در تصوری که همگان از اقتصاد کراودفاندینگ داریم، فرض می کنیم بیشترین سهم حمایت ها «محدود» به یک جغرافیا و هم چنین «روابط دوستی و آشنایی» در میان حامیان است. در عین حال، اتفاقا بیشترین میزان حمایت ها از پروژه های کراودفاندینگ در پلتفرم های آنلاین توسط «افراد غریبه» و «غیر محدود به جغرافیای خاص» صورت می پذیرد. این مسئله باعث شده است اقتصاددانان توجه ویژه ای به این بازار جدید داشته باشند.
در این مقاله میکوشیم اصلیترین دلایل موفقیت پروژههای کراودفاندینگ پاداشمحور در پلتفرمهای آنلاین را بفهمیم.
نخستین تجربه بسیار موفق
نخستین تجربههای کراودفاندینگ مدرن در زمان توسعه محصول Pebble Watch و توسط Eric Migicovsky و در سال ۲۰۱۲ رخ داد. اریک پس از جذب حدود ۳۷۵۰۰۰ دلار از یک سرمایهگذار فرشته ، برای توسعه محصولش به مشکل خورد. اریک همچنان به ۱۰۰ هزار دلار دیگر نیاز داشت تا بتواند محصولش را از «نمونه اولیه» به «خط تولید اولیه» برساند.
اما اریک بیتجربه نبود. قبلا برای Blackberry محصولی ساخته بود؛ در مرحله دریافت و جذب سرمایه در مرحله seed موفقیت خوبی داشت و البته با شتاب دهنده ای با منتورهای عالی مثل Y-Combinator کار کرده بود و اساسا در منطقهای حضور داشت که تراکم بالایی از سرمایهگذاران فرشته داشت.
اما همچنان اریک موفق به جذب سرمایه مورد نیازش نشده بود.
تا اینکه در ۱۱ آوریل ۲۰۱۲، اریک تصمیم به ایجاد یک کمپین کراودفاندینگ گرفت. این کمپین با هدف جذب سرمایه ۱۰۰ هزار دلاری روی پلتفرم کیک استارتر و با قیمتگذاری هر ساعت به مبلغ ۱۲۰ دلار، برای مدت ۳۷ روز بسته شد.
در ۳۷ روز آینده، اما شاید خود اریک هم هرگز نمیتوانست، حتی در خوشبینانهترین حالت این حجم از جذب سرمایه را پیشبینی کند. در آن ۳۷ روز، شگفتی رخ داد و کمپین Pebble Watch توانست حدود ۱۰ میلیون دلار از حدود ۶۸۹۲۹ نفر دریافت کند. اریک تا دسامبر همان سال، حدود ۸۵۰۰۰ ساعت تحویل حامیانش داد.
پس از موفقیت بزرگ کمپین Pebble Watch مدل کراودفاندینگ پاداشمحور به عنوان یک روش سرمایه گذاری و جذب سرمایه جدید با توان تأثیرگذاری اقتصادی بالا مورد توجه همگانی قرار گرفت.
چرا کمپینهای کراودفاندینگ پاداشمحور قابلیت موفقیت بالایی دارند؟
پاسخ در توان ایجاد «اثر شبکهای» است. اثر شبکهای به زبان ساده یعنی افزایش ارزش یک محصول با افزایش تعداد کاربران آن. بیشتر چنین مدلی در شبکههای اجتماعی و پلتفرمهای دو سویه قابل مشاهده است؛ اما اثر شبکهای و ایجاد اثر شبکهای قدمت بالاتری دارد.
برای نمونه، ایجاد شبکه فاضلاب را در نظر بگیرید. شرکتی که برای اولین بار اقدام به حفاری، لولهگذاری و تجهیز شبکه فاضلاب میکند، در حال ایجاد نوعی اثر شبکهای است که به آن اثر شبکهای «مستقیم» گفته میشود. در واقع تا سالیان بعدی، آن شرکت تبدیل به مونوپول این صنعت میشود. هر چقدر که تعداد مشترکان شبکه فاضلاب بیشتر شود، میزان تقاضای نصب در محلهای جدید و میزان تقاضای خدمات بعدی برای مشترکان پیشین، بیشتر و بیشتر میشود.
مثالهایی نظیر «شبکه تلفن سیمی» و «شبکه تلویزیونهای کابلی» نیز از این قاعده پیروی میکنند.
نکته اساسی در ایجاد اثر شبکهای (از هر نوعی که باشد) در قدرت گسترش بسیار سریع و نامتقارن آن است. اثر شبکهای باعث میشود تعداد کاربران یک پلتفرم در چندین ثانیه، صد برابر شود.
این چندین برابر شدن، باعث ایجاد «ارزش» و به تبع آن «افزایش ارزش پلتفرم» میشود.
همچنان که در نمودار مشخص شده است، میزان اثر شبکه ای مستقیم و غیرمستقیم در پنج مدل بیزینسی دیجیتال نظیر «مارکت پلیس آنلاین»، «پلتفرم دیجیتال»، «شبکههای اجتماعی»، «شبکه داده» و «شبکه ارتباطی دیجیتال» مشخص شده است.
اما میزان ارزشی که اثر شبکهای در کسب و کارهای دیجیتال ایجاد میکند، میتواند طبق هرم زیر از NFX ترسیم شود.
در بالای هرم، کسب و کارهایی نظیر گوگل، Tencent، فیسبوک، مایکروسافت و علیبابا با ارزشی بالای ۱۰۰ میلیارد دلار حضور دارند. در واقع برای این کسب و کارها مهمترین عنصر افزایش کاربران است. با هر بار افزایش کاربران، میزان ارزش شبکه بالا و بالاتر میرود.
نکته مهم در کمپینهای کراودفاندینگ این است که این کمپینها روی پلتفرمی پیش میروند که زیرساخت ایجاد اثر شبکهای غیرمستقیم را در خودش دارد.
در واقع میزان ارزش پلتفرم کراودفاندینگ از هر دو سو با هم متفاوت به نظر میرسد به طوری که اگر از سمت خود پلتفرم بنگریم، افزایش ارزش شبکه با افزایش تعداد پروژههای آن سنجیده میشود. از سمت حامیان هم «میزان اعتماد» به پلتفرم با افزایش تعداد «حامیان قبلی» و نیز افزایش «پروژهها» قابل سنجش است.
در شکل بالا حلقه ارتباطی بین تعداد پروژهها و حامیان را مشاهده میکنید که به طور دائمی باعث تقویت همدیگر میشوند.
غیر از ایجاد اثر شبکهای غیر مستقیم، کمپینهای کراودفاندینگ چه ویژگیهایی دارند؟
- حمایت از پروژهها «محدودیت جغرافیایی» ندارد. بر خلاف مدل سنتی که حامیان معمولا در «بازارهای گوشه» و محدود به مناطق جغرافیایی قرار داشتند، حمایت از پروژههای کراودفاندینگ پاداشمحور از تمام مناطق جغرافیایی میتواند صورت بگیرد.
- نمودار توزیعی حمایت از پروژهها «بین حامیان و ایجادکنندگان» کاملا نامتقارن است و کشیدگی دارد. برای مثال روی کیکاستارتر ۶۱ درصد ایجادکنندگان پروژه، هرگز نتوانستهاند به مرحله جذب سرمایه برسند، اما حدود ۰.۷ درصد آنها موفق شدهاند بیشتر از ۷۳% کل پروژهها «جذب سرمایه» کنند.
- رفتار حمایت و جذب سرمایه، گاها میتواند به حرکتهای گروهی و وایرال شدن کمپین منجر شود. نمونه این رفتار که از اثر شبکهای غیرمستقیم ناشی میشود را میتوان در موفقیت ۴۹۸ درصدی کمپین «دست به رنگ» در نیک استارتر مشاهده کرد. در عین حال میتوان «کاهش» میزان حمایت از پروژهها در کمپینهای مختلف کراودفاندینگ را با «اثر تماشاگر» تفسیر کرد.
- نقش حلقه اول (خانواده و دوستان) در به راه افتادن حلقه جذب سرمایه کلیدی است. هر چند تمام حامیان در حلقه اول جای نمیگیرند، اما میتوان نقش آنان را با ادبیات «اقتصاد تأثیر» به صورت «تأثیرگذاری بر جلب اعتماد گروههای دیگر» بحث کرد. در واقع هر چقدر میزان اعتماد و خرید دیگران در یک پلتفرم افزایش یابد، شانس افزایش خرید توسط دیگران افزایش مییابد. به همین دلیل است که فروشگاههای بزرگ اینترنتی، بهترین محل در ظاهر سایت را به بخش Reviewها اختصاص میدهند.
- در زمان جذب سرمایه، اثر گلولهبرفی رخ میدهد. یعنی هر چقدر زمان در کمپین با جذب سرمایه بیشتر میشود، ممکن است دامنه و بسامد جذب سرمایه با مقادیر بالاتری افزایش یابد. به خصوص اثر گلولهبرفی در کمپینهای محدود به یک منطقه جغرافیایی خاص رخ میدهد. در برخی «بازارهای گوشه» حتی این اثر به صورت حلقههای مجزا از هم رشد میکند. اثر گلولهبرفی برای مثال در کمپین «بازی زار» در نیک استارتر رخ داده است که در آن سه حلقه مجزا شامل «جذب سرمایه از طریق ایونتهای بازی و روابط عمومی»، «جذب سرمایه آنلاین از طریق ورودیهای گوگل» و «جذب سرمایه آنلاین از طریق ورودیهای شبکههای اجتماعی» به صورت مجزا از هم باعث پیشرفت کمپین شده و کمپین در زمان مقرر توانست بیش از ۲۸۱ درصد جذب سرمایه کند.
- خوشبینی چاشنی کار بیشتر کمپینهاست؛ اما ممکن است بعدها این خوشبینی به بدبینی تبدیل شود. مشکلات خاصی که باعث میشوند پروژه با تأخیر تحویل شود یا در نهایت کنسل شود، باعث شدند پلتفرم کیک استارتر با فشار مضاعف افکار عمومی برای تغییر قوانینش روبرو شود. تجربه نشان میدهد معمولا بیش از ۵۰ درصد پروژههای کیک استارتر با تأخیر تحویل شدهاند.
اما این مقاله را با پاسخ به مهمترین سؤال به پایان میبریم: چرا موفقیت پروژههای بزرگ کراودفاندینگ قبل از ظهور و گسترش اینترنت امکانپذیر نبود؟
پاسخ آن غیر از ایجاد اثر شبکهای در بستر آنلاین، به همخوانی بیشتر، مؤثرتر و بهتر حامیان و بنیانگذاران و هزینههای پایینتر برای جستجوی پروژهها است. به علاوه میزان ریسک سرمایه گذاری به دلیل سهولت جمعآوری مبالغ بسیار کم از طریق بستر اینترنت، بسیار کاهش مییابد.
در نهایت با رخداد اثر شبکهای، هزینههای اتصال میان دو طرف بسیار پایین آمده است.
سلام، کلمه ابتدای متن نیازه به اصلاح داره