتیم که اسانس آن را بگیریم، میزان گل محمدی که در حال حاضر اطراف ما وجود دارد، بسیار کم است. هر گیاهی که می خواستیم بر روی آن کار کنیم، به ندرت یافت میشد. درنهایت ما به این نتیجه رسیدیم که کِشت بافت را زودتر انجام دهیم.
درحال حاضر نهادهها را در سیستم کِشت بذر، پیاز یا تهیهی آنها از منابع معتبرشان انجام دادیم اما حالا در مرحلهای که باید ماشینآلات خریداری کنیم، متوقف شده ایم.
صادرات
برای محصول ما، تقاضا وجود دارد و میتوانیم امیدوار باشیم به این که بتوانیم صادرت محصول را انجام بدهیم و مدت زیادی است که این مسئله را پیگیری میکنم اما یک سری عوامل وجود دارند که اجازه نمیدهند که ما بتوانیم خیلی راحت دورنما و آیندهی کاری را ببینیم. موانعی همچون تحریم های ظالمانه آمریکا، عدم امکان گردش مالی و غیره سد تجارت خارجی ما خواهند بود. من هر بار که بخواهم تجهیزات خریداری کنم، در تعداد کم ممکن است که بتوانم به راحتی خرید خود را انجام بدهم اما در تعداد زیاد باید به آنها حساب پس بدهم که این محصول را برای چه کاری خریداری میکنم؟ برای کجا میخواهم ببرم و اگر متوجه شوند که برای کشور ایران است، کمی سختگیری میکنند که گاها بیدلیل است؛ چون تجهیزات موردنیاز، در لیست تحریمها هم نیست اما ریسک نمیکنند و نمیخواهند خودشان را در دردسر بیندازند.
اگر شما بخواهید چیزی را صادر کنید، درنهایت مسیر حمل پول ساده نیست. شاید در مقدار کم، کار سختی نباشد اما اگر این مقدار افزایش پیدا کند، واقعا مشکل داریم؛ مگر این که بصورت پایاپای صادرات را انجام دهیم؛ یعنی اگر محصولی را وارد کنید، مجبور هستید محصولی را صادر کنید.
یکی از بزرگترین چالشهای ما حتی در داخل کشور این است که گاها به واسطهی یک بخشنامه یا هر داستان دیگر، کالا مدت ها در گمرک می مانند که خسارت آفرین است.
سرمایه گذاری در گیاهان دارویی؛ چالشی جدی
کارگزاران به طور کلی تمام تلاش خود را میکنند که این روند را سادهتر کنند اما به نظر من، با تلاش برای ساده کردن این روند، آن را سختتر میکنند. به نظر من یکی از بزرگترین چالشهایی که در ایران وجود دارد، بحث سرمایهگذاری است؛ اینکه شما چه برنامهای دارید تا از تولید حمایت کنید.
اول به شما میگویند که مشکلی نیست و سرمایه در اختیار شما قرار میدهند و بودجهی آن را تعریف میکنند اما معمولا کسی از آنها استفاده نمیکند؛ به این دلیل که شرایطی برای آن تعریف میکنند که اصلا نمیتوان آن پول را دریافت کرد.
نمیگویم که این موضوع عمدی است اما جهاد کشاورزی میگوید که ما برای توسعه کشت گیاهان دارویی، ۱۰۰میلیون تومان به شما وام میدهیم. یک وام چهار درصد میدهند که برنامهی خوبی هم است اما درعین حال اعلام میکنند که برای مثال ۵۰ میلیون تومان به شما میدهند ولی مدارک و ضامن و… میخواهند و کشاورز را به سمتی هدایت میکنند که خودش بگوید که نمی خواهم از این وام استفاده کنم!
این چالش است و اگر قصد حمایت دارید، این حمایت نباید تا این حد قید و شرط داشته باشد. البته که در حد اعتدال لازم است؛ چرا که امکان دارد آن کشاورز پول را صرف کار دیگری کند ولی اگر دیدیم که فردی واقعا شرایط حمایت را دارد، باید مسیر را برای او هموار کنیم.
یکی از این نمونهها، خود ما هستیم که قرار است از ما حمایت کنند تا تجهیزات خریداری کنیم ولی به ما میگویند که ما ۱۰ میلیارد به شما وام میدهیم تا تجهیزات خریداری کنید ولی باید ضمانت و وثیقه بیاورید. این امکان برای بنده که ۴۲ سال سن دارم، وجود ندارد.
من از کجا میتوانم ۱۰ میلیارد وثیقه بیاورم؟ بجایش من میتوانم یک کار انجام دهم چون این دستگاهها را لازم دارم؛ شما پولی به من ندهید اما این دستگاهها را خریداری کنید و به صورت امانت در اختیار من قرار دهید و برایم قسطبندی کنید که چطور پول را پس بدهم.
این چالشهایی که اتفاق میافتد، با هم جور در نمیآید. یعنی مطمئن باشید هرکسی که میخواهد این کار را انجام دهد یا خودش پشتوانهای قوی دارد که میتواند روی پای خود بایستد یا اینکه اگر قرار باشد که حمایت کنند، به این نحو حمایت کردن فایدهای ندارد و به جایی نمیرسد.
وضعیت کسب و کارهای کشت بافت در ایران
مسئلهی ناامنی اقتصادی که در ایران وجود دارد، باعث شده است که فردی دیگر سرمایهگذاری نمیکند و نمیخواهد کار جدیدی را شروع کند. همه منتظرند که ببینند چه اتفاقی ممکن است رخ بدهد و وضعیت اقتصادی بخش عمدهای از مردم بد شده است. برای مثال دوستانی که گیاهان زینتی کار میکنند یا پایه میوه کار میکنند، آنها هم به نوعی درگیر این مسائل هستند و تا جایی که من با آنها در ارتباط هستم، اکثرا از بابت فروشهای کم خود نسبت به قبل ناراضی هستند.
تولید بالایی داشته اند و حالا در فروش مشکل دارند و اگر تمام این موارد را کنار بگذاریم، مشکل بی آبی و خشکسالی روی محصولاتی مثل محصولات ما، با وجود آن که گیاهان دارویی جزو گیاهان کم آب حساب میشوند، تاثیر زیادی نداشته است اما دوستانی که روی پایه میوه کار میکنند که محتاج به آب است، برای فروش نهالهای خود مشکل پیدا کرده اند.
پاندمی کرونا
مسئلهی کرونا، یک مسئلهی جهانی است و بسیاری از افراد از این بیماری متضرر شدهاند. روی کار ما نیز تاثیر زیادی داشت؛ علیالخصوص که ما علیرغم اینکه بسیار سختگیرانه در شرکت با اعضای تیم برخورد کردیم و خودمان تقریبا هر روز چک میکردیم ولی با این وجود اعضا مبتلا میشوند.
به عنوان نمونه، مدیر آزمایشگاه ما مبتلا شده است و حدود دو هفته است که نمیتواند کار کند و چون در کشت بافت خیلی مهم است که مدیر چه گیاهی را چه زمانی بیاورد و آلودگی را چک کند و اعضای تیم که در شرکت هستند را مدیریت نماید، این فقدان به ما ضربه زد.
جذب سرمایه
جذب سرمایه به صورت پیدا کردنVenture Capital را دنبالش نبودهایم اما به دنبال وام گرفتن بودیم وVC را گذاشتیم برای زمانی که شخصی بیاید و بخواهد روی این مسئله سرمایهگذاری کند؛ درواقع ریسکها و ملاحظاتی که دارد را کاملا بپذیرد و صرفا فردی که باید ۱۰۰ درصد سود کند، نباشد و آگاه باشد که این سرمایهگذاری میتواند کم ریسک یا متوسط ریسک باشد.
البته ما با صندوق نوآوری و شکوفایی صحبت کردیم و تمایل داشتند که با ما به صورت شراکت و VC کار بکنند ولی تمرکز ما بیشتر روی همین است که بتوانیم وام بگیریم؛ اما تاکنون حتی هزار تومان هم وام نگرفتهایم.
چرا بروجن؟
انتخاب بروجن به این دلیل بوده است که هم تنوع گیاهان دارویی خوبی دارد و هم منطقهای است که به واسطهی اینکه تقریبا ۲۳۰۰ متر از سطح دریا ارتفاع دارد، ترکیبات اسانسی بسیار خوبی به ما می دهد. مکانی که ما انتخاب کردیم، در زاگرس میانی است؛ تقریبا دو ساعت و نیم تا سه ساعت با خوزستان فاصله است و از آن طرف به سمت مناطق سردسیری کوهرنگ یا همین طور دنا در استان کهگیلویه و بویر احمد تقریبا دو ساعت فاصله است.
حالت مرکزیت دارد و یک مزیت دیگر هم که مدنظر ما بوده، این است که از نظر بارندگی در طول سال تقریبا ۲۵۰ میلی لیتر است که موردقبول میباشد.
حمایت مسئولین استان چهارمحال و بختیاری
مدیران استان رویکرد مثبتی دارند و تلاش خود را در حد توان خود انجام می دهند ولی برخی عوامل نیز از محدوده اختیارات ایشان خارج است. پایداری و ثبات سیاسی و اقتصادی چیزی نیست که مدیران استانی بتوانند ایجاد کنند.
شهرستان بروجن از نظر امکانات ضعیف است اما یک مزیت دارد، آن هم وجود نیروهای متخصص مرتبط با رشتههای بیوتکنولوژی، کشاورزی و ژنتیک است اما در قسمتهای مدیریتی مثل مدیر داخلی یا حسابداری مشکل کمبود نیروی انسانی ماهر وجود دارد و ما از نظر اقتصادی و مدیریتی با مشکل مواجه هستیم.
توصیه به زیست کارآفرین ها
من در این مدت بسیار تلاش کردم و میدانم که از کشورم نباید قطع امید کنم. در حال حاضر در ایران بزرگترین ریسک سرمایهگذاری در تولید است؛ هیچ طرفی مطمئن نیست، نه مسکن، نه طلا، نه بورس و نمیدانید که در کجا باید سرمایهگذاری کنید؛ مخصوصا در بحث تولید!
در این شرایط، اگر کسانی میخواهند وارد اکوسیستم کارآفرینی شوند، بنظرم فعلا صبر کنند و اگر هم وارد شدند، مانند ما خیلی با شلوغی و سرمایهگذاری متعدد شروع نکنند؛ چرا که مشخص نیست چقدر سرمایه برای آینده نیاز دارند.