در فضای استارتاپی عادت بر این است که از موفقیتها بگوییم تا امیدمان به آینده را زنده نگهداریم اما اشتباه بزرگی است که شکست گذشتگان را به فراموشی بسپاریم و از تجارب گذشتگان بهرهمند نشویم.
برای این منظور تیم اکوموتیو اقدام به جمعآوری تجربیات مجموعهای از استارتاپهای ناموفق کرده است تا شاید مرور سرگذشت ناکام ایشان زمینهای باشد برای موفقیت استارتاپهای نوپای جامعه استارتاپی ایران. این مجموعه به مرور و در قالب بخش داستان شکست منتشر و در اختیار مخاطبین قرار خواهد گرفت. ششمین قسمت از این مجموعه که به داستان شکست استارتاپ سولیندرا میپردازد را با هم مرور میکنیم.
سولیندرا کار طراحی، ساخت و فروش سیستمهای خورشیدی فوتوولتاییک را انجام میداد که از پنلها و سختافزارهایی برای سقفهای تجاری وسیع و کمشیب تشکیل میشد. حداکثر بازدهی این پنلها وقتی محقق میشود که به صورت افقی و جفت هم قرار گرفته و بیشترین فضای ممکن را روی سقف اشغال نمایند.
سولیندرا این ادعا را داشت که محصولات متفاوت و بهینهتری تولید نموده است، چراکه برخلاف پنلهای مسطّح سنتی از پنلهای استوانهای تشکیل شده است. استوانههایی که 40 تا از آنها در فضایی به وسعت 1 در 2 متر گنجانده شده تا بتوانند حداکثر نور ممکن را از هر جهتی (مسقیم، غیرمستقیم و منعکس شده) جذب کنند.
سال 2006، شرکت شروع به عرضهی جهانی فناوری خود کرد. این سیستمها مجهز به دستگاههای اندازهگیری حساس به تابش، سرعت باد، دما و رطوبت بودند تا به توسعهی نرمافزارهای پیشبینی تولید انرژی یاری رسانند. به ادعای شرکت، نصب بیش از 1000 سیستم سولیندرا در سراسر جهان، برابر با تولید 100 مگاوات برق بود.
سولیندرا اولین شرکتی بود که در برنامهی رشد اقتصادی دولت اوباما در سال 2009، از طرف سازمان انرژی آمریکا، ضمانت وام 535 میلیون دلاری دریافت کرد. این شرکت، علاوهبراین، مشمول 25.1 میلیون دلار معافیت مالیاتی شد و حداقل 198 میلیون دلار دیگر از طرف سرمایهگذاران خصوصی دریافت کرد.
سال 2010 درآمد شرکت از 100 میلیون دلار در سال 2009، به تقریباً 140 میلیون دلار رسید. در 27 جولای همان سال، برایان هریسون از کهنهکارهای شرکت اینتل، در سمت مدیرعامل جایگزین کریستین گرونت شد.
محصولات سولیندرا در دومین کارخانهی آن در فرمونت کالیفرنیا تولید میشد. ظرفیت تولید سالیانهی شرکت به این ترتیب، به 300 مگاوات میرسید. اما شرایط بازار دچار تغییراتی شد. بین سالهای 2009 تا 2011 قیمت پلیسیلیکن، مادهی اولیهی اکثر فناوریهای رقیب سولیندرا، حدود 89 درصد کاهش یافته بود و شرکتهایی مثل سانتک و یینگلی همان ماژولهای خورشیدی معمولی را با قیمت کمتری در چین تولید میکردند. به این ترتیب شرکت با رقابت سختی مواجه شد. سولیندرا نمیتوانست بهآسانی قیمت تمامشدهی محصول خود را پایین بیاورد، پس در عوض سعی کرد با گرفتن وامهای دولتی و افزایش حجم تولید، از رقابت با دیگر شرکتها سربلند بیرون بیاید.
علاوهبراین، برخلاف انتظارات شرکت، تقاضا برای انرژی خورشیدی در کشورهای اروپایی اندک بود، چراکه برخی دولتها یارانهها را از روی این محصولات برداشته بودند که همین مسئله توانایی سولیندرا را برای فروش محصولش کم میکرد.
هرچند این شرکت در می 2010 پیشبینی کرده بود که چند هزار شغل جدید ایجاد خواهد کرد، اما در نوامبر همان سال از اخراج حدود 40 کارمند و عدم تمدید قرارداد 150 کارگر موقت خود برای تقویت شرکت سخن گفت.
در نهایت 31 اوت 2011 این شرکت اعلام ورشکستگی نمود و با اخراج 1100 کارمند خود، تمامی فعالیتها و تولیداتش را متوقف ساخت.
تجربهی سولیندرا نشان میدهد که شناخت بازار و ورود به آن با معرفی یک محصول جدید، تا چه اندازه دشوار است، آن هم بازاری مثل انرژی که سالها وجود داشته و رقابت با دیگر رقبای حاضر در آن، مستلزم رسیدن به کمترین قیمت است. مورد سولیندرا ابعادی سیاسی هم پیدا کرده بود و به ما میگوید: وقتی طرفحساب شما دولت و انبوهی از مالیتدهندگان هستند، «حق ندارید شکست بخورید» و «شکست، اشتباهی نابخشودنی است».
در روزهای آینده داستانهای بیشتری از شکست استارتاپها را با شما به اشتراک خواهیم گذاشت. شکستهایی که نگاه درست به آنها میتواند زمینه موفقیت ما را فراهم کند!