حدود یک ماه پیش بود که وزیر جوان در توییتی خبر از تصویب “طرح نوآفرین” در هیئت وزیران داد. در این توییت از سه معضل استارتاپی نام برده شد و وزیر اشاره کرد که با تصویب این طرح مشکلات بیمه، مالیات و جذب سرمایه استارتاپهای دوره Seed و Pre-Seed حل خواهد شد. نام دکتر ناظمی، رییس سازمان فناوری اطلاعات نیز در این خبر آورده شده بود و وزیر جوان از ایشان به خاطر پیگیریها و تلاشها برای تصویب این طرح، تشکر کرده بود.
در کشورهای توسعه یافته، نگاه رکن دولت به اکوسیستم استارتاپی همواره در راستای بسترسازی امن و حمایت حداکثری بوده است. این نگاه گهوارهای، اجازه تبدیل ایده به کسب و کار را فراهم میکند تا تیمهای استارتاپی با فراغ بال به آن چیزی بپردازند که باید بپردازند. بدین گونه دولتهای کشورهای توسعه یافته با اتکا به آیندهنگری، مابین استارتاپ ها و شرکتهای میکرو و SMEها، تفاوت قائل میشوند و در عوض اینکه ذهن استارتاپ را با مشوقهای دولتی و فرایندهای اداری پیچیده درگیر کنند، بخش غیردولتی را فراخوانده تا فرصت ورود به اکوسیستم استارتاپی داشته باشد و تا زمانی که یک استارتاپ به شرکت تبدیل میشود، شتابدهی آن را واسپاری میکنند. این نگاه، در کشورهای توسعه یافته ابعاد گستردهای دارد و از هماهنگی و تعامل یکپارچه بخشهای مختلف دولت گرفته (ادبیات واحد-رویکرد واحد) تا راهاندازی فراصندوقها (Funds of Funds) را در بر میگیرد. در تمامی این رویکردها، دولت بخش خصوصی را به میدان دعوت میکند و از آنها طلب مشارکت مینماید. بدین گونه تعامل موثری مابین شتابدهندهها (باسابقههای اکوسیستم) و دولت شکل میگیرد.
اما نبود چنین نگاهی از سمت دولت، سبب میشود که گذار ایده تا استارتاپ و شکلگیری آن کسب و کارهای استارتاپی در قالب یک شرکت یا Corporate به تعویق افتد زیرا بنیانگذاران استارتاپ حس میکنند در خارج از پیله ابریشمی اکوسیستم، تمامی کسب و کارها به یک چشم دیده میشوند. بنابراین ترجیح میدهند یا شرکت ثبت نکنند و یا اگر کردند، فعالیتهای خود را شفاف ارایه نکنند.
واضح است که چنین رفتاری سبب سردرگمی ارکان دولت در ارزیابی و شناسایی فعالیتهای استارتاپی، حراست از مالکیت ایدهها و دعوت از بخش غیردولتی میشود. در چنین فضایی، استارتاپها نیز باید با مشوقهای دولت خداحافظی کنند زیرا این حمایت دولت، حاصلی جز رانت ندارد.
به نظر میرسد که در کشورمان، دولتیها از خیر شناسایی و به رسمیت شناختن استارتاپ ها تا قبل از تاسیس شرکت گذشتهاند، رویکردی که در نگاه اول سادهسازی به نظر میرسد، به همراه چرخشی U turn از آنچه که دکتر ستاری در نظر داشت و دارد، ولی با اندکی تامل و آیندهنگری میتواند گامی موثر باشد.
اما وزیر جوان و مدیران جوان وی، چه تعریفی از شرکتهای استارتاپی دارند؟
اولین مولفهای که تیم وزارت و سازمانهای متبوع ارتباطات و فناوری اطلاعات در راستای تعریف و شناسایی برداشتهاند به سابقه تاسیس شرکت استارتاپی مربوط میشود:
الف) کمتر از ۳ سال
سپس به سراغ سرمایه شرکت رفتهاند:
ب) کمتر از ۲۵۰ میلیون تومان
درآمد را نیز ملاک قرار دادهاند:
ج) کمتر از ۵۰۰ میلیون تومان در سال
و در انتها به سراغ سیاست تقسیم سود رفتهاند:
د) شرکتهای استارتاپی میبایست هرچه درآمد دارند را مجدد در شرکت سرمایهگذاری کنند.
لحظهای درنگ
مگر قرار نبود که مدت زمان تبدیل ایده به محصول اولیه (MVP) در استارتاپها (مخصوصا حوزه IT)، سه تا شش ماه باشد؟ اگر ۶ ماه را نیز برای گرفتن بازخورد و بازاریابی در نظر گیریم، شرکت استارتاپی در سال اول باید درآمد قابل توجهی داشته باشد و گرنه کانواس مربوطه مشکل داشته است و از دید اکوسیستم، آن استارتاپ محکوم به شکست و حذف شدن است. آیا نگاه دولتیها به شرکتهای استارتاپی شما را به یاد مدل انکوباتورها و پارکهای رشد نمیاندازد؟ مولفه اصلی در تعریف استارتاپ، رشد سریع آن است، چه بلوغ اولیه و چه رشد آن در بازار؛ سرعت بالا در تعریف استارتاپ نهادینه است.
اما بیایید جور دیگری نگاه کنیم و ملاحظات رکن دولت را لحاظ کنیم.
شرکت استارتاپی را در نظر بگیرید که سه سال از تاسیس آن گذشته، سرمایهای کمتر از ۲۵۰ میلیون تومان دارد، درآمدی کمتر از ۵۰۰ میلیون تومان و تاکنون سود سهام را توزیع نکرده است بلکه آن را مجددا سرمایهگذاری کرده است. همچنین این شرکت تاکنون سرمایهای قابل توجه را جذب نکرده است.
شاید در نگاه دولتیها، چهار شرط مذکور، مولفههای تعریف شرکت استارتاپی نیست، بلکه تصویری بدون روتوش از وضعیت فعلی اکوسیستم است: تیمهای استارتاپی که با واهمه از مواجهه با ارکان دولت، شفافیت را کنار گذاشتهاند و آمار درست ارائه نمیکنند. بنیانگذارانی استارتاپی که به رشد بسیار بالا اعتقاد دارند اما میدانند بیان آن، چیزی بجز کندی و فاصله گرفتن از اهداف را به ارمغان نمیآورد. بنابراین آمار شفاف خود را در فایلهای اکسل نگه میدارند، به امید اینکه سرمایهگذاری پیدا کنند و یا فرآیند ادغام و تملک ارزش واقعی آنها را دریابد و سعی میکنند اظهارنامه را هر چه خالیتر ارائه کنند. به نظر میرسد دولتیها، یا حداقل وزارت وزیر جوان به خوبی به این نکته واقف شده است و به فکر حمایت واقعی افتاده است.
فراصندوق ها، اقتباسی خوشیمن از مدلهای بینالمللی، روشی مناسب برای شراکت بخش غیر دولتی و حمایت سازمان یافته دولتی
چرخش U Turn دیگر وزیر جوان و سازمان دکتر ناظمی از آنچه تاکنون تشکیلات دولتی بدان مشغول بود را میتوان به گنجاندن ماده تاسیس صندوق صندوقها در قالب صندوق پژوهش و فناوری طرح نوآفرین، مربوط کرد. در این سازوکار جدید، وزارت آقای جهرمی مدعی است که دولت دیگر به استارتاپها وام نمیدهد بلکه سرمایهگذاری خطرپذیر و آن هم با واسطه (جهت جلوگیری از رانت)، انجام میدهد. سهم وزارت و سازمان متبوع از این صندوق که سرمایه حداقل ۱۰۰ میلیارد تومان دارد، چهل درصد خواهد بود. الباقی آورده بخش غیر دولتی است. در این مدل، دولت به صندوق صندوقها وام میدهد اما آن صندوق باید در استارتاپها سرمایهگذاری خطرپذیر انجام دهد.
ایده تاسیس صندوق صندوقها، اما، در کشور عزیزمان ایران، ایده جدیدی نیست و توسط کارگزاریهای بورس پیادهسازی شده است. منتها، اقتباس این مدل و پیادهسازی آن در فضای شتابدهی و استارتاپی و سهم داشتن دولت در آن، میتواند اهداف بلندمدت اکوسیستم را برآورده سازد. با پیادهسازی این مدل، دستیابی به سطوح بالاتر و تنوع بخشی در سرمایهگذاری ممکن میشود. با سرمایهگذاری در Funds of Funds امکان ورود به چندین صندوق ممکن شده و از این طریق ریسک سرمایهگذاری کاهش مییابد و امکان کسب بازدهی مناسب نیز فراهم میشود.
همافزایی نیز در این صندوقها وجود دارد و سرمایهگذار در عوض بهرهمندی از خدمات یک تیم مدیریت دارایی حرفهای، از توانمندیهای چندین تیم منسجم از مدیران حرفهای بهرهمند شود.
آیا در با تخته جور خواهد شد؟!
سازمان امور مالیاتی، اظهارنامه شفاف از شرکتهای استارتاپی طلب میکند. رییس آن سازمان ادعا میکند که استارتاپ ها حتی یک ریال مالیات بر درآمد پرداخت نکردهاند، اما مالیات بر ارزش افزوده را پرداخت میکنند (شاید چون میدانند که قابل ردیابی است). ایشان میگوید که تاکنون هیچ لایحهای از سوی سازمان دکتر ناظمی برای ساختار دادن به این شرکتها دریافت نشده است. حال، پس از تصویب این طرح در هیئت وزیران، آذری جهرمی و تیم ایشان میبایست به سراغ رییس جدید سازمان امور مالیاتی، امیدعلی پارسا، بروند و ایشان را با اکوسیستم و مصوبه آشنا کنند. سازمانی که این مباحث برایش مقداری نامانوس است و تجربهای ندارد. باید دید که تنویر افکار و اقناع سیاستورزی سازمان متبوع امیدعلی پارسا در رابطه با شرایط پرداخت مالیات شرکتهای استارتاپی، تا چه حد موفق خواهد بود. پارسا، شناخت کاملی از ارکان برنامه و بودجه کشور و آمار ایران دارد؛ شاید وزیر جوان با ارایه وضعیت فعلی کشور، تشریح مسیر کشورهای توسعه یافته و ترسیم افق اعتلای صنعت و جامعه با بهرهبرداری و حمایت مناسب از استارتاپ ها، نظر امیدعلی پارسا را جلب کند تا چند حمایت زیر محقق گردد:
- شرکت استارتاپی به شرط تولید یک محصول، از مالیات معاف خواهد شد.
- بنیانگذاران شرکت استارتاپی از پرداخت بیمه معاف خواهند شد.
- شرکتهای استارتاپی میتوانند برای مدت دو سال کارورز داشته باشند (تعریف جدیدی از استخدام که تاکنون از سمت دولت به رسمیت شناخته نمیشد) و بیمه آن کارورز را دولت تقبل خواهد کرد.
- در فرایندهای واسپاری کسب و کار استارتاپی به افراد، نیازی به بیمه کردن آن افراد وجود نخواهد داشت (بسیار سودمند برای استارتاپهای پلتفرمی)
- در فضاهای کار اشتراکی، امکان دریافت چند کد کارگاهی میسر خواهد شد. به زبان دیگر، یک مکان استقرار، یک آدرس، چندین کد کارگاهی
- به خارجیها اجازه تاسیس شتاب دهنده در کشور داده خواهد شد.
- امکان انتقال مجوزها و طرحهای جاری شرکت استارتاپی به شرکت بزرگ در فرایند ادغام و تملک (بیش از ۶۷ درصد) داده خواهد شد.
- دولت در زمینه اعلام اسامی شرکتهای استارتاپی و سرمایههای تزریق شده شفاف خواهد بود.
طرح نوآفرین، نکات مبهم فراوانی نیز دارد مثلا آیا سازمان بیمه و امور مالیاتی بستر تغییر و پذیرفتن چنین نگرشی را دارند؟ بازیگران غیر دولتی صندوق نوآفرین چه کسانی خواهند بود؟ چگونه شناسایی میشوند؟ استراتژی صندوق چیست؟ حاکمیت صندوق با چه کسانی خواهد بود؟ و در تنظیم این طرح تا چه حد از مشاوره بازیگران اکوسیستم بهره گرفته شده است؟
با این همه، طرح نوآفرین، نگرشی جدید است، امید و آرمان دارد، توسط جوانان دولت تنظیم شده است و بیشک چنین نگرشی در صورت موفقیت، برای دیگر وزارتخانهها نیز قابل اقتباس و پیادهسازی است. حال که وزیر محترم نفت، نگاهی مثبت به استارتاپهای حوزه انرژی دارد، بهترین زمان برای دمیدن روح “ادبیات واحد-رویکرد واحد” ارکان دولت به اکوسیستم استارتاپی و بهرهمندی از مشاوره صاحبنظران غیردولتی است.