۱۲ دلیل شکست استارتاپ ها

به گزارش وبسایت CB Insights، در این مقاله ۱۲ دلیل اصلی شکست استارتاپ­ ها از عدم تناسب محصول با بازار گرفته تا ناهماهنگی در تیم با بررسی بیش از ۱۱۰ مورد از استارتاپ­ های ناموفق، تجزیه و تحلیل شده است.

در این گزارش آمده است:

پس از جمع­ آوری فهرستی از استارتاپ­ های شکست خورده، درخواست­ های زیادی برای استفاده از آن فهرست برای کشف دلایل اصلی شکست استارتاپ ها دریافت کردیم.

استارتاپ ها، ابرشرکت ها، سرمایه گذاران، متخصصان توسعه اقتصادی، دانشگاهیان و روزنامه نگاران همگی می خواستند به درکی از این سوال برسند:

“چرا استارتاپ ها شکست می خورند؟”

بنابراین از داده های CB Insights برای این پسانگری ها استفاده کردیم تا ببینیم آیا می‌توانیم به پاسخ این سوال برسیم یا نه.

پس از مطالعه ۱۱۱ مورد پسانگری از سال ۲۰۱۸، دریافتیم که معمولا استارتاپ ها به دلایل متعددی شکست می خورند، و نه فقط به یک دلیل خاص. با این حال، متوجه شدیم که در این میان یک الگویی وجود دارد. بنابراین پس از بررسی این موارد ناموفق، ۱۲ دلیل اصلی شکست استارتاپ ها را شناسایی کردیم.

در نمودار زیر دلایل اصلی شکست استارتاپ­ها آمده است و اگر دقت کنید جمع درصدها از ۱۰۰٪ فراتر می رود؛ اما دلیلش این است که بسیاری از استارتاپ ها دلایل متعددی برای شکست خود ارائه کرده اند.

۱۲. فرسودگی/ عدم اشتیاق

بنیان گذاران استارتاپ ها اغلب نمی توانند میان کار و زندگی شان تعادل بر قرار کنند، بنابراین احتمال فرسوده شدنشان زیاد است. فرسودگی شغلی در ۵% مواقع به عنوان یکی از دلایل شکست ذکر شده. توانایی کاهش ضرر در صورت لزوم و هدایت مجدد تلاش­های خود در صورت رویارویی با بن بست – یا عدم اشتیاق به یک حوزه – برای دستیابی به موفقیت و اجتناب از فرسودگی شغلی امری ضروری است. داشتن یک تیم قوی، متنوع و مشتاق برای تقسیم مسئولیت ها نیز همین طور.

چیزی که بحث در مورد فرسودگی شغلی، به ویژه در سیلیکون ولی را دشوار می کند، این باور رایج است که راه اندازی یک شرکت موفق همیشه مستلزم اضافه کاری است. آریانا هافینگتون، عضو سابق هیئت مدیره اوبر و مدیر عامل Thrive Global می گوید:

“بین بنیان گذاران استارتاپ در سیلیکون ولی این توهم رایج است که برای موفقیت و ساخت یک شرکت با رشد بالا، باید از خودتان تا حد فرسودگی کار بکشید.”

در بحبوحه همه گیری کرونا، فرسودگی شغلی در میان کارکنان فناوری شایع تر شد: بر اساس نظرسنجی Blind، ۶۸ درصد از کارکنان فناوری گفتند که احساس می کنند کار کردن از خانه آن ها را فرسوده تر می کند.

بنیان گذاران مختلفی در مورد مضرات فرسودگی شغلی صحبت کرده اند. پارکر کنراد، مدیرعامل سابق Zenefits می گوید:

“به نظرم مردم انتظارش را ندارند که مسیر راه اندازی یک شرکت قرار است چقدر سخت و وحشتناک باشد. خود من که اصلا فکرش را هم نمی کردم.”

Doughbies که در سال ۲۰۱۳ مبلغ ۶۷۰.۰۰۰ دلار برای یک سرویس تحویل کلوچه و دسر درخواستی جمع آوری کرد، نیز عدم اشتیاق بنیان گذاران و تیم خود را یکی از دلایل شکست خود ذکر کرد. به نظر می رسد که این شرکت در زمان تعطیلی خود با ۳۶ درصد حاشیه سود ناخالص و ۱۲ درصد سود خالص، عملکرد خوبی داشته است. مشکل، همان طور که دنیل کانوی، مدیرعامل این شرکت بیان کرد، عدم رشد چشمگیر یا علاقه کافی برای اداره کسب و کار بود:

“دلیل اصلی تعطیل کردن کسب و کارمان این است که تیم مان دلش می خواهد مسیر دیگری را در پیش بگیرد.”

۱۱. شکست در تغییرات بنیادی

تغییرات بنیادی مانند تغییر Burbn به اینستاگرام یا ThePoint به Groupon می توانند به نتایج فوق العاده ای برسند. همچنین ممکن است شما را در مسیر اشتباهی قرار دهند.

The Verge در مورد تغییر بنیادی شکست خورده Inboard Technology گزارش داد:

“این استارتاپ یکی از رقبای مطرح برای شرکت برتر اسکیت برد برقی Boosted بود و سال گذشته برنامه هایش را برای ورود به بازار اسکوترهای برقی اعلام کرد – تلاشی که به نظر می آید Inboard را به نابودی کشاند.

رایان ایوانز، بنیان گذار (و مدیر عامل سابق) این شرکت به The Verge گفت که تیم او یک سفارش بسیار بزرگ از “یکی از بزرگترین اپراتورهای اسکوتر اروپایی” به چنگ آورد، که به همین دلیل هم شرکت به سرعت از تلاش برای فروش اولین اسکوتر الکترونیک خود به طور مستقیم به مصرف کنندگان در اوایل سال جاری منصرف شد. اما ایوانز می گوید که جدول زمانی توسعه اسکوتر الکترونیکی Inboard، ظرفیت مالی شرکت را خالی کرد.”

پس از این که سرمایه گذاران از تزریق وجوه بیشتر خودداری کردند، شرکت مجبور به تعطیلی شد.

۱۰. عدم هماهنگی بین تیم/سرمایه­گذاران

اختلاف میان بنیان گذاران یکی از مسائل کشنده برای شرکت های استارتاپی بود. اما اختلاف به تیم موسس محدود نمی شود و وقتی با هیئت مدیره یا سرمایه گذار اختلاف پیش می آید، اوضاع می تواند به سرعت خراب شود، همان طور که در مورد Hubba مشهود است.

Hubba که یکی از داغ ترین استارتاپ های تورنتو به شمار می رفت، در سال ۲۰۱۸ درگیر و دار مشکلات افتاد، زیرا این شرکت مدیر ارشد فناوری و مدیر بازاریابی خود را در طی سه ماه از دست داد، به علاوه دو دور اخراج کارکنان که منجر به کاهش تعداد کارکنان به تقریبا نصف تعداد سابق شد.

مشخص نیست که پاندمی کووید-۱۹ تا چه اندازه مانع رشد و کاهش پایگاه مشتریان Hubba شده است. با این حال، یکی از منابع آگاه ادعا کرد که یک اختلاف چند ماهه میان مدیر عامل و بنیان گذار این شرکت و هئیت مدیره آن در رابطه با قابلیت سودآوری شرکت در جریان بوده است.

تعطیلی Pellion Technologies بی سر و صداتر بود. علتش این بود که حامی اصلی آن Khosla Ventures اطمینان خود را به توانایی اجرایی شرکت از دست داد:

“او اطمینان نداشت که Pellion بتواند با خدمت رسانی به یک بازار نیچ به اندازه کافی درآمد کسب کند. فناوری فلز لیتیوم برای محصولاتی مانند هواپیماهای بدون سرنشین کارساز بود، اما منبع اصلی پول سازی در دنیای باتری در بخش خودرو است. سرمایه گذاران مایل نبودند پول مورد نیاز برای توسعه باتری خودروهای الکتریکی را تامین کنند.”

در مارس ۲۰۱۹، Khosla تصمیم به تعطیلی این شرکت گرفت و نام Pellion را از پرتفوی آنلاین شرکت خود حذف کرد.

۹. محصول ضعیف

گاهی مشکل خود محصول است. محصول معیوب عامل به قهقرا کشیده شدن شرکت ها در ۸% موارد بود.

طبق تحقیقات در مورد پلتفرم مالی و حسابداری ScaleFactor:

“بر اساس مصاحبه ای با ۱۵ کارمند و مدیر سابق، ScaleFactor از تاکتیک های فروش تهاجمی استفاده کرده و به جای این که به ساختن نرم افزار بچسبد که تازه آن هم در نهایت از آنچه وعده اش را داده بود خیلی ضعیف تر بود، اولویت خود را روی افزایش سرمایه گذاشت. وقتی مشتریان پریدند، مدیران سعی در پنهان کردن خسارت واقعی داشتند.”

وقتی که خواسته ها و نیازهای کاربران را نادیده می گیرید، حالا چه آگاهانه چه تصادفی، اوضاع به هم می ریزد.

۸. زمان بندی اشتباه

اگر محصولتان را خیلی زود منتشر کنید، ممکن است کاربران حس کنند حتما چندان خوب نیست و اگر اولین برداشتشان از شما منفی باشد، تغییر نظرشان می تواند دشوار باشد. اگر هم محصولتان را خیلی دیر عرضه کنید، ممکن است فرصت خود را در بازار از دست بدهید.

مدیر عامل استارتاپ فناوری حمل و نقل خودکار Starsky Robotics می گوید:

“به نظر من زمان بندی، بیش از هر چیز دیگری، باعث و بانی بدبیاری ماست. هنوز هم معتقدم رویکردمان درست بوده، اما همه آنقدر غرق وعده های محقق نشده هوش مصنوعی بودند که نتوانستند روی یک راه حل عملی تمرکز کنند. از آنجا که از آن دستاوردهای بزرگی که انتظارش می رفت خبری نشد، سرمایه گذاران هم علاقه شان را از دست دادند.”

پلتفرم VR Vreal قصد داشت یک فضای واقعیت مجازی برای معاشرت پخش کنندگان بازی های ویدیویی با بینندگانشان بسازد و تقریبا ۱۲ میلیون دلار در سری تامین مالی A خود در سال ۲۰۱۸ جمع آوری کرد. با این حال، سخت افزار و قابلیت‌ های پهنای باند موجود به آن سرعتی که شرکت انتظار داشت تکامل پیدا نکرد و اگر چه توانست به وعده خود عمل کند، اما موفق به جذب نشد:

“متاسفانه، بازار واقعیت مجازی هرگز به آن سرعتی که همه ما امیدوار بودیم توسعه پیدا نکرد و ما کلی از زمان خود جلوتر بودیم. در نتیجه، Vreal عملیاتش را تعطیل می کند و اعضای تیم فوق العاده ما به سمت فرصت های دیگری می روند.”

برای برخی از شرکت های موجود در فهرست ما، عامل پیش بینی نشده ای مانند همه گیری کووید-۱۹ به بی موقع بودن محصول افزوده است. استارتاپ ماشین های خودکار مبتنی بر هوش مصنوعی Stockwell AI در ژوئیه ۲۰۲۰ تعطیل شد چون مصرف کنندگان در آن دوران بیشتر در خانه می ماندند و از رفت و آمد اجتناب می کردند.

۷. تیم نامناسب

داشتن یک تیم متنوع با مجموعه مهارت های مختلف نقشی مهم در موفقیت شرکت دارد. شرکت های شکست خورده اغلب با تاسف می گفتند که “کاش از همان اولش یک مدیر ارشد فناوری داشتیم” یا آرزو می کردند که استارتاپ “موسسی می داشت که به جنبه تجاری کارها علاقه مند بود.”

Fieldbook پس از شکست در ایجاد یک مدل تجاری پایدار برای محصول پایگاه داده خود تعطیل شد. جیسون کرافورد، یکی از بنیان گذاران، در پست وبلاگش نوشت که ناتوانی شرکت در استخدام های کلیدی یکی از دلایل سقوط آن بود:

“از سختی روند استخدام واقعا جا خورده بودم. سال ها این کار را با موفقیت انجام داده بودم، از جمله در روزهای اولیه Fieldbook و یکی از استارتاپ های قبلی. اما در این زمانه مهندس ها ترجیح می دهند روی هوش مصنوعی، ماشین های خودران یا ارزهای دیجیتال کار کنند و یک استارتاپ SaaS با رشد متوسط ​​و جسته گریخته، جذابیت چندانی برایشان نداشت. می دانستم که باید قبل از تامین مالی سری A رشد قوی و مستمری را از خودمان به سرمایه گذاران نشان بدهیم، اما فکرش را نمی کردم که مهندسان حتی قبل از سری A انتظار داشته باشند این پتانسیل رشد را ببینند.”

فقدان تجربه همراه با سوء مدیریت، یکی از عوامل سقوط Katerra بود، استارتاپ ساخت و ساز بسیار موفقی که نزدیک به ۱.۵ میلیارد دلار سرمایه جذب کرد. مقاله The Information می نویسد:

“استارتاپ تحت حمایت SoftBank با وعده کاهش هزینه ساخت و بازسازی آپارتمان ها توانست سرمایه گذاران بزرگی را جذب کند. اما این شرکت که توسط یک کهنه کار در رشته فناوری و بدون تجربه قبلی در ساخت و ساز اداره می شد، چشمش را روی مشکلاتی که روی هم تلنبار می شدند بست و حتی یک زمانی سعی کرد در مورد اطلاعات مربوط به درآمد غلو کرده و آن را در چشم هیئت مدیره و حامیان مالی خود بهتر از آنچه بود نشان دهد.”

۶. مشکلات قیمت و هزینه

قیمت گذاری برای موفقیت استارتاپ ها مثل جادوی سیاه می ماند. استارتاپ های شکست خورده به خصوص از دشواری قیمت گذاری محصول به میزانی که هم هزینه ها را پوشش داده و هم آنقدر گران نباشد که مشتری ها را بپراند، سخن زیاد گفته اند.

Hey Tiger که در تلاش هایش برای یافتن تعادلی مناسب در تولید شکلات با کیفیت بالا و رسیدگی به نابرابری ها در صنعت کاکائو با شکست رو به رو شد، می نویسد:

“اما مانند هر استارتاپی، زمانی فرا رسید که باید به دقت دوام طولانی مدت شرکت را در نظر می گرفتیم. گرچه ما کسب و کاری را طراحی کردیم که مشتریان عاشقش هستند، اما کسب سودآوری لازم برای دستیابی به پایداری به عنوان یک شرکت اجتماعی، کار سختی بود. با افزایش مقیاس تولید شکلاتمان، کشمکش بین چیزهایی که Hey Tiger را خاص می کرد هم افزایش یافت. در نهایت با این که در یک هدف موفق بودیم، نتوانستیم هدف دیگر را محقق کنیم چون برای دستیابی به یک هدف مجبور بودیم آن یکی را قربانی کنیم.”

تعطیلی استارتاپ آزمایش ژنتیک و سلامت علمی Arivale در سال ۲۰۱۹ باعث تعجب بسیاری از شرکا و مشتریان شد، اما دلیل شکست این شرکت ساده بود: قیمت اداره شرکت از درآمدهای حاصل از آن خیلی بالاتر بود:

“تصمیم امروز ما برای پایان دادن به برنامه علی رغم این واقعیت است که مشارکت و رضایت مشتریان از برنامه بالا بوده و نشانگرهای سلامت بالینی بسیاری از مشتریان به طور قابل توجهی بهبود یافته است. تصمیم ما برای توقف عملیات ناشی از این واقعیت ساده است که هزینه ارائه برنامه از توان مالی مشتریان مان بیشتر است. ما بر این باوریم که هزینه های جمع آوری آزمایش های ژنتیکی، خونی و میکروبیومی که پایه و اساس برنامه را تشکیل می دهند، در نهایت به حدی کاهش خواهد یافت که این برنامه بتواند به طور مقرون به صرفه به مصرف کنندگان تحویل داده شود. متاسفانه قادر نیستیم تا زمانی که این امر محقق شود با ضرر به فعالیت خود ادامه دهیم…”

۵. چالش های نظارتی و قانونی

گاهی اوقات یک استارتاپ می تواند از یک ایده ساده تکامل یافته و وارد دنیایی از پیچیدگی های حقوقی شود که در نهایت به تعطیلی آن منجر می شود.

Coolest Cooler که عموما آن را به عنوان یکی از بزرگترین شکست های Kickstarter می شناسند، سرانجام در دسامبر ۲۰۱۹ پس از ۵ سال دست و پا زدن (و عدم تحویل کولرهای خود به بیش از ۲۰.۰۰۰ نفر) فعالیت خود را متوقف کرد. در یکی از به روز رسانی های پروژه، تیم Kickstarter جنگ تجاری را مقصر این امر دانست:

“همان طور که می دانید، اواخر سال گذشته دولت ایالات متحده تعرفه های ۱۰ درصدی را بر بسیاری از محصولات وارداتی از چین اعمال کرد. با این حال، از اوایل تابستان، “جنگ تجاری” ادامه یافته و تعرفه به ۲۵% افزایش یافت که بر کل خط تولید Coolest مان تاثیر گذاشت.”

برنامه پس انداز موبایل Beam پس از درگیری با کمیسیون فدرال تجارت، به سرعت تعطیل شد. دانیل کافمن، سرپرست بخش حمایت از مصرف کننده FTC در زمان تعطیلی این شرکت اظهار داشت:

“درسی که برنامه های بانکداری تلفن همراه و خدمات مشابه باید از این واقعه بگیرند ساده ست: در مورد توانایی مشتریانتان برای دریافت پول در زمانی که به آن نیاز دارند دروغ نگویید.”

سازنده چمدان های هوشمند Bluesmart نیز قربانی چالش های قانونی شد. این شرکت در سال ۲۰۱۸ پس از آن که اکثر خطوط هوایی بزرگ ایالات متحده قانونی را تصویب کردند که همه مسافران خطوط هوایی را ملزم به خارج کردن باتری های لیتیوم-یونی از چمدان های مسافرتی خود می کرد، تعطیل شد:

“خبری تلخ و شیرین برایتان داریم. تغییرات اعلام شده در سیاست های چندین شرکت هواپیمایی بزرگ در پایان سال گذشته – ممنوعیت چمدان های هوشمند با باتری های غیرقابل برداشت – شرکت ما را در وضعیت مالی و تجاری برگشت ناپذیر و سختی قرار داده. پس از بررسی همه گزینه های ممکن برای تغییر روش و حرکت رو به جلو، شرکت در نهایت مجبور به توقف عملیات خود و بررسی گزینه های واگذاری شد، چون دیگر قادر به ادامه فعالیت به عنوان یک نهاد مستقل نیستیم.”

۴. مدل کسب و کار معیوب

اکثر بنیان گذاران شکست خورده در مورد اهمیت مدل کسب و کار توافق دارند. وفادار ماندن به یک برنامه واحد یا ناتوانی در یافتن راه هایی برای کسب درآمد در مقیاس بالا، سرمایه گذاران را مردد کرده و بنیان گذاران را از بهره بردن از کشش های بازار وا می دارد.

Lumina Networks، ارائه دهنده نرم افزار متن باز برای شبکه های مخابراتی، می نویسد:

“اساسا، درآمد به سمت فروشندگان اختصاصی جریان داشت. با وجود تعهد بالایی که به این برنامه داشتیم، تغییر روش به متن باز با سرعتی که بتواند ما را به سودآوری و رشد برساند انجام نشد. همچنین دریافتیم که کووید-۱۹ علاقه سرمایه گذارها را از پروژه های اتوماسیون به ساخت زیرساخت‌ های خام تغییر داده و پذیرش را بیشتر به تاخیر می اندازد.”

در نهایت، نتیجه این بود که: “فروش Lumina به یک فروشنده اختصاصی که طبیعتا مخالف ماموریت ماست، کار غیرممکنی است و به همین دلیل مجبوریم کسب و کار خود را تعطیل کنیم.”

در Aria Insights، تجهیز پهپادها به حسگر برای جمع آوری داده ها از شرایط محیطی سخت، ایده آینده داری به نظر می رسید. اما با این که شرکت توانست کارش را شروع کرده و چند سرمایه گذار برجسته هم پیدا کند در نهایت نتوانست کاربرد موجهی برای این داده ها پیدا کند و بنابراین، نتوانست به اندازه کافی از مدل کسب و کار خود درآمدزایی کند.

۳. پیشی گرفتن رقبا

علی رغم این حرف های کلیشه که استارتاپ ها نباید به رقابت توجه کنند، واقعیت این است که وقتی ایده ای داغ شده یا در بازار اعتبار می یابد، دیگران ممکن است سعی کنند فرصت را غنیمت شمرده و از آن برای پول درآوردن استفاده کنند. درست است که وسواس در رقابت سالم نیست، ولی نادیده گرفتن آن هم در ۲۰ درصد موارد عامل شکست استارتاپ ها بوده است.

سیلاس ادکونله از Reach Robotics در پیام خود در مورد تعطیلی به دلیل عدم توانایی در صنعت فوق رقابتی سخت افزار مصرفی می گوید:

“بخش رباتیک مصرفی فضایی ذاتا چالش برانگیز است، به ویژه برای استارتاپ­ها. در طول شش سال گذشته، با اشتیاق و نبوغی خستگی ناپذیر به جنگ این چالش ها رفتیم. از اولین آزمایش های توسعه گرفته تا شتاب دهنده ها و دورهای تامین مالی، برای محقق کردن MekaMon و تحویل آن به نسل بعدی پیشگامان فناوری مبارزه کردیم. متاسفانه، Reach Robotics، حداقل به شکل فعلی، امروز به پایان سفر خود رسیده است.”

جان ریس، یکی از بنیان گذاران شرکت، نیز اضافه می کند:

“هنوز دارم بررسیش می کنم، اما خلاصه این که راست می گویند که “سخت افزار سخت است” و کار در بازار سخت افزار مصرفی به دلیل اتکا به دوره فروش کریسمس حتی سخت تر هم است.”

سرویس تحویل پوشاک کودکان Mac & Mia در رقابت با شرکت های بسیار موفقی مانند Stitch Fix وارد موقعیت سختی شد و تنها یک سال پس از راه اندازی آن در سال ۲۰۱۸ تعطیل شد.

۲. فقدان نیاز بازار

مقابله با مشکلاتی که حل کردنشان جذاب است به جای مشکلاتی که نیاز بازار را برآورده می کنند، با گزارش در ۳۵% موارد، به عنوان دومین دلیل شکست ذکر شده است.

سرویس استریم متمرکز بر موبایل Quibi، که در اکتبر ۲۰۲۰ تنها ۶ ماه پس از راه اندازی و جمع آوری مبلغ عظیم ۱.۸ میلیارد دلاری تعطیل شد، این مشکل را داشت. طبق گزارش وال استریت ژورنال، جفری کاتزنبرگ، موسس و مگ ویتمن، مدیر اجرایی در نامه ای به کارمندان در زمان تعطیلی اعلام کردند که:

“…Quibi به یک یا دو دلیل شکست خورد: ایده پشت Quibi یا به اندازه کافی قوی نبود تا به عنوان یک سرویس پخش مستقل کار کند یا این که راه اندازی این سرویس وسط یک بیماری همه گیر فکر خیلی بدی بوده. متاسفانه، هرگز نمی فهمیم این شکست دقیقا چه علتی داشت، اما گمان می کنیم که ترکیبی از این دو بوده است.”

جاستین کان، مدیر عامل Atrium، طی مصاحبه ای در مورد مشکلات جلب توجه شرکت های حقوقی به TechCrunch گفت:

“اگر به مدل اولیه کسب و کار ما با بازاریابی عمودی شرکت های حقوقی نگاه کنید، بسیاری از این شرکت هایی که این نوع مدل فول استک را دارند، دوام نخواهند آورد. بسیاری از این شرکت ها، از جمله Atrium، در یافتن راهی برای ایجاد تاثیری قابل توجه در بهره وری عملیاتی، شکست خوردند.”

برای شرکتی مانند فروشنده لباس عروس Brideside، کووید-۱۹عامل از رده خارج شدن آن بود:

“با لغو دو سوم عروسی ها در سال ۲۰۲۰ و وضعیت نامعلوم سال پیش رو، کار ما به پایان خودش رسیده است.”

۱. اتمام سرمایه/ ناتوانی در جذب سرمایه جدید

پول و زمان محدود است و باید با احتیاط خرج شود. استارتاپ های فهرست ما کمبود نقدینگی را که با ناتوانی در تامین مالی مرتبط است، به عنوان مهم ترین دلیل شکست خود ذکر کرده اند.

در سپتامبر ۲۰۱۹، استارتاپ واقعیت افزوده Daqri پس از صرف بیش از ۲۵۰ میلیون دلار بودجه و ناتوانی در جذب دور جدیدی از سرمایه گذاران، تعطیل شد:

“Daqri با چالش های قابل توجهی از سوی رقبای سازنده هدست، از جمله Magic Leap و مایکروسافت مواجه بود که امکانات و مشارکت های سازمانی بیشتری را در اختیار داشتند. با این که شرکت Daqri در رقابت برای مشتریان سازمانی موفق نبود، هیجان سرمایه گذاران پیرامون فضای وسیع تر برایش مزیتی محسوب می شد. البته این موقتی بود و پس از مدتی هیجان پیرامون فضای سرمایه گذاری برای استارتاپ های AR از بین رفت.”