بانک قرض الحسنه رسالت در سالیان اخیر تلاش کرده است در بستر «شبکه ی اجتماعی رسالت» توجه ویژه ای به کارآفرینی اجتماعی و تامین مالی خرد داشته باشد. با محمدحسین حسین زاده مدیرعامل بانک رسالت هم صحبت شدیم تا با فعالیت های این بانک در این راستا بیشتر آشنا شویم.
کمی برایمان از فعالیتهای بانک قرض الحسنه رسالت در زمینهی کارآفرینی بهویژه کارآفرینیهای اجتماعی که اقشار کمتر برخوردار را شامل میشود بگویید.
در این مجموعه شما با دو ساختار روبهرو هستید؛ یکی از آنها بانک قرضالحسنه است که وامهای خرد در زمینههای مختلف از جمله در زمینه کارآفرینی اجتماعی میپردازد. اما در ساختار دیگر، فضایی گستردهتر از بانک به نام «شبکه توسعه اجتماعی رسالت» وجود دارد که شامل چندین هزار «کانون همیاری اجتماعی» مردمی است که هرکدام موضوعی را هدف قرار دادهاند. خود این شبکه در واقع یک نوآوری و بهنوعی یک مگا شتابدهنده است و هر گوشهای از آن کار میتواند منجر به یک کارآفرینی شود.
کانونهای همیاری اجتماعی جمعی از افرادی است که باهم همصنف هستند یا هدف مشترکی دارند. این کانونها میتواند در بسترهای مختلفی مانند محله، خانواده، سازمان، روستا، … شکل گرفته باشد. این کانونها را یک سمن با نام «انجمن حامیان فرهنگ قرض الحسنه و کارآفرینی اجتماعی» شکل داده است و حامیانی از طرق مختلف از این کانونها حمایت میکنند. در ضمن در این ساختار پلتفرمهای مختلفی تدارک دیده شده است و سازمانهایی هم هستند که هم این پلتفرمها را طراحی و اجرای می کنند و هم این شبکه را راهبری میکنند.
بانک بهعنوان یکی از سازمانهای راهبری شبکه، دارای پلتفرم مالی است؛ یک سازمان دیگر با نام «شرکت پردازش اطلاعات مالی» نیز حول مسئله اعتبارسنجی و شناخت اعضا در حال فعالیت است. مجموعه دیگری با عنوان «گروه توسعه کارآفرینی ثمین » مسئولیت مدیریت زنجیره ارزش و شکلدهی «کانونهای کار و زندگی» را بر عهده دارد.
اعضای کانونهای کار و زندگی از اعضای مستعد کانونهای همیاری اجتماعی انتخاب میشوند و بسته به حوزهی فعالیت خود در زمینههای مختلفی مانند دامپروری، پوشاک، کشاورزی و… در کانون کار و زندگی مدنظر عضو میشود. گروه توسعه کارآفرینی فرآیندهای مختلف زنجیره از تعریف محصول تا فروش محصول را مدیریت و رصد میکند. علاوه بر این یک موسسه آموزش عالی که دانشگاهی سازمانی محسوب میشود کار پژوهش، مستندسازی و مدیریت دانش را انجام میدهد.
در نهایت به شکل آنلاین بستری به نام «بازار اعضا» وجود دارد که خود نیز بهنوعی یک شتابدهنده است که هدف آن تأمین نیازمندیها و عرضه محصول ارزان است. این بستر ۳ میلیون نفر عضو را دربر دارد و هر کسی که عضو کانونها باشد میتواند در این بازار هم نیازمندیهایش را تأمین کند و هم محصولش را عرضه کند.
هرکدام از این سازمانهای راهبری از یک پنجره به اعضا و کانونها نگاه میکنند. این چیزی است که ما به آن «شبکه توسعهی اجتماعی رسالت» میگوییم. شبکهی وسیعی که هر کس نقش خودش را دارد. نتیجهای که از اینها حاصل میشود تأثیرگذاری در سبک زندگی از طریق همیاری اجتماعی، قرضالحسنه و کارآفرینی اجتماعی است ؛ در حال حاضر حدود ۲۰ هزار کانون همیاری اجتماعی در کشور وجود دارد که ۱۱ هزار کانون با تعداد اعضای بالای ۱۵ نفر در حال فعالیت هستند و عملاً به نقطهی فعالی رسیدهاند.
شبکه توسعه اجتماعی رسالت کار خود را از چه زمانی آغاز کرده و چه فرآیندی را برای شکلگیری طی کرده است؟
شبکه توسعهی اجتماعی رسالت از سال ۹۵ کار خود را آغاز کرده است و تا به امروز ۲۰ هزار کانون همیاری اجتماعی، حدود ۳ میلیون عضو کانون همیاری اجتماعی و ۵ هزار هسته کار و زندگی در رشتههای مختلف در کشور توسط این سیستم شکل گرفته است. تعداد افرادی که مستقیم درگیر هستند به دوازده هزار نفر میرسد و عمدهی اقدامات هم به یک سال گذشته برمیگردد. ما این مدل را در ابتدا در استان کرمان به شکل پایلوت پیاده کردیم و بعد کار را به ۵ استان توسعه دادیم و درنهایت به ۳۰ استان رسیدیم. این سیستم بهصورت طبیعی خودش را توسعه میدهد.
این شیوهی نوآوری و نهادسازی اجتماعی از کجا نشات میگیرد؟
اگرچه فعالیت بانک قرض الحسنه رسالت از سال ۷۵ آغاز شد اما پیشینهی این موضوع به دفاع مقدس برمیگردد که از نظر من بزرگترین نهاد اجتماعی بود. امروزه همه از بعد نظامی به قضیه نگاه میکند یا بیشتر به جنبههای عشق و شهادت و جهاد آن دوران میپردازند اما ریشهی متفاوتی هم وجود دارد که با گذشت تاریخ، امروزه کمتر امکان تبیین آنها فراهم است. من هیچ نوآوری و همیاری اجتماعیای را بالاتر از دفاع مقدس ندیدم. در دفاع مقدس شاهد اولین حرکتهایی بودیم که امروزه به تولید موشکهای قارهپیما و نقطه زن منجر شده است.
کانونهای کار و زندگی چه فعالیتهایی انجام میدهند؟
هر عضوی از این کانونهای همیاری اجتماعی کارهای مختص به خود را انجام میدهند و این امکان برای آنها وجود دارد که سرمایه خود را وارد حساب خود کنند و بااعتبار حساب خود وام بگیرند؛ با این وامها میتوانند برای امور مختلفی مانند ازدواج و تحصیل و… صرف شود.
در این میان همان اعضای کانونهای همیاری اجتماعی میتوانند کاری کنند که اگر کسی قصد دارد برای اشتغالش وام بگیرد بتواند بهصورت قرضالحسنه این کار را انجام دهد و از محل تولیداتش وام را هم بپردازد. زنجیره ارزش و ابعاد مختلف کار در اینجا راهبری میشود.
غالباً هدف مجموعههای حوزه تأمین مالی جمعی صرفاً بازگشت سرمایه است و چندان به اثرگذاریهای دیگر اهمیت نمیدهند؛ آیا شما هدفی بیش از اینها در عملکرد خود مدنظر دارید؟
شبکهی اجتماعی رسالت کارهای مختلفی را انجام میدهد و کارش صرفاً تأمین مالی نیست و از این امر فراتر رفته است. اما این تأمین مالی هم سازوکار خاص خود را دارد. کسی که راهنمای کانون کار و زندگی است وقتیکه وامی به فردی برای خرید دستگاه یا سرمایهای داده میشود بررسی میکند که آیا خرید انجام شده است یا نه؟ آیا محصولی تولید شده است؟ و اگر تولیدشده کیفیت و وضعیت فروش آن چگونه است؟
به کسبوکارهای خانگی و کوچک به چه شیوهای کمک میشود؟ در چه موارد دیگری بهجز تأمین مالی همیاری صورت میگیرد؟
یکی از مؤلفههای شبکه توسعه اجتماعی رسالت، کسبوکارهای خرد و خانگی است که این کسبوکارها، گاه طرح خود را از سامانه و ابزار خود را به کمک بانک قرضالحسنه میگیرند و مواد اولیه را از طریق قرض دریافت میکنند. علاوه بر آن آموزشهایی نیز برای ارائه بهتر محصول به تولیدکنندگان و بالأخص روستاییان داده میشود. پس از تهیه محصول به راهنمای کانون تحویل داده میشود و وقتی کنترل کیفی و بستهبندی انجام شد، محصول روانه بازار میشود.
همچنین مشخص است که این محصول در کدام خانه و در چه زمانی تولید شده است. درواقع این یک اکوسیستم است که در آن افراد با همیاری یکدیگر منجر به تولید یک محصول میشوند و کمکهای آن نیز صرفاً مالی نیست.
خانوادههای بسیار زیادی در مناطق محروم توسط سیستم قادر به عرضهی محصول شدهاند. بهعنوان مثال خانوادهای شامل مادر، دختر، عروس و.. که یک هسته کار و زندگی را تشکیل میدهند، نانهای خود را در بازار اعضاء در نقاط دیگر کشور به فروش میرسانند. همچنین برای دید اقتصادی بهتر این افراد قدمهای زیادی برداشته شده است و امروزه تعداد زیادی از افراد مناطق مختلف کشور از وجود سامانههایی مانند بازار اعضا، سامانه مرآت و.. اطلاع دارند.
اقداماتی که محمد یونس در زمینهی تأمین اعتبارات خرد انجام داده است و به خاطر این کارها جایزهی صلح نوبل را نیز دریافت کرد تا چه اندازه با سیستم قرض الحسنه بانک رسالت مشابهت دارد؟ آیا کارهای ایشان الگوی مناسبی برای شما بوده است؟
یک سری مسائل در کشور ما باید به شکلی فرهنگی حل شود؛ اینکه آیا بنچ مارک نیاز است یا خیر؟ حتماً بله. آیا الگوبرداری کار درستی است؟ در بخشی خوبی است و در بخشی ممکن است بسیار بد باشد. آیا لازم است حتماً کپی شود؟ قطعاً نه.
برخی جوانانی که این حوزهها را دنبال میکنند به دنبال این هستند که ببینند آیا کاری در جای دیگر دنیا به شکل موفق اجرا شده است تا بخواهیم آن کار را عیناً در اینجا اجرا کنیم. یکی از مشکلات ما این است که برخی میخواهند، آن مدلی از شرکت تعاونی که در غرب وجود دارد و بافرهنگ خودشان شکل گرفته را عیناً اینجا بسازند و فکر میکنند پاسخگو است درحالیکه اینگونه نیست.
فعالیت ما مشابهتهایی با عملکرد آقای محمد یونس دارد ولی تفاوتهایی نیز دارد؛ مثلاً نظام تأمین مالی ایشان قرضالحسنه نیست و سود تأمین مالی در آن دخیل است. اینگونه هم نیست که الگوی کار ما از محمد یونس شروع شده باشد بلکه فعالیت رسالت به شکل بومی آغاز شده است.